تهذیب در قرآن /بخش اول

تاریخ ارسال:چ, 11/18/1396 - 09:51
آیت الله خوشوقت
درس اخلاق حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی اعلی الله مقامه

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاه و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبی­ القاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیه الله فی الأرضین.
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ  F [1].
مجلس از طرف دوستان عزیز معاونت تهذیب حوزه علمیه قم تشکیل شده است، ما هم به همین مناسبت راه تهذیب و تزکیه را آن گونه که قرآن و حدیث بیان کرده است برای شما مطرح کنیم. اول باید ببینیم هنگامی که خاتم انبیاصلی الله علیه و آله مأمور شدند با خواندن آیات قرآن کریم مردم را به تهذیب و تزکیه دعوت کنند، آن راه در قرآن کریم چگونه راهی است که باعث می ­شود انسان مهذّب و مزکّی بشود، ما امروز به دنبال کشف چنین راهی هستیم.
عدم توانایی عقل انسان برای شناخت راه رستگاری 
خدا بعد از این که انسان را خلق کرد به او عقل داد، عقل برای پیدا کردن راه های جزئی زندگی مفید است، اما مسائل دینی و مسائل غیر مرئی و معنوی را عقل در ابتدا درک نمی­ کند، این  مسائل را خدا باید توسط وحی به انبیاعلیهم السلام یاد بدهد و آن ها را مأمور کند که به انسان ها منتقل کنند، لذا بحث فرستادن پیامبر مطرح شد، چون عقل انسان برای سعادت کافی نبود. همچنان که امروز می­ بینیم آن هایی که با عقل خودشان می­ خواهند زندگی را خوب اداره کنند چقدر از قافله معنویت و سعادت عقب هستند، چون عقل به درد همین چیزهای جزئی زندگی مادی می­ خورد. خدا نمی­ خواست انسان مثل مادی گرایان زندگی کند، خدا به انسان عقل داده است، باید زندگی اش حتماً سالم تر و صحیح­ تر از مادی گرایان انجام بگیرد. حیات طیبه داشته باشد.
علت بعثت انبیاعلیهم السلام
 اما متأسفانه انسان با این عقل و با داشتن غرایز مادی و بدون آموزه­ های وحی نمی­ تواند آن راه را پیدا کند، و همچنان در آن راه پایین زندگی مادی را انتخاب می­ کند و مثل آن هایی که امروز به خدا پشت­ پا زده ­اند و دین و زندگی حیوانی آن ها این گونه است که با غارت و کشتن و مانند این چیزها زندگی می ­کنند. لذا خدا تعالیمی را به انبیاعلیهم السلام وحی کرد که اگر مردم عمل می­ کردند همه پاک می ­شدند. خبائث و آلودگی ­ها از وجودشان برطرف می ­شد. اما متأسفانه عمل نکردند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند از آن روزی که خدا دین را فرستاد و از مردم خواست که به فرموده خدا گوش بدهند اکثر مردم گوش ندادند و تقوا را مراعات نکردند و در آینده هم مراعات نمی­ کنند[2]، در صورتی که اگر گوش می­ دادند مشکلات حل می ­شد ولی همچنان مشکلات روز به روز متناسب با علم و اطلاعات روز و جدید بیشتر می شود؛ لذا اساس نازل کردن آیات براین بود، این آدم را آن گونه که خدا می­ خواهد پاک و مطهّر می­ کند، در ناحیه عقاید پاک باشد، در ناحیه اعمال پاک باشد، در ناحیه رفتار و اخلاق پاک باشد، اما انسان چون در هر سه مرحله گوش نداد، تهذیب و تزکیه پیاده نشد.
تنها راه رستگاری : تقوای الهی
تهذیب و تزکیه از نظر قرآن کریم یک راه بیشتر ندارد، همان آیاتی که به آدم می ­گوید باید این کار را بکنی تا پاک بشوی، متابعت همان کارها بزرگ ترین ثواب است و برای پیاده شدن تهذیب و تزکیه است که اهم آن گوش به فرمان خدا دادن است، تقوا یعنی اینکه آدم گوش به امر و نهی خدا بدهد، خود را از مخالفت فرمان خدا حفظ کند و نگاه دارد، وقتی خدا می­ گوید نماز بخوانید بخواند، می­ گوید دروغ نگویید نگوید، این را می­ گویند تقوا، اگر ما به سخنان خدا در آیات قرآن کریم عمل کنیم مشکل حل می ­شود.
خدا یک حرف دیگر هم در قرآن فرموده است و آن هم مثل اطاعت فرمانش واجب است، فرمود:«  أَطِیعُوا اللَّهَ   وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ    وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ  » [3]، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید و اولی الامر را. آن ها هم فرمانشان مثل فرمان من واجب است، پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله در غدیرخم اولی ­الامر را معرفی کرد، اولی­ الامر هم هر چه فرمود اطاعتش واجب است.
تقوای الهی یعنی اطاعت از خدا و رسول اکرم و امامان علیهم السلام
بنابراین این سه نوع اطاعت فرمان جزو تقواست و ما موظّفیم این ها را عمل کنیم و در زندگی پیاده کنیم، پیاده کردن ما همان و پیاده شدن تهذیب و تزکیه هم همان، و یا مخالفت ما همان و پیاده شدن انحراف و آلودگی و خباثت هم همان؛ بنابراین ما در صددیم راه را از خود قرآن بفهمیم، قرآن که خود می­ گوید من می­ خواهم مردم تهذیب و تزکیه بشوند چه راهی را پیشنهاد کرده است، انسان ها چه کار باید بکنند؟ آیا ریاضت هندی بکشند تا پاک شوند!؟ چه کار کنند؟. چون اگر خدا راه را مشخص نمی ­کرد هر کسی به یک طرف می­ رفت، خدا راه را فرمود که آن هایی که حق طلبند بیایند از همین راه بروند. ما در انتظار آن یک راه از خود قرآن کریم و سایر روایاتی که خود قرآن می­ گوید اطاعت فرمانشان بر مردم واجب و حتمی است بهره می ­بریم، خدای متعال آدم ها را آفرید، عقل هم به آن ها داد که بفهمند، اگر عقل نمی­ داد نمی­ شد آیه بفرستد، چون نمی ­فهمیدند، عقل داد که بفهمند.
قرآن کتاب هدایت همه انسان ها
 ابتدا خداوند فرمود:«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ »[4]ما قرآن را فرستادیم تا به همه مردم، همه طبقات انسان، راه هدایت و سعادت را نشان بدهیم، راه زندگی متعالی انسانی که مطابق با عقل و با واقعیت ها است. این آیه به ما می­ گوید: این راهی است که خدا برای زندگی انسان معین کرده است. آن راه را خدا در قرآن کریم ارائه کرده است لذا این آیه این را می ­گوید.
جمله « هُدًى لِلنَّاسِ »[5]، واژه هدی عربی است و فارسی­ آن یعنی راهنمایی. انسان موجودی است که زندگی اش خاص خود او است، با زندگی حیوانات فرق می­ کند، آن راهی که اگر ما آن راه را برویم زندگی ما می ­شود زندگی انسان عاقل، آن راه را خدا در قرآن کریم بیان کرده، پس خدا سر نخ را به دست ما داد و گفت: بروید در قرآن سیر کنید، ببینید آن راه کجا مطرح شده است، حالا ما باید دنبال آن راه برویم.
تا الآن فهمیدیم خدا یک راه مخصوصی برای زندگی متعالی انسان ها خلق کرده است. آن راه را هم داده به انبیاعلیهم السلام برای ما آورده­ اند و گفته­ اند. این راه در قرآن کریم آمده است، ما باید در آیات غور کنیم ببینیم کجای قرآن کریم آن راه را که مخصوص انسان است خدا مطرح کرده است و همه انسان ها باید بیایند در آن خط زندگی را شروع کنند و در همان خط خاتمه ببخشند، چون آن راه مال همه انسان ها است، خدا نماز را بر همه انسان ها واجب کرده است، اصل نماز مال همه انسان ها است، خدا در این پنج نماز واجب یومیه دستور داده است در هر دو رکعت اول هر پنج نماز باید شما سوره حمد را بخوانید، اگر بگویی من حافظ قرآنم و می خواهم سوره بقره را بخوانم، می­ گوید: نه حق نداری، بقره را یا جلوتر از نماز بخوان یا بعد از حمد بخوان، در دو رکعت اول هر نماز واجب باید سوره حمد را بخوانیم، جمعاً همه انسان ها حداقل باید روزی پنج نماز بخوانند و پنج ضرب در دو ده می­ شود، پس همه باید در هر روز ده بار سوره حمد را بخوانند.
اهمیت سوره مبارکه حمد و دو بخش عمده در آن
ما نه در قرآن، نه در اسلام، نه در عالم خلقت و وجود، مهم تر و بزرگ تر از ذات اقدس پروردگار متعال موجودی نداریم که اگر او نبود هیچ چیزی نبود، نه دین بود نه آدم بود نه هیچ چیز دیگر، اما جایی نگفتند شما ده بار در برابر عظمت خدا بایست و بگو خدایا من تو را قبول دارم، اما گفته ­اند هر روز حداقل ده بار باید سوره حمد را بخوانید، عقل کنجکاو چه کار می­ کند؟ می­ گوید: در سوره حمد چه چیز آمده که به این سوره این قدر اهمیت داده است که ما باید روزی ده بار این سوره را بخوانیم!؟
 وقت در سوره حمد دقیق می ­شویم، می­ بینیم سوره حمد دارای دو بخش است، بخش اول مربوط به عظمت ­ها، بزرگی­ ها، کمالات و اسماء پروردگار است که اینجا مطلبی جا افتاده و افعال او به منزله دلیل و برهان از برای بخش دوم سوره است، آیات اول سوره درباره خدا است«  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ،  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ،  الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ،  مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ »[6]. بخش دوم از « إِیَّاکَ نَعْبُدُ » [7] شروع می ­شود تا آخر سوره می­ گوید تنها و تنها ما تو را عبادت می ­کنیم، و باید فقط به حرف هایی که تو می­ گویی گوش بدهیم و اطاعت کنیم، و در این راه هم فقط از تو کمک می­ خواهیم. 
آدم دلش می­ خواهد گوش به حرف خدا بدهد، اما غرائزی دارد، عادت هایی دارد که نمی­ گذارد آدم گوش به حرف خدا بدهد، همان گونه که می ­بینیم، پس بنابراین گوش به حرف خدا دادن با این مقدمات کار آسانی نیست، خدا گفته از من باید کمک بخواهید، اگر تنها بروی کُشتی بگیری زمین می­ خوری،  «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ   »[8]، فقط از تو در هر کاری کمک باید بگیریم، و الا نوع مردم شکست می­ خورند، در این بخش دوم یک جمله­ ای توجه ما را جلب می­ کند، می ­گوید«  اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ  » [9] یعنی ما را به راه مستقیم هدایت فرما، آن­جا گفت،« هُدًى لِلنَّاسِ »، این­جا تقاضا است، می­ گوید: « اهْدِنَا»، در این­جا یک چیزی اضافه هم آمده است.

