مهم ترین نیازهای جوانان چیست؟

تاریخ ارسال:ج, 10/29/1396 - 18:09
پرسش و پاسخ

پرسشمهم ترین نیازهای جوانان چیست؟ یک جوان چگونه نیازهای خود را اولویت  بندی کند؟ چگونه اگر به چیزی نیاز دارد، اما درکش نمی  کند آگاهی پیدا کند؟

پاسخ اجمالی :
مهم ترین نیازها می تواند از دیدگاه مادی و معنوی به صورت جداگانه تحلیل شوند، اما معتقدیم که صرف نظر از جوان و پیر بودن، برخی نیازها فطری است و هر فردی در حالت عادی آن را درک می کند، اما گاه برخی موانع بر فطرت انسان پوششی افکنده و مانع از درک کامل نیاز می شود و یا با مُسکّنی موقّت، نیاز او را به صورت ناقص برآورده می کند. بر این اساس در این جا به برخی از نکات، نیازها و اموری که در رشد و تعالی انسان ها و جوانان تأثیر دارد اشاره می کنیم:
1. تعلیم و تربیت: نوجوانان و جوانان مانند نهالی هستند که با دست تربیت باغبان به هر سو هدایت می شوند. باغبان می تواند با هدایت آن، نهال را از کجی حفظ کند، امّا زمانی که جوان به میان  سالی و پیری می  رسد مانند شاخه سخت و ضخیمی است که به محض حرکت نه تنها امکان تغییر در آن نمی رود، بلکه ترس از شکستنش نیز می رود. امام کاظم(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه) می فرماید: «هر کس علم را در جوانى فرا گیرد، مثل نوشته روى سنگ خواهد بود، اما هر کس در بزرگى علم بیاموزد، دانایى او مثل نوشتن روى آب خواهد بود».[1]
امام على(علیه السلام) در نامه ای به فرزندش امام حسن(علیه السلام) فرموده است: «دل جوان، مانند زمین خالى از گیاه و درخت است، هر بذرى که در آن افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورد ... فرزند عزیز! من نیز پیش از آن که دلت سخت و اندرز ناپذیر شود و مغزت از چیزهاى دیگر انباشته گردد به ادب و تربیت تو پرداختم تا به جدّ تمام، به کارپردازى و از آنچه اهل تجربت در پى آن بودند و به محک خویش آزمودند بهره بردارى نمایى و از رنج و زحمت جست وجو راحت باشى و از تجربه اندیشى معاف گردى. در این رهگذر، از ادب به تو آن رسد که ما با تحمّل رنج به دست آورده ایم و براى تو روشن شود آنچه گاهى تاریکش می دیدیم». [2]
بر این اساس، جوان باید از رفتار گذشتگان درس بگیرد بدون این که خود بخواهد امور دنیا را محک بزند از محک دیگران بهره برداری کند.
لذا با توجه به آمادگی و اثرپذیری جوان، شایسته است که جوان همواره در حال تعلّم و تعلیم باشد. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «دوست ندارم جوانى از شما را جز آن ببینم که شب را در یکى از دو حال به روز آورد: یا عالم باشد یا جوینده علم. اگر چنین نکند تقصیر کرده باشد. و چون تقصیر کند خویشتن را تباه ساخته باشد. و چون خویشتن را تباه سازد گناه کار باشد. و چون گناه کار باشد در دوزخ جاى گیرد، مطلب این است، به خداى محمد سوگند».[3]
2. عبادت و بندگی خدا: جوان هم باید اهل عبادت و بندگی باشد و هم خودش را در این راه زیاد خسته نکند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «من جوان بودم و در عبادت کوشا، پدرم فرمود: پسر جان! کمتر از آنچه می بینم عبادت کن که خداى عزّ و جلّ چون بنده اى را دوست دارد، به اندکى از او راضى شود».[4]
عبادت و بندگی خدا دارای مصادیق زیادی است که در اموری مانند انجام واجبات و ترک محرمات، کمک به دیگران، دعا، توسل و ... نمود و جلوه پیدا می کند.
3. آینده نگری در زندگی: جوان نسبت به زندگی آینده خود مانند ازدواج و شغل نیز نباید بی تفاوت باشد، بلکه باید در راه تحصیل زندگی سالم و شغل و ثروت مشروع گام بردارد.[5]

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& پی نوشتـــــــــــــــــــــــــها :
[1]. «قال قال رسول الله (صلی الله علیه) من تعلم فی شبابه کان بمنزلة الوشم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزلة الکتاب على وجه الماء»؛ راوندی، سید فضل الله، النوادر، ص 18، مؤسسه دارالکتاب، قم، چاپ اول، بی تا.
[2]. «إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْه»‏؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صالح، صبحی، نامه 31، ص 393، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[3]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَى الشَّابَّ مِنْکُمْ إِلَّا غَادِیاً فِی حَالَیْنِ إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَرَّطَ فَإِنْ فَرَّطَ ضَیَّعَ فَإِنْ ضَیَّعَ أَثِمَ وَ إِنْ أَثِمَ سَکَنَ النَّارَ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَق‏»؛ شیخ طوسی، امالی، ص 303، دارالثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق.
[4] کلینی، کافی، ج ‏2، ص 87، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش، «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ اجْتَهَدْتُ فِی الْعِبَادَةِ وَ أَنَا شَابٌّ فَقَالَ لِی أَبِی ع یَا بُنَیَّ دُونَ مَا أَرَاکَ تَصْنَعُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً رَضِیَ عَنْهُ بِالْیَسِیر».
[5]. ر.ک: «آینده  نگری و تفاوت آن با آرزوهای دراز»، سؤال 23058؛ «معیارهای اصلی و فرعی در انتخاب همسر »، سؤال 12237؛ «حقیقت آرامش و راه های رسیدن به آن»، سؤال 1819.
-----------------------------
منبع : اسلام کوئست

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط