صبر بر فقر

تاریخ ارسال:ج, 10/14/1397 - 09:30
صبر بر فقر

 

 

 

 

 خداى متعال در قيامت مانند  کسى  که عذر خواهى  کند به فقراء مؤمنان مى‏فرمايد: به عزّت و جلالم سوگند، شما را در دنيا به خاطر خوارى شما نزد خود فقير نساختم، امروز رفتار مرا با خود مى‏بينيد، هر کس به نیکی از شما نیکی  کرده دستش را بگيرد و او را به بهشت داخل  کند.

اسلام به صراحت وظیفه فقیر را قبل از هر چیز صبر می داند. فقیر می بایست عفّت و حیاء خویش را نگه دارد و سفره فقر خود را همیشه نگشاید و راز دل را نزد همه برملا نسازد.
به روایاتی در این باره که زوایائی از اهمیت صبر را بیان نموده اند توجه کنید:
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«
انَّ اللَّهَ جَعَلَ الْفَقْرَ امانَةً عِنْدَ خَلْقِهِ فَمَنْ سَتَرَهُ اعْطاهُ اللَّهُ مِثْلَ اجْرِ الصَّائِمِ القائِمِ.[ اصول  کافى- جلد 2- صفحه 260.]
خداوند فقر را به‏عنوان امانت نزد خلايق قرار داده است،  کسى  که آن را مخفى  کند، خداوند اجرى همانند مزد روزه دارى  که شبها به نماز ايستاده باشد، به او عطاء مى‏ کند.
و نیز