مطالب تکمیلی:
تهذیب در قرآن /بخش دوم

***********************************************
پی نوشت ها:

[1] -  سوره مبارکه آل‏ عمران آیه 164
[2] - لَمْ تَبْرَحْ عَارِضَه نَفْسَهَا عَلَى الْأُمَمِ الْمَاضِینَ وَ الْغَابِرِینَ لِحَاجَتِهِمْ إِلَیْهَا غَداً إِذَا أَعَادَ اللهَُ مَا أَبْدَى وَ أَخَذَ مَا أَعْطَى وَ سَأَلَ عَمَّا أَسْدَى فَمَا أَقَلَّ مَنْ قَبِلَهَا وَ حَمَلَهَا حَقَّ حَمْلِهَا أُولَئِکَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ هُمْ أَهْلُ صِفَه الله سُبْحَانَهُ إِذْ یَقُولُ وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ. (نهج البلاغه، خطبه232، ص286)
[3] - یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ   (سوره مبارکه نساءآیه 59
[4] -  سوره مبارکه بقره آیه 185
[5] -  همان
[6] -  سوره مبارکه فاتحه آیات 1تا4
[7] -   سوره مبارکه فاتحه آیه 5
[8] -  همان
[9] -  سوره مبارکه فاتحه آیه 6

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط