فاطمه علیهاالسلام و نقل حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
آغاز
موقعیت ممتاز حضرت فاطمه زهرا علیها السلام این فرصت را به حضرتش داد تا معارف اسلامی را بدون واسطه از پدر بزرگوارش فرا گیرد، معارفی که جز او و فرزندانش کسی دیگر به کنه و عمق آن نرسید. از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام به روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم احادیثی شامل مطالب اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی، تفسیری، از قبیل احترام به همسر، رعایت حقوق همسایگان و مطالبی دیگر پیرامون فضائل علی علیه السلام و شیعیان و پیروان آن حضرت، برخی از پیشگویی ها، برخی از دعاها، موقع استجابت دعا و... رسیده است. واقعا جای تاسف است که امت از این گوهر ناشناخته پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ استفاده نکرده، به جای آن که از طریق این بانوی با عظمت به مسائل مهم جامعه زنان دست یافته و درس های زیبا و شیرینی را نسبت به راه و روش زندگی از دو لب مبارکش بشنوند، به غیر از خون دل دادن به حضرتش کار دیگری نکردند.
فاطمه مخزن اسرار پیامبر
حارثه بن قدامه از سلمان از عمار از حضرت فاطمه علیها السلام مطلبی را نقل کرده که نشان می دهد که سینه زهرا علیها السلام در بردارنده چه علوم و اسراری از پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بوده که امیرمؤمنان علیه السلام را به حیرت در آورده بود.
روایت شده است روزی عمار به سلمان فارسی گفت: «آیا می خواهی چیز عجیبی را از فاطمه علیها السلام برایت نقل کنم؟
سلمان گفت: گفتم آری، نقل کن ای عمار! او گفت: روزی علی علیه السلام را دیدم که بر فاطمه وارد شد. تا چشم فاطمه علیها السلام به علی علیه السلام افتاد، فریاد زد: علی جان! نزدیک شو تا درباره آنچه که گذشته و آنچه که خواهد شد و آنچه که اتفاق نمی افتد تا روز قیامت برایت بگویم.
عمار گفت: دیدم که امیرمؤمنان آرام آرام به عقب برگشت و من هم با برگشتن علی علیه السلام به عقب برگشتم. آن حضرت آمد تا بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا ابا الحسن! پیش بیا. همین که در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست، فرمود: تو مرا خبر می دهی یا من تو را خبر دهم؟
علی علیه السلام فرمود: شنیدن حدیث از شما بهتر است ای رسول خدا. حضرت فرمود: بر فاطمه داخل شدی و به تو چنین و چنان گفت و همان دم برگشتی. علی علیه السلام فرمود: آیا نور فاطمه از نور ما است؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا نمی دانی؟ پس علی علیه السلام به سجده افتاده خدا را شکر کرد. عمار گفت: پس امیرمؤمنان علیه السلام از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خارج شده و بر فاطمه علیها السلام وارد شد و من همراهش وارد شدم. فاطمه علیها السلام فرمود: گویا خدمت پدرم رفتی و آنچه را که به تو گفته بودم، به عرضش رساندی.
فرمود: آری، فاطمه جان. فاطمه فرمود: بدان ای ابا الحسن! خداوند نور مرا خلق کرد در حالی که او را تسبیح می گفت و این نور را به درختی از درختان بهشت سپرد و این درخت بر اثر نور من نورافشانی می کرد تا این که پدرم در وقت معراج، وارد بهشت شد، خداوند همان وقت بر دل پدرم انداخت تا میوه ای از همان درخت بچیند و تناول کند، سپس این نور را به مادرم سپرد که مرا به دنیا آورد و من از همان نور می باشم.... (1)
اهتمام فاطمه علیها السلام نسبت به احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
از برخورد حضرت فاطمه علیها السلام نسبت به حفظ و نگهداری احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین بر می آید که وی به احادیث و آثار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیش از هر چیز اهمیت می داد تا جائی که روزی برای لحظاتی یکی از همان احادیث را در کنار خود ندید، سخت بر آشفته و از خادمه خود خواست تا هر چه زودتر آن را پیدا نموده و حاضر سازد.
شقیق بن سلمه از ابن مسعود نقل کرده است: «مردی به حضور فاطمه علیها السلام رسید. گفت: ای دختر رسول خدا! آیا از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چیزی نزد شما مانده است که به من مرحمت کنید، حضرت به خدمتکار خود فرمود: آن جریده را بیاور. خدمتکار به جست وجو پرداخت ولی آن را پیدا نکرد.
حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: وای بر تو، آن جریده نزد من با حسن و حسین برابری می کند. خدمتکار پس از جست و جوی بسیار آن را پیدا کرده و به خدمت فاطمه علیها السلام آورد. معلوم شد موقع جاروب کردن آن را در ظرف خاکروبه انداخته است. و در این جریده چنین نوشته بود:
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لیس من المؤمنین من لم یعمل جاره بواعقه و من کان یؤمن بالله والیوم الاخر فلا یؤذی جاره و من کان یؤمن بالله والیوم الاخر فلیقل خیرا او یسکت. ان الله تعالی یحب الخیر الحلیم المتعفف و یبغض الفاحش العنید البزاء السائل الملحف. ان الحیاء من الایمان والایمان فی الجنه؛ از مؤمنین نیست کسی که همسایه از آزار وی در امان نباشد، هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه اش را آزار نمی دهد و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید سخن خوب بگوید و گرنه ساکت باشد. خدای متعال اهل خیر بردبار عفیف را دوست می دارد و شخص بد زبان و سست و لجوج را دشمن می دارد. حیا از ایمان است و صاحب ایمان در بهشت است..» (2)
چرا از فاطمه احادیث اندکی بر جای مانده؟
این امر ممکن است چند جهت داشته باشد. یکی این که ایشان نمی توانستند همانند سایر معصومین علیهم السلام آزادانه به نقل حدیث بپردازند. بدین جهت احادیث نقل شده از ایشان کم می باشد. ولی این احتمال به دو جهت صحیح نیست. زیرا اولا راویان مرد از حضرتش روایت کرده اند و ثانیا مگر روایت فقط به مردان منحصر بوده و زنان حق روایت نداشته اند.
علت دیگر: ظلم آشکاری که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به اهل بیت آن حضرت شد، بزرگترین مانع از نشر و گسترش احادیث اهل بیت علیهم السلام علی الخصوص فاطمه زهرا علیها السلام بود تا آنجا که آن هایی هم که از او روایتی شنیده بودند، به خاطر ترس و وحشتی که حاکم بود، از نقل آن ها خودداری کرده، در سینه های خود پنهان کردند.
ابوهریره در این رابطه می گوید: تا زمانی که عمر زنده بود، ما جرات نداشتیم یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کنیم. (3)
و ممکن است چون بسیاری از این احادیث در فضل اهل بیت علیهم السلام خاصه علی بن ابی طالب علیهما السلام بوده، آن ها را شنیده اند اما از روی دشمنی و کینه ای که با اهل بیت و علی علیهم السلام داشتند، از بیان آن احادیث خودداری کردند.
راویان حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام
عده نسبتا زیادی از حضرت زهرا علیها السلام حدیث نقل کرده اند که علاوه بر امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم افراد زیر به نقل حدیث از حضرتش پرداخته اند:
1 - سلمان فارسی 2 - ابوذر غفاری 3 - جابر بن عبدالله انصاری 4 - عبدالله بن مسعود 5 - یحیی بن جعده 6 - حکم بن ابی نعیم 7 - عمرو بن الشرید 8 - حذیفه بن الیمان 9 - ربعی بن حراش 10 - انس بن مالک 11 - ابوسعید خدری 12 - ابن ابی ملیکه 13 - ابو ایوب انصاری 14 - ابوهریره 15 - بشیر بن زید 16 - سهل بن سعد انصاری 17 - 18 - شبیب بن ابی رافع 19 - عباس بن عبدالمطلب 20 - عبدالله بن عباس 21 - عوانه بن الحکم 22 - قاسم بن ابی سعید خدری 23 - هشام بن محمد 24 - زینب دختر ابو رافع 25 - عایشه 26 - ام سلمه 27 - اسماء بنت عمیس 28 - سلمی ام رافع و غیر از این ها که می توان به روایات این عده در دلائل الامامه، بشاره المصطفی، امالی شیخ طوسی، کفایه الاثر، مسند فاطمه و ده ها کتاب دیگر دست یافت.
گلایه ای از مسندنویسان و سخنی با احمد
با توجه به شمار قابل توجه راویان حدیث از حضرت زهرا علیها السلام این گلایه را از همه مسندنویسان به ویژه احمد بن حنبل داریم که چرا نسبت به دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن همه بی توجهی ک رده اند.
اما سخنی که با احمد داریم این است که اگر ما به جلد ششم مسند نگاهی بیفکنیم، خواهیم دید که وی از عایشه در حدود دویست و پنجاه و سه صفحه حدیث نقل کرده ولی از حضرت فاطمه علیها السلام حدود یک صفحه و نیم - که جمعا ده حدیث می شود - نقل کرده است که حدیث اول و دوم و هشتم به یک مضمون اشاره شده، منتهی با این تفاوت که یکی را به صورت مجمل و دیگری با تفصیل بیشتری آورده است.
حال سؤال ما این است که آیا عایشه تا موقع رحلت آن حضرت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیشتر بوده یا حضرت فاطمه علیها السلام. مگر به قول مورخین عامه، حضرت زهرا پنج سال پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دنیا نیامده است؟ و آیا مگر همسری عایشه با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه صورت نگرفته است؟ حداقل هجده سال (4) حضرت فاطمه علیها السلام در کنار پدر بوده است. حال سؤال ما این است که آیا در این هجده سال، سالی یک حدیث هم حضرت فاطمه علیها السلام از پدر روایت نکرده که حداقل هجده روایت از دوران مکه و مدینه برای فاطمه علیها السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شود؟ ما اگر حضور ده ساله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در مدینه حساب کنیم، حضور و درک محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم توسط فاطمه علیها السلام بیشتر می باشد یا عایشه؟ با توجه به این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت فاطمه علیها السلام بیشتر همدم و همراز بوده، حضرت فاطمه علیها السلام می باید بیشتر روایت داشته باشد یا عایشه؟
آیا ملاقات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت فاطمه علیها السلام بیشتر بوده یا با عایشه که از هر چند شب یک شب نزد او بوده است؟
از نویسنده مسند احمد باید پرسید مگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این مدت نه سال به خانه زهرا علیها السلام رفت و آمد نداشته؟ آیا به هنگام ملاقات کاملا سکوت می کرده تا بگوئیم فقط نه یا ده روایت از پدرش نقل کرده است؟ آیا چنین چیزی باور کردنی است؟ آیا به هنگام میلاد امام حسن، امام حسین و حضرت زینب کبری، آن حضرت جهت تبریک به خانه زهرا علیها السلام نرفته و چیزی نفرموده که وی آن ها را ضبط کند؟ آیا به هنگام رحلت و روزهای بیماری، فاطمه به عیادت پدر نرفته و هیچ حدیث و روایتی از او نقل نکرده؟ آیا این ظلم آشکار از یک عالم حدیث شناس بخشودنی است؟
مسند است یا کتاب فضایل؟
اما سخنی که با سیوطی متوفای (911 ه. ق) داریم این است که وی مسندی برای حضرت فاطمه علیها السلام جمع کرده است که خواننده در ابتدا فکر می کند، وی دویست و هشتاد و چهار حدیث از احادیثی را که حضرت فاطمه علیها السلام نقل کرده، در این کتاب آورده است. اما بعد روشن می شود که چنین خبری نیست، زیرا از نام گذاری خود کتاب مشخص است که مؤلف بین روایاتی که حضرت فاطمه علیها السلام نقل کرده و بین روایاتی که در فضل و مقام حضرت فاطمه علیها السلام نقل شده، جمع کرده است و نام آن را مسند گذاشته است.
و از دویست و هشتاد و چهار شماره ای که در مقابل احادیث زده شده، فقط سی و چهار حدیث را حضرت فاطمه علیها السلام نقل کرده که دو حدیث از آن ها با دیگری اشتراک در نقل دارد و با این بیان به نظر می رسد اگر نام کتاب را احادیث فی فضل فاطمه علیها السلام می گذاشت، بهتر بود. زیرا چیزی که در آن بسیار کم به چشم می خورد، مسند فاطمه است. ثالثا از سی و چهار دیث یاد شده، دو روایت سه بار تکرار شده و هفت حدیث دو بار تکرار گشته است که با حذف احادیث مکرر فقط بیست و چهار دیث باقی می ماند.
و بقیه احادیث نقل شده، جز یک حدیث که از تیغ محقق کتاب جان سالم به در برده، به نظر آقای فواز احمد زمرلی محقق کتاب مسند فاطمه سیوطی، یا ضعیف هستند یا مجهول یا مرفوع یا مرسل و سرانجام برای هر کدام عیبی تراشیده که در نتیجه به نظر ایشان از حضرت فاطمه علیها السلام هیچ حدیث صحیحی از پدرش نرسیده است. آیا بی انصافی بیش از این قابل تصور است.
گسترش فرهنگ کوثر به وسیله معصومین علیهم السلام
اگر چه دشمنان اهل بیت علیهم السلام دست به تلاش وسیع و گسترده ای زدند تا جلوی گسترش فرهنگ کوثر را بگیرند و متاسفانه در برخی زمینه ها نیز موفق گردیدند و در برخی کتاب های حدیثی اثر منفی خود را گذارد اما امامان معصوم علیهم السلام با جدیت تمام تا حدودی توانستند مانع گسترش این کار شوند. از این رو مشاهده می کنیم که مطالب فراوانی از زبان فاطمه به وسیله هر یک از آن ها به دست ما رسیده است و آن چه را که دشمن در پی از بین بردن یا تضعیف آن ها بود، اهل بیت احیا کردند و مطالب گوناگونی از قبیل مناقب، فضائل، روش زندگی، سیره و سنت و رفتار حضرت فاطمه علیها السلام در زندگی نه ساله اش، برخوردها و گفت و گوهای وی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بسیاری از مسائل اخلاقی، اجتماعی، معنوی و ده ها موضوع دیگر را به عنوان میراث اصیل حضرت فاطمه علیها السلام برای آیندگان به یادگار گذاشتند که در کتاب ها و منابع دست اول شیعه فراوان به چشم می خورد، بدین جهت باید احادیث حضرت فاطمه علیها السلام را از لابلای گفته های امامان معصوم به دست آورده و از اندیشه های والایش بهره برد.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره20.
-----------------------------------------------------
پی نوشت:
1) عیون المعجزات، ص 54 و بحار، ج 43، ص 8.
2) اخلاق حضرت فاطمه، ص 58؛ مسند فاطمه زهرا، ص 585؛ سفینه البحار، ج 1، ص 229 و دلائل الامامه، ص 1.
3) الغدیر، ج 6، ص 295.
4) بنا به قول کلبی که فاطمه علیها السلام در سن سی و پنج سالگی از دنیا رفته، باید گفت: حدود بیست و پنج سال در مکه در خدمت پدر بوده است. ذخائر العقبی، ص 52.
- وبلاگ عظیم محمودی
- بازدید: 899
- 0