عمل انسان منشأ کمالات و درجات

تاریخ ارسال:چ, 09/22/1396 - 19:57
آیت الله خوشوقت
آیت الله‌ خوشوقت‌ قدس‌ سره

  آیه شریفه «و لکلّ درجاتٌ مما عملوا» (انعام/132) از یک واقعیتی پرده بر می ‌دارد، و آن این است که مقامات و درجات انسان‌ ها در فضایل و کمالات، منشأش اعمال انسان است. مردم کار بد بکنند مقامات منفی و پست پیدا می‌ کنند و اگر طبق دستور خدا کار خوب انجام بدهند، مقامات و درجات بالاتر پیدا می ‌کنند.
این انسان، در طول زندگی آزادانه هر کاری بخواهد می‌ کند و توجه ندارد که همین کاری که انجام می ‌دهد پایه مقامات و درجات او را تشکیل می ‌دهد. حالا وقتی می‌ میرد مشخص می‌ شود، این کارهایی که در طول عمر کرده است چه مقامی به او در ایمان و یا در شرک داده است. بنابراین هر عملی را که انسان می‌ خواهد انجام ‌دهد. باید اول دقت کند که آن عمل منفی است یا مثبت؟ اگر منفی است عاقل نباید به ضرر خودش کاری بکند، لذا اعمال باید یک دست عمل‌ های صالح باشد، «آمنوا و عملوا الصالحات»، این درجاتش بالاست، اما اگر «خلطوا عملاً صالحاً و آخر سیّئاً»، (توبه/102) مخلوطی از بد و خوب می ‌شود و به درد نمی ‌خورد.
بنابراین عمل کار ماست و ما آن‌ را آزادانه انجام می ‌دهیم و به عاقبت آن توجه نداریم، چون برای ما عادی شده است و لذا بدون مراقبت انجام می ‌گیرد؛ در حالی‌ که همین کارها درجات ساختمان ایمان انسان را معین می‌ کنند. بنابراین ما اشتباه بزرگی می ‌کنیم. اگر از سر غفلت عمل انجام ‌بدهیم، خیلی‌ ها این مراقبت را ندارند، سرشان گرم کارهای دیگر است در ضمن این کار را هم انجام می ‌دهند توجه ندارند این چه کاری است می‌ کنند، این حرفی که آدم می ‌زند، این چه درجه ‌ای برای آدم فراهم می‌ کند، این نگاهی که آدم می‌ کند چه درجه ‌ای فراهم می ‌کند، ‌این کار با دست و با پا انجام می ‌گیرد چه درجه ‌ای برای آدم ایجاد می ‌کند، ‌منفی است یا مثبت، این را ما عادت کرده‌ ایم که هر روز انجام بدهیم.
مراقبت بر عمل صالح و اثرات آن: مراقبت را نباید فراموش کنیم. مراقبت دو اثر مهم دارد: یکی؛ این که نمی‌ گذارد گناه از دست آدم خارج بشود و دیگر؛ این‌که درجاتش خوب و آخر عمر موجب خوشحالی می‌ شود. و الا آخر عمر خیلی خطرناک می‌ شود، وقتی می‌ خواهیم بمیریم آن‌ هایی که اعمالشان صالحه بوده است و با مواظبت کار کرده ‌اند خداوند درباره‌ شان می ‌فرماید: «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»، (یونس/62) اما گروه دیگر می ‌ترسند و پشیمانند. بنابراین حالا که حضرت عزرائیل نیامده است و ما آزادیم باید حواسمان جمع باشد، کاری نکنیم که برایمان درجات منفی رقم بزنند. «و لکلّ درجات مما عملوا» (انعام/132) منشأ درجه انسان آن اعمالی است که انجام می‌دهد.
دعای امام سجاد‌ علیه ‌السلام برای تحصیل رحمت خدا: امام سجاد علیه ‌السلام فرمودند: «اللهم و أنطقنی بالهدى، و ألهمنی‏ التقوى»، (صحیفه سجادیه/98) یکی از اعضا و جوارح کاری انسان، زبان است. زبان حرف می ‌زند، هرچه بخواهد می ‌گوید. زبان در اختیار روح انسان است، می ‌گوید فحش بده می‌ دهد، غیبت کن، می‌ کند، زبان هر چه دلش بخواهد می ‌گوید، ولی امام سجاد‌ علیه ‌السلام این جوری تلقین می ‌کند می ‌فرماید حرف که می ‌زنی حرف هدایتگر بزن، طرف را راهنمایی کن، اگر راه را بلد نیست یادش بده، اگر یاد گرفته و وارد عمل نمی ‌شود تشویقش کن بیاید عمل کند، این خوب است، اما اگر هرچه بخواهی بگویی دیگر به درد نمی ‌خورد، خودت را از رحمت خدا دور می ‌کنی، رحمت از تو فاصله می‌ گیرد.
«و ألهمنی‏ التقوى»، به دلم الهام کن که من باور کنم که باید گوش به حرف تو بدهم. این را باید بفهمم، خیلی‌ ها نمی‌ فهمند، می‌ گویند با معصیت هم می ‌شود زندگی کرد و دارند می‌ کنند. اما امام سجاد‌ علیه ‌السلام می‌ فرماید: سعادت این است که باور کنیم که باید گوش به حرف خدا بدهیم، اگر گوش ندهیم پدر خودمان و دیگران را درآورده‌ ایم، این را می‌ گویند «ألهمنی‏ التقوی». امام در ادامه می‌فرمایند: «و وفقنی للتی هی أزکى»، خدایا توفیق بده آن کارهایی که بهترین است را انجام بدهم، عمر را در کار غیر بهتر خرج نکنم و به عکس کار گناه انجام ندهم، این‌ ها هم گل سرسبد باورها و اعمالی است که ما باید انجام بدهیم تا بشویم «من المحسنین»، و وقتی «من المحسنین» شدیم آیه «رحمة الله قریب من المحسنین»، (اعراف/65) درباره انسان جاری می‌ شود. آن‌ وقت آدم می ‌بیند همه غمناک و مریضند ولی بعضی‌ ها خوشحال و سالمند، همه گرفتارند و هر کوچه ‌ای می‌ روند به بن ‌بست می‌ خورند، ولی بعضی ‌‌ها نه، این ‌ها همه مال «قریب من المحسنین» و بعید عن المسیئین است.
بنابراین این‌‌ ها را باید ما از قرآن و صحیفه سجادیه یاد بگیریم تا بتوانیم خودمان را در دنیا و آخرت به این مراحل و فضایل نزدیک کنیم. این‌ که فرمودند: «ألهمنی‏ التقوى» دلیلش این است که تقوا نقطه مرکزی است و تا ما گناه می ‌کنیم نباید انتظار رحمت داشته باشیم. باید دانست که تقوا از هوا نمی‌ آید در جیبمان برود، باید ریاضت بکشیم، نفس‌ اماره عادت به گناه کرده است، مزه ‌اش زیر دندانش رفته است، به این راحتی ‌ها حاضر نیست تصمیم بگیرد گناه را ترک کند، چون این‌ جور است اوضاع خراب‌ تر می‌ شود،‌ مگر کسی که رحمت خدا شامل حالش بشود توبه کند و بیاید در خط و محسن و متقی بشود، آن وقت ان ‌شاءالله دیگران می ‌توانند مراحم الهی را در وجود او احساس کنند.
-----------------------------
تهیه و تنظیم: علی‌ اکبر بخشی
-----------------------------
منبع : افق حوزه

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.