عصمت ائمه از دیدگاه اهل جماعت

تاریخ ارسال:ج, 02/14/1397 - 00:07
عصمت پیامبر و ائمه
آیت الله قرهی

 

خود اهل جماعت هم در روایات خود، عصمت حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) را اعلام کردند.

مطلبی که در میان اهل جماعت مطرح می شود و آن ها هم آن را تبیین کرده  و قبول دارند، بحث آیه تطهیر است. آیه تطهیر، عصمت نبیّ مکرّم (عصمت نبوی)، مولی  الموالی، امام حسن و امام حسین(صلوات اللّه و سلامه علیهم اجمعین) و در نهایت عصمت بی  بی دو عالم(سلام اللّه علیها) را معلوم می کند.
لذا آیه تطهیر که در آن بیان می شود: «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»دلیل بر عصمت حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) است.
روایتی از عایشه در تفسیر فخر رازی، صحیح بخاری، صحیح مسلم و صحیح ترمذی و تفسیر کشّاف - که همه از کتب اهل جماعت هستند - بیان می شود که ثعلبه از عایشه روایت می کند که من به چشم خود دیدم که پیامبر عظیم  الشّأن(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم صلوات المصلّین) را زیر عبایی جمع کرد و این گونه دعا کرد: پروردگارا! اینان را از آلودگی پاک ساز.
من از پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) سؤال کردم: آیا من هم از ایشان هستم؟ پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: خیر، تو خیر و نیک هستی امّا جزء این جمع نمی باشی.
روایت دیگری هم دارند که امّ سلمه آن را نقل کرده - که ما شیعیان هم اعتقاد داریم که این جریان در خانه ام  سلمه اتّفاق افتاده است - در آن روایت بیان می شود: امّ سلمه می گوید بعد از آن که پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)   داخل کساء شدند، هر کدام از خاندانشان (مولی الموالی، بی بی دو عالم، امام حسن و امام حسین(صلوات اللّه و سلامه علیهم اجمعین)) نیز وارد کساء شدند تا جمع آن ها پنج تن گردید. بعد آیه تطهیر نازل شد: «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً».
من نزدیک شدم و عرضه داشتم: یا رسول  الله! من هم می توانم داخل کساء شوم؟ پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: تو خیر و نیکی هستی، امّا مجاز نیستی که در این جمع حضور پیدا کنی (مانند همان سخنی که عایشه گفت، معلوم می شود عایشه این را از امّ سلمه شنیده و به خود نسبت داده است) - این نوع نقل کردن مجدّداً در صحیح مسلم، تفسیر کشّاف و شواهد التّنزیل تبیین شده است -لذا در این جا همه آن ها قائلند که عصمت برای این پنج تن ثابت است. ولی ما قائل به این هستیم که عصمت فقط برای آن پنج تن نیست بلکه ادامه دارد؛ یعنی متعلّق به آن فرزندان أبی  عبدالله(صلوات اللّه و سلامه علیه)  که امام هستند نیز می باشد.
البته اهل جماعت در کتاب های خود تضاد زیادی دارند. مثلاً در ابتدا عصمت را قبول ندارند، امّا بعد آیه تطهیر را بیان می کنند و می گویند: عصمت در این پنج تن هست. گرچه جالب است، بعضی از آن ها، از این آیات و روایات بهره برداری نمی کنند و می گویند: نمی توان به این روایت استناد کرد.
از طرفی در «ثلاثیات» احمد بن حنبل و در کتاب «مغنی» ابن خدامه و در «کشف القناع» بیان می کنند: هرکس با روایاتی که در کتاب های صحیح بخاری و صحیح مسلم بیان شده مخالفت کند، با قرآن مخالفت کرده است، چون صحیح بخاری و صحیح مسلم مثل قرآن می مانند و حتّی گفته اند صحیح بخاری، قرآن دوم است!
ما می گوییم: درست است که در همین صحیح بخاری، چندین روایت ضدّ و نقیض وجود دارد، امّا شما که می گویید: قرآن دوم است و باید تمام روایات آن را قبول کرد، پس چرا نمی گویید عصمت ائمّه(علیهم صلوات المصلّین) را قبول داریم؟! چون در کتب خودتان عصمت را پذیرفتید و در این زمینه روایاتی از خود عایشه یا امّ سلمه در آن ها نقل شده است، پس باید عصمت را بپذیرید.
پس این مطلبی است که در کتاب های آن ها موجود است و ما از کتاب های خودمان نمی گوییم که بگویند: کتاب های شما برای ما قابل استناد نیست و به تعبیر عامیانه، کسی نمی گوید ماست من ترش است.
می گویند: از کتب ما چه مطلبی دارید که بیان کنید؟ ما می گوییم در کتاب های خود شما این مطلب عصمت اثبات می شود.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط