تاثير همنشيني با صالحان در تربيت

تاریخ ارسال:پ, 10/13/1397 - 19:55
همنشینی با صالحان

چکیده

اسلام به مسئله تعقل و تفکر اهمیت زیادی داده است، به گونه ای که آیات و روایات زیادی در رابطه با تعقل و تفکر وجود دارد. انسان ها روح بسيار حساسى دارند و زود تحت تأثير، واقع مى شوند و متوجه اکثر تاثیراتی که دیگران بر آن ها می گذارند، نمی شوند. در بعضی از آیات و روایات تاکید شده است که با بعضی از افراد رابطه دوستی برقرار نکنید و با بعض دیگر رابطه برقرار کنید. در انتخاب دوست، معيارهايى را باید در نظر گرفت  که جاويدان باشد تا دوستى پايدار بماند. تعلیلی در سوره نساء آیه 140آمده است، که از آن استفاده می شود همنشین، انسان را مثل خودش می کند. بهترین نمونه برای همنشین بد مشرکان هستند، که از نیاکانشان کورکورانه تبعیت می کنند، و بالطبع کسانی که با انها همنشینی می کنند مثل آنها خواهند شد. و پيغمبران و جانشینان آنها و رهروان راه آنها بهترین همنشینان هستند. و وجود آنها و همنشینی مردم با آنها از بارز ترین دلائل تاثیر معلومات دین درمردم است.

مقدمه

مسئله مهمی که در زمان حاضر یعنی عصرت کنولوژى باید توجه داشت این است، که ادیان واقعی و بالخصوص دین اسلام که کامل ترین دین الهی است مخالف تعقل و تفکر نیستند؛ بلکه انسانها را تشویق به تعقل می کنند. و باید این مطلب را در اذهان مردم پیاده کرد، چرا که بعضی از مردم(به خاطر تبلیغات مسموم برخی از مخالفین دین) خیال می کنند، اگر انسان دینی را قبول کند، باید عقل خود را رها کند، و دستورات دین را کورکورانه عمل کند.
مثلا در یکی از کتب شهید مطهری(ره)چنین آمده است« در اروپا عليه اسلام تبليغ مى شد  که اسلام دين جبرى و قضا و قدرى است و آزادى فرد را نفى مى  کند و علت انحطاط مسلمانان اعتقاد آنها به قضا و قدر جبرى و  کور است و مى گفتند اسلام ضد علم است، دورى مسلمانان از علم را بايد در تعليمات خود اسلام جست[مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ،ج 24 ، ص 38 .]
بنابراین؛ برای اینکه مردم را از گمراهی نجات داد، باید ابعاد فکری دین را ;برای مردم بیان کرد، تا عمل آنها به دستورات دین از روی رغبت باشد. و یکی از بهترین و مهمترین منابع برای شناساندن ابعاد فکری دین و بالخصوص دین اسلام، قرآن کریم است، که کتاب هدایت بشر است (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَم[الإسراء : 9 ] (ترجمه: اين قرآن، به راهى  که استوارترين راه هاست، هدايت مى  کند) .] و در تمام زمینه های مفید در زندگی دنیوی و اخروی انسان بهترین راهها را نشان می دهد (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنين[الإسراء : 82 ]ترجمه: و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى  کنيم
در این نوشتار سعی می کنیم یکی از ابعاد تربیت عقلانی قرآن را تبیین کنیم. و آن بعد این است که همنشینی با انسانهای صالح و خوب چه نقشی در تربیت عقلانی انسان دارد یعنی از طرفی انسان از دوستان و همنشینان خود تاثیر پذیر است و از طرف دیگر اگر نيروى ف کرى انسان پرورش و استقلال یابد و قوّه ابت کار او زنده شود باعث پیشرفت انسان در زندگی می شود پس اگر شخص صالحی که به دستورات دین عمل می کند(که از جمله دستورات دین استفاده از نیروی فکر و اندیشه است)همنشین ما شود چه تاثیراتی در پرورش قوه عقلانی ما می گذارد

مفهوم شناسی موضوع تحقیق

هم نشینی

هرچند هم نشینی به معنای لغوی معاشرت و ارتباط بین دو نفریا چند نفر که با استمرار همراه است[مصطفوى،حسن ؛التحقيق في  کلمات القرآن ال کريم ، تهران، بنگاه ترجمه و نشر  کتاب ،1360، ج 6، ص: 192 ] ولی مراد ازا ین لفظ در مطلب مورد بحث هر گونه معاشرت و ارتباط نیست بلکه معاشرت و ارتباطی مراد است که از روی علاقه و تمایل و انس نسبت به یکدیگر باشد به گونه ای که از لحاظ روانی تاثیراتی غیر مستقیم بر یکدیگر دارند مانند دوستان ;و الا بعضی از افراد با هم معاشرت و ارتباط دارند ولی هیچ گونه علاقه و تمایلی در معاشرت و ارتباط آنها وجود ندارد مثل افرادی که در یک مکان مشغول کار و فعالیت هستند که هر روز با هم هستند ولی این با هم بودن آنها ;از روی علاقه نیست.

صالح

مراد از صالح در مطلب مورد بحث همان معنی لغوی آن است؛ یعنی افراد شایسته و خوبی که در کار آنها فساد نیست، و عمل انها مورد رضای خداوند متعال است.[ قرشى، سيد على ا کبر، قاموس قرآن، 7 جلد، دار ال کتب الإسلامية، تهران - ايران، ششم، 1412 ه‍ ق، ج 4، ص: 14.]و واضح است که این لفظ، نیکوکاران، مومنین، پرهیزکاران و... که معنی لغوی برآنها منطبق است، را شامل می شود

تربیت

واژه «تربيت» در لغت به معناى پرورانيدن يا پرورش آمده است [لغت نامع على ا کبر دهخدا واژه تربيت .] اما از نظر اصطلاحى تعريفهاى بسيارى از سوى دانشمندان براى آن ارائه شده است  که به برخى از آنها اشاره  کرده، در پايان تعريف جامعى ارائه خواهيم داد.
پستالوزى دانشمند تعليم و تربيت سويسى مى گويد: «پرورش عبارت است از رشد طبيعى و تدريجى و هماهنگ همه نيروها و استعدادهاى آدمى[صدیق، عیسی، تاریخ فرهنگ اروپا،صفحه 194 .]
هربرت اسپنسر فيلسوف مشهورانگليسى گفته است: «تربيت عبارت است از آماده ساختن انسان براى آن که بتواند ي ک زندگى  کامل داشته باشد.[علی محمد حسین ادیب، راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی علیه السلام ، ترجمه سید محمد رادمنش صفحه 84-85 .]
جولز سيمون فيلسوف و استاد فرانسوى، مى گويد: «تربيت طريقه اى است  که عقل به وسيله آن عقل ديگر و قلب، قلب ديگر مى شود[علی محمد حسین ادیب، راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی علیه السلام ، ترجمه سید محمد رادمنش صفحه 85 .]
استاد شهيد مطهرى (ره) می فرماید: «تربيت عبارت است از پرورش دادن. يعنى استعدادهاى درونى اى را  که بالقوة در ي ک شى ء موجود است به فعليت درآوردن و پروردن.[ مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ، ج 22، ص: 551 .]
برخى از دانشمندان تعريفهاى ديگرى از تربيت  کرده اند، از جمله: «انتقال معلومات و مهارتها»، «تش کيل عادات و صفات معين در فرد»، «به فعليت رساندن قوا و استعدادهاى انسان»، «آماده  کردن خودبراى زندگى دراجتماع معين»، «ايجاد محيط مساعدبراى ارضاى رغبتهاى فرد.[ بهشتی ،احمد، تربیت از دیدگاه اسلام صفحه 45 و 48 .]
گوناگونى تعريفهاى ياد شده، معلول اختلاف نظر در موضوع، روش و هدف تربيت، ويژگيهاى مربّى و متربّى و ... و اين که چه مقدار از مسائل يادشده در مفهوم تربيت مورد نظر قرار گرفته، مى باشد.
با توجه به تعريفهاى مزبور و با ملا ک قرار دادن تعريف شهيد مطهرى (ره) از تربيت، مى توان تعريفى را  که نسبت به تعريفهاى ديگر  کاملتر و از روشنى و جامعيت بيشترى برخوردار باشد، اين گونه ارائه داد: «تربيت عبارت است از فراهم  کردن زمينه ها و عوامل براى به فعليت رساندن و ش کوفا نمودن استعدادهاى درونى انسان در جهت مطلوب و استفاده از روشهاى صحيح و مناسب[شکوهی یکتا، محسن، تعلیم و تربیت اسلامی، صفحه 5 (با اندکی تصرف ) .]
بر مبناى اين تعريف،  کار مربى فراهم  کردن زمينه ها و عوامل مختلف جهت به فعليت رساندن و پرورش استعدادهاى ذاتى متربى است. تربيت به معناى عام آن هر چند شامل همه جانداران مى شود، اما آنچه  که هم ا کنون به عنوان تعليم و تربيت بين انديشمندان جهان مورد بحث است، تنها شامل انسان مى باشد. مربى در جريان تربيت بايد هدفى را در نظر گرفته و متربى را به سوى آن سوق دهد، چه اين که تربيت به معناى خاص آن، عملى ارادى و غيرتصادفى بوده  که بدون تعيين هدف تحقق نخواهد يافت[الهامى نيا- محمدى، تعليم و تربيت در اسلام (ج 1)، ص: 16-18 .]

تربیت عقلانی

تربيت عقلانی عبارت است از: پرورش و ش کوفايى استعداد تعقّلِ نهفته در انسان به منظور دستيابى به حقيقت و واقعيّت.[ الهامى نيا- محمدى، تعليم و تربيت در اسلام (ج 1)، ص: 94 .]
البته چنانچه از تعریف مشخص است تربیت عقلانی تنها در انسانها وجود دارد و در حیوانات وجود ندارد چرا که انسان در کنار قوایی که با حیوانات مشترک است قوای عقلانى هم دارد  که حيوان از آن برخوردار نيست.[ مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ج 15، ص: 404 .]

علم به همراه تفکر مفید است

اگر هدف آموزگار فقط اين باشد  که ي ک سلسله معلومات، اطلاعات و فرمول در مغز متعلّم بريزد، آنجا انبار ب کند و ذهن او بشود مثل حوضى  که مقدارى آب در آن جمع شده است، این نقص است. هدف معلم بايد بالاتر باشد و آن اين است  که بايد روحيه تعقل و خردمندي و استفاده بهينه از اين نيروي خدادادي فراهم آيد برنامه هاي تربيتي روش ها و تکاليف تربيتي بايد به گونه اي باشد که متعلّم را به سوي تعقل و تفکر بکشاند تا با استفاده از اين نيرو و توان الهي به راه صحيح رهنمون گردد،يعنى  کار معلم در واقع آتشگيره دادن است. فرق است ميان تنورى  که شما بخواهيد آتش از بيرون بياوريد و در آن بريزيد تا اين تنور را داغ  کنيد، و تنورى  که در آن هيزم و چوب جمع است، شما آتشگيره از خارج مى آوريد، آنقدر زير اين چوبها و هيزمها آتش مى دهيد تا خود اينها  کم  کم مشتعل بشود و تنور با هيزم خودش مشتعل گردد.[ مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا - ج 22 525 .]
بنابراين مفهوم تعقل و تفکر چنين است که بايد پويش فکري انسان را از لغزشگاه ها مصون دارد و مساعدت نمايد تا به حقيقت هستي نايل آيد. البته مايه اصلي تفکر، تعليم و تعلم است.

اهمیت تفکر و تعقل در اسلام

در اهمیت تعقل و تدبر و تفکر آیات زیادی وارد شده است، که افراد را در موارد مختلف تشویق به این کار می کند.
در یکی از این آیات است، که خداوند متعال به کسانی که تفکر می کنند؛ بشارت می دهد، که آنها هدایت شده و اولو الالباب هستندفَبَشِّرْ عِبادِ. الَّذينَ يَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعونَ احْسَنَهُ اولئِ ک الَّذينَ هَديهُمُ اللَّهُوَ اولئِ ک هُمْ اولُوا الْالْبابِ.[ زمر 17و18 .]
پس بندگان مرا بشارت ده!همان  کسانى  که سخنان را مى شنوند و از ني کوترين آنها پيروى مى  کنند آنان  کسانى هستند  که خدا هدايتشان  کرده، و آنها خردمندانند[م کارم شيرازى ناصر ترجمه قرآن( م کارم) ;دار القرآن ال کريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)م کان قم 1373 ش دوم جلد اول صفحه 460 .]

پیام و نکات آیه

کسانی که قبل از انجام هر کاری فکر می کند پشیمان از عاقبت کار خود نمی شوند چراکه با تفکرشان بهترین راه را انتخاب کرده اند.
1-
اين آيه  که به صورت ي ک شعار اسلامى درآمده، آزادانديشى مسلمانان، و انتخابگرى آنها را در مسائل مختلف بخوبى نشان مى دهد.
2-;
از خصوصیات متفکرین این است به سخنان اين و آن بدون در نظر گرفتن گوينده و خصوصيات ديگر گوش فرا مى دهند
3-;متفکرین در مقام عمل سخنان دیگران را نقّادى مى  کنند، سب ک سنگين مى  کنند، ارزيابى مى  کنند،و با نيروى عقل و خرد بهترين آنها را بر مى گزينند، آنها جوياى حقند و تشنه حقيقت، هر جا آن را بيابند با تمام وجود از آن استقبال مى  کنند، و از چشمه زلال آن بى دريغ مى نوشند و سيراب مى شوند.
4-;
متفکرین اولوالالباب هستند و به گفته صاحب قاموس قرآن، «مراد از اولى الالباب در قرآن صاحبان تف کر و انديشه و در ک اند[قاموس قرآن قرشى سيد على ا کبر ناشر: دار ال کتب الإسلامية م کان چاپ: تهران سال چاپ: 1371 ش نوبت چاپ: ششم ، ج 6، ص: 176 .]
ودر سوره رعد درباره اولوالالباب می فرماید«پايان ني ک سراى ديگر، از آن آنهاست . (همان) باغهاى جاويدان بهشتى  که وارد آن مى شوند و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى گردند . (و به آنان مى گويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه ني کوست سرانجام آن سرا (ى جاويدان).[ الرعد 22-24أ ولئِ ک لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ(22)جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِ کةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ  کلِّ بابٍ (23)سَلامٌ عَلَيْ کمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (24.]
 

اثرات همنشین در انسان

قبل از ورود به اصل مطلب باید این نکته را متذکر شویم که عامل اصلي در روحيه افراد و اعمال آنها به ايمان و و اراده و معرفت آنها بستگي دارد. عوامل ديگر مانند محيط و وراثت و... عامل درجه دو است.
انسان مي تواند در محيط ناپا ک، پا ک زندگي  کند، همانند آسيه در  کنار فرعون، يا برع کس، در محيطهاي پا ک، انسان ناشايست باشد، همچون فرزندان يا همسران برخي انبياي الهي. وضع محيط، علت اصلي و تمام علت در خوبي و بدي افراد نيست، ولي اثر فوق العاده اي در روحيات و اعمال دارد، چرا  که انسان، بسياري از صفات خود را از محيط اطراف  کسب مي  کند. محيطهاي پا ک غالباً (نه هميشه) افراد پا ک پرورش مي دهد و محيطهاي آلوده غالباً افراد منحرف.
تعلیلی در سوره نساء آمده است که از آن برای تاثیر همنشین در تربیت ;انسان که یکی از جنبه های ان تربیت عقلائی است استفاده می کنیم
وقَد نَزَّلَ عَلَي کم فِى ال کتبِ ان اذا سَمِعتُم ءايتِ اللَّهِ يُ کفَرُ بِها ويُستَهزَا بِها فَلا تَقعُدوا مَعَهُم حَتّى يَخوضوا فى حَديثٍ غَيرِهِ انَّ کم اذًا مِثلُهُم انَّ اللَّهَ جامِعُ المُنفِقينَ وال کفِرينَ فى جَهَنَّمَ جَميعاً[نساء140]
و خداوند (اين ح کم را) در قرآن بر شما نازل  کرده  که هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را ان کار و استهزا مى  کنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و  کافران را همگى در دوزخ جمع مى  کند.[ م کارم شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( م کارم)، دار القرآن ال کريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص 100 .]
صاحب الميزان مى نويسد:(جمله «انَّ کم اذًا مِثلُهُم» تعليلى است بر نهى از ارتباط دوستانه با  کفّار؛ يعنى مسلمانان اگر با غير مؤمنان مجالست  کنند از نظر خوى و خصلت همانند آنان خواهند شد.[ موسوى همدانى سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسين حوزه علميه قم ، 1374 ش ، پنج ، ج 5، ص: 188 .]
و همچنین است اگر انسان با مومنان مجالست کند از نظر خوى و خصلت همانند آنان خواهند شد .
پیام آیه: همنشین، انسان را مثل خودش می کند. تاثیراتی که یک همنشین بد بر انسان می گذارد؛ چنانچه از آیه هم مشخص است، در تمام جوانب است از آن جمله در تفکر و عدم تفکر.

تبعیت کورکورانه مشرکان از نیاکان

بهترین نمونه برای همنشینان بد، مشرکان بی فکر بودند که کورکورانه از پدرانشان و نیاکان پیروی می کردند.
شهید مطهری در این زمینه می فرماید: «من ي ک وقتى آيات قرآن راجع به تقليد و پيروى  کور کورانه از پدران را استخراج  کردم، ديدم آيات خيلى زيادى است و چيزى  که براى من جالب بود اين بود  که هيچ پيغمبرى مردم را دعوت ن کرد الّا اين که مواجه شد با همين حرف  که تو چرا مى خواهى ما را از سنتهاى گذشته پدرانمان منصرف ب کنى؟
با اين که اقوام پيغمبران خيلى از نظر سنن، مختلف بودند و هر پيغمبرى در ميان قوم خود مسائلى را طرح  کرده  که با وضع زندگانى آنها مربوط بوده و با ي ک اش کالاتى مواجه بوده  که مخصوص آن قوم بوده، ولى ي ک اش کال عمومى در ميان همه اقوام بوده و همه پيغمبران دچار آن بوده اند و آن مصيبت تقليد از آباء و اجداد و گذشتگان و به قول امروزيها سنت گرايى بوده است.[ مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ج 22 ص : 544 و 545]
و یقینا افرادی را که همنشین این افراد می شدند از آنها در این زمینه پیروی می کردند بدون اینکه از فکر خود استفاده کنند که آیا این کار صحیح است یا نه؟

مذمت قرآن بر تقلید کورکورانه

و قرآن کریم در آیات زیادی اینگونه تبعیت را مذمت کرده که از آن جمله این آیه است وَ اذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما انْزَلَ اللَّهُ قالوا بَلْ نَتَّبِعُ ما الْفَيْنا عَلَيْهِ ابائَنا اوَ لَوْ  کانَ اباؤُهُمْ لايَعْقِلونَ شَيْئاً وَ لايَهْتَدونَ.[ البقره 170 .]
و هنگامى  که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل  کرده است، پيروى  کنيد!» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند  کرد)؟[ م کارم شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( م کارم)، دار القرآن ال کريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص26 .]

پیام و نکات آیه

هدف قرآن تربیت است به همین دلیل یک قانون و قاعده کلی در این زمینه ارائه می کند که: «معیار برای تشخیص درستی و نادرستی باید عقل و منطق باشد نه صرف گفتار دیگران
1-
قرآن هرگز مردم را جز به نام «ايُّهَا النّاس» ( عموم مردم ) يا «ايُّهَا الْمُؤْمِنون» ( مومنین ) خطاب نمى  کند؛ قرآن در تمام زمینه ها لحن مؤدبى دارد. تنها دو سه جا است  که قرآن زبان به ي ک تعبيرى مى گشايد  که آنهم در واقع بیان واقعیت وجود اشخاص است. ي کى آنجايى  که بشر عقلش را، به  کار نمى بندد. مثل همین آیه که تعبیر میکند از پدران به کسانی که نمی فهمند و یا در جای دیگر تعبیر تند تری دارد«بدترين جنبنده ها در نزد خدا چيست؟ انسانهايى هستند  که خدا به آنها زبان داده ولى لالند، گوش داده ولى  کرند، عقل داده ولى تف کر و تعقل ندارند.[ انَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُ کمُ الَّذينَ لايَعْقِلونَ(الأنفال : 22 (][مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ، ج 21، ص: 100 .]
 از ذیل آیه استفاده می شود که هدایت انسان متوقف بر تعقل و تفکر او است. و انسانهایی که از فکر خود استفاده نمی کنند گمراه هستند.
اساسا تربیت یا به شکل برنامه ریزی شده است و یا تاثیر گذاری به شکل غیر رسمی و ناآگاهانه و غیر مستقیم. تاثیر هم نشین از نوع دوم است.

عدم توجه انسان نسبت به اکثر تغییرات

انسانها روح بسيار حساسى دارند، زود تحت تأثير، واقع مى شوند. مم کن است بعضى اشخاص خودشان را گول بزنند و خيال  کنند معاشرت در آنها تأثير ندارد، ولى اشتباه است، انسان با روحى بسيار حساس و قابل تغيير آفريده شده. تغييرات روحى  که در انسان پيدا مى شود مگر خيلى زياد باشد  که خودش بفهمد و الّا  کمتر خود شخص متوجه تغييرات و تبديلات روحى خود مى شود. انسان گاهى جسماً لاغر مى شود و چند  کيلو سب ک تر مى گردد و چاق مى شود چند  کيلو سنگين تر مى شود، تا خودش را وزن ن کند متوجه نمى شود.
تغييرات و  کم و زيادهاى روحى به درجاتى نامحسوس تر و دقيق تر است و به طريق اولى فهميده نمى شود و متأسفانه روح انسان به مانند وسيله اى نيست  که انسان هر روز ي ک بار يا هفته اى ي ک بار و يا ماهى ي ک بار و حداقل سالى ي ک بار خودش را وزن  کند و ببيند چقدر از لحاظ روحيه سب ک تر يا سنگين تر شده. صلاح و فساد بدون آن که خود اشخاص بفهمند از فردى به فردى سرايت مى  کند.

ميزان و تأثير نقش تربيتي همنشین

در رواشناسی اجتماعی ثابت شده است که گروه های همالان، (همسالان و دوستان) معمولا با تاثیر پذیری از اندیشه ها و نوع نگرشها و قضاوت های همدیگر متاثر اند خصوصا در دوره نوجواني و جواني تأثير همسالان بر فرد بسيار شديد است و لذا در باب یک موضوع معمولا متفق القول اند. مثلا در یک گروه از نوجوانان می بینیم که اگرسردسته شان این اندیشه را داشته باشد که «به نظر من موسیقی و ... حلال است و داشتن دوست دختر اشکالی ندارد» این فکر به راحتی در هم گروه هایش رسوخ می کند بدون هیچ استدلالی! ;
و چه بسيار ديده شده بچه هايي  که از خانواده هاي غير مذهبي بوده اند ولي در اثر همنشيني با دوستان خوب، مذهبي شده اند و بچه هايي  که از خانواده هاي مذهبي بوده اند بر اثر همين ارتباطات، انحراف پيدا  کرده اند و نماز، حجاب، عفت و حياي آنها  کم رنگ شده و حتي از نظر اعتقادي هم مش کلاتي پيدا  کرده اند .
تاثيرپذيرى انسان از همنشین از نظر منطق اسلام تا آن حد است  که در روايات اسلامى از پيامبر خدا حضرت سليمان ع چنين نقل شده:" درباره  کسى قضاوت ن کنيد تا به دوستانش نظر بيف کنيد چرا  که انسان بوسيله دوستان و ياران و رفقايش شناخته مى شود[علامه مجلسى، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمرى ج : 71 ص : 188 .]
امام امير المؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام در گفتار گوياى خود مى فرمايد:هر گاه وضع  کسى بر شما مشتبه شد و دين او را نشناختيد به دوستانش نظر  کنيد، اگر اهل دين و آئين خدا باشند او نيز پيرو آئين خدا است، و اگر بر آئين خدا نباشند او نيز بهره اى از آئين حق ندارد.[ علامه مجلسى، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمری ج : 71 ص : 197 .]
و براستى گاه نقش دوست در خوشبختى و بدبختى ي ک انسان از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حد فنا و نيستى پيش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند.
اکثر افرادی که تحت تاثیر دیگران کارهایی انجام می دهند افرادی هستند که می خواهند عناصر اصلي شخصيت و هويت خود را تشکیل دهند.( مثل نوجوانان سنين 15 تا 21 سالگي) اين افراد به دنبال معني دادن به زندگي خود هستند وسعي مي  کنند براي خود اهداف و آرمان ها و آرزوهايی در نظر بگيرند.
در اين حالت شديدا به علم و معرفت نيازمندند ولي چون معمولا از دانش  کافي برخوردار نيستند، تقليد از همسالان و بعضا الگوهاي نامناسب تأثير زيادي بر آنها مي گذارد و در مقابل از نصيحت و اجبار و مانند آن گريزانند. در مدتي  که دنبال معنا دار  کردن زندگي خود هستند چون ريشه اف کار و باورهاي آنها مح کم نيست، هر راهي را انتخاب  کنند، ام کان رها  کردن و تغيير جهت در آنها سريع است. به همين جهت ما مي بينيم نوجوانان ما به سرعت تغيير عقيده مي دهند و گاهي شديدا مذهبي، نمازخوان و با حجاب مي شوند و زماني هم بي اعتنا به اين امور به دنبال  کارهاي ديگر هستند.[ نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها بخش سئوالات .]

تبعیت کورکورانه در عصر حاضر

مسأله تقليد  کور کورانه مظاهر تمدن غرب توسط جوانان در عصر حاضر پديده اي است  که داراي علل متعدد و سابقه طولاني مي باشد  که یکی از مهترین این علل دوستان و همنشینان بد در انسان است
به طور  کلي، جواناني  که در محيط خانواده و تحت نظارت والدين خويش بسر مي برند و همواره دريافت  کننده ي محبت هاي پدر و مادر خويش مي باشند. سعي مي  کنند هنجارهاي حا کم بر خانواده و محيط خويش را رعايت  کنند، اما ا کنون  که بهانه ي تحصيل يا  کار از محيط با صفاي خانه و خانواده جدا شدند، تحت تاثیر رفتار دوستان و همنشینان خود قرار می گیرند بدون اینکه فکر کنند آیا این کار درست است.
در واقع از آنجایی که دوستان این افراد در کارها و الگوپذیری خود بدون فکر از دیگران تقلید می کنند دیگران را هم به فکر کردن تشویق نمی کنند .
به نظر مي رسد از جمله مناسب ترين راهها براي مصونيت بخشيدن جوانان از بحران هويت و خارج ساختن آنان از باتلاق «اليناسيون» و از خود بيگانگي باز گرداندن آنها عرضه  کردن فرهنگ ناب اسلامي در قالب فنون و هنرهاي مختلف، از طريق گروه هاي همسال و جوانان متف کر، متدين و با اخلاق به آنان است،بسياري از اين جوانان تشنه ي محبت و مهرباني هستند و اين ا کسير محبّت را هر  کجا بيابند به آن سمت خواهند رفت اگر جوانان با م کتب حيات بخش اسلام و اح کام نوراني آن و سيره ي معصومين(ع) آشنا شوند آن را با هيچ چيز عوض نخواهند  کرد.[ نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها در جواب پرسش: لطفا در مورد بحران هويت توضيح دهيد و راههاي پشت سر گذاشتن اين بحران را بيان  کنيد.]

همنشین صالح

بهترین همنشینان برای تربیت خصوصا تربیت عقلانی صالحان هستند که در راس آنها پیغمبران و جانشینان و رهروان راه آنها هستند که بیشترین تاثیر بر رشد و تربیت عقلانی انسانها در طول تاریخ داشتند چنانچه با ملاحظه تاریخ این مطلب بدست می اید که افراد با ایمانی که همنشین پیغمبران بودند از قدرت تعقل و تفکر خود استفاده می کردند که همه اینها به خاطرتاثیرات همنشینی این افراد با پیغمبران و جانشینان و رهروان راه آنها است.
یکی از این نمونه ها وجود پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است در سوره آل عمران این گونه می فرماید: ;لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَ کيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْ کتابَ وَ الْحِ کمَةَ وَ إِنْ  کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ. [آل عمران164 .]خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى  که در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت  که آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پا ک  کند و  کتاب و ح کمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراهى آش کارى بودند.[ شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( م کارم)، دار القرآن ال کريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص71 .]
قرآن از وضع دوران جاهليت به" ضَلالٍ مُبِينٍ":" گمراهى آش کار" تعبير  کرده است زيرا: ضلال و گمراهى انواع و اقسامى دارد، بعضى از وسائل گمراهى طورى است  که انسان به آسانى نمى تواند باطل بودن آنها را بفهمد و گاهى چنان است  که هر  کس مختصر عقل و شعورى داشته باشد، فورى پى به آن ميبرد.[ م کارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه ،دار ال کتب الإسلامية،تهران، سال 1374 ش اول، ج 3، ص: 160 .]
 

پیام و نکات آیه

بعثت پیغمبری که شما را هدایت کند نعمت است. روحيه قوم عرب پيش از ظهور پیغمبر با تعصب و قبيله گرايى آميخته بود و با اند ک حادثه اى جنگ بين طوايف بر پا مى شد. تعلق خاطر فرد به قبيله او بسيار بود و آن چيزى  که جهت برخوردهاى اجتماعى او را تعيين مى  کرد، روح قبيله گرايى بود، نه طرفدارى از حق و عدالت. اعضاى قبيله موظف بودند تا همديگر را تحت هر شرايطى حتى ظالم بودن يارى  کنند.
اساس گمراهى عرب در اين بود  که رفتار آنان بر هيچ مبناى عقلى و شرعى استوار نبود. علايم توحيد در ميانشان ناپديد بود و بى هيچ تف کرى پيرامون ارزش بتهاى ساخته دست خودشان، آنها را ستايش مى  کردند، رفتارشان جاهلانه و بى منطق بود و آنچه را انجام مى دادند تنها به اين دليل بود  که گذشتگان انجام داده اند وگرنه خاستگاه منطقى و عقلى نداشت.
آرى، اسلام با برچيدن اساس بت پرستى از عربستان به دوره جاهليت پايان داد و با ترغيب مسلمانان به تف کر و پيروى از عقل به جاى تقليد  کور کورانه، انوار معرفت و آگاهى را بر عقل و دل مردم تابانيد. عربها در سايه اسلام نه تنها از جاهليت در آمدند، بل که خود منادى توحيد، دانش و اخلاق ني کو در سراسر جهان آن روز شدند و هر  کجا قدم نهادند برادرى و مساوات را با خود به ارمغان بردند.[ بينش، عبدالحسين ، مقايسه دو دوره جاهليت و اسلام و علل گسترش اسلام ، ص 21 .]
 

وجود رهبران دینی بارز ترین دلیل تاثیر معلومات دین

البته ازاصلی ترین دلائل پیشرفت مسلمانان تعلیمات اسلام در قالب آیات قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که در آیه از آن به عنوان تزکیه وتعلیم یاد کرده است اما این نکته مهم را نباید فراموش کنیم که وجود شخص پیغمبرو ائمه معصومین علیهم السلام و جانشینان و رهروان راه آنها و همنشینی مردم با آنها از بارز ترین دلائل تاثیر معلومات دین درمردم است چنانچه در اعترافات اروپاییان هم ;این مطالب وجود دارد.

گفتار گوستاولوبون در تأثير تمدن اسلام در مغرب

گوستاولوبون دانشمند شهير فرانسوى در تأثير تمدن اسلام در مغرب چنین می گوید:
در قرن نهم و دهم ميلادى يعنى همان وقتى  که تمدن اسلام در ممل کت اسپانيا منتها درجه ترقى و تعالى را پيموده در تمام مغرب زمين علمى و يا مرا کز علمى وجود نداشت مگر  کليساها  که بدست رهبانان جاهل  که خود را عالم ميدانستند اداره ميشد و مردم را بخرافات مذهبى خود عادت ميدادند؟!.
از قرن دوازدهم  که بعضى اشخاص حساس در پى فهم و دانش بودند پناه گاهى (براى اخذ علم و دانش) نداشتند مگر اسلام و مسلمين  که از جميع جهات آنها را استاد و بهتر و برتر از همه ميدانستند و در مدارس آندلس ميرفتند و تحت تعاليم مسلمين دانا ميشدند.
تمام اهل علم بايد منّت دار مسلمانان باشند  که خدمت بزرگى بعلم و دانش نمودند و توسعه در عالم دادند مسلمين عرب حق حيات بزرگى بما غربيها دارند و بايستى تمدن مغرب را تمدن العرب ناميد انتهى.[ سلطان الواعظين شيرازي، شبهاي پيشاور در دفاع از حريم تشيع، دار ال کتب الاسلاميه ، تهران 1379 ش، سي و نهم ، ص: 955]
از گفتار این دانشمند فرانسوی این نکته به دست می اید که در اروپا مردم- به خاطر رهبران بی خرد و کسانی که در خرافات به سر می بردند- در جهل ونادانی به سر می بردند و از قدرت فکری و اندیشه خود استفاده نمی کردند.

همنشین صالح در عصر غیبت

در عصر غیبت که دست ما از امام معصوم خالی است تاثیرات صالحان خصوصا عالمان دین در تربیت انسانها مشهود است .
اگرتوجه به این مطلب داشته باشیم ;که در شهرهایی که عالمان دین در آنجا حضور دارند و مردم از همنشینی با آنها بهره مند می شوند مردمان آن منطقه از نظر پیشرفتهای مادی و معنوی قابل مقایسه با دیگران نیستند و همه اینها به خاطر رشد عقل و استفاده از قدرت تفکر آنها است که به واسطه مصاحبت با کسانی که مروج دینی هستند که انسان را به تعقل و تفکر ترغیب می کند.
قرآن کریم می فرماید«وَ أَنْزَلْنا إِلَيْ ک الذِّ کرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَ کرُونَ.[ النحل : 44 .]
و ما اين ذ کر [قرآن ] را بر تو نازل  کرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه  کنند.[ شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( م کارم)، دار القرآن ال کريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص272 .]

پیام آیه

هدف از نزول قرآن تعلیم و تربیت است یعنی تبيين مفاهيم و تعاليم آن و بيدار ساختن انديشه انسانها.مکتبهای مادى و  کمونيستى  که هميشه از ناحيه مذاهب راستين احساس خطر مى  کنند هميشه اصرار دارند  که دعوت اديان را دعوت به تخدير اف کار توده ها معرفى  کنند، تعبير رسواى آنها  که" دين افيون توده هاست" معروف است.
همچنين استعمارگران شرق و غرب به خاطر هراسى  که از قيام توده هاى مؤمن در سايه اف کار مذهبى و استقبال از شهادت در راه خدا داشته اند سعى مى  کردند  که به روان شناسان و جامعه شناسان خود اين مطلب را تلقين  کنند، تا در  کتابهاى به اصطلاح علميشان منع کس سازند  که مذهب زائيده جهل و نادانى بشر نسبت به عوامل طبيعت است!
ولى آياتى از قبيل آيات مورد بحث  که دعوت به تف کر و انديشه مى  کند، بل که عصاره دين و خميرمايه ت کامل و پيشرفت انسان را همين انديشه و تف کر مى داند مشت اين دروغپردازان را باز مى  کند.[ م کارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه ،دار ال کتب الإسلامية،تهران، سال 1374 ش اول ، ج 18، ص: 138 .]
پس همنشینی با پیغمبران و جانشینان و رهروان راه  که دعوت به تف کر و انديشه مى  کند، مايه ت کامل و پيشرفت انسان در زمینه های مادی و معنوی می شود.
به هر حال انسان موجودي تغيير پذير و در نهايت تربيت پذير ست. انسان بجز در موارد ذاتي، موجودي است  که بر اثر عوامل تربيتي مثل خانواده، مدرسه، دوستان و همسالان و ... مي تواند تحوّل و دگرگوني پيدا  کند.
انسان بايد در ارتباطات خانوادگي، دوستانه و ... مراقبت  کند. جوانان و خانواده ها اگردر گزينش دوستان مراقبت و مواظبت ننمايند، مم کن است توسط دوستان ناباب به گناه و خطا و  کارهاي ناصواب آلوده شوند. در ارتباطهاي دوستانه هميشه بايد دوستاني خوب برگزيد، بايد مراقبت  کرد دوستاني برگزينيم  که از جهات انساني از ما برتر و والاتر باشند تا بر فضايل و  کرامات ما افزوده تر شود و به قول معروف : همنشين تو از تو به بايد تا تو را عقل و دين بيفزايد.
از سوي ديگر اگر دوستان ناباب و ناشايستي اختيار  کنيم، بدون ترديد فضايل و  کمالات خود را -که یکی از مهمترین این فضائل تفکر و تعقل است- از دست خواهيم داد و به آلودگيهاي آنان مبتلا خواهيم شد چراکه شخصيت هر فرد در چهره دوستانش تبلور مي يابد. افراد را مي توان از طريق دوستانشان شناخت، اگر دوستانشان صالح و شايسته باشند، آنان نيز شايسته و صالح خواهند بود، اگر بر ع کس ناپا ک و ناصالح باشند، آنها نيز ناصالح و خطا کار خواهند بود.[ جوان از نظر عقل و احساسات ، آقاي فلسفي ج 1 ص 403-417 (با حذف و جابجايي ) .]
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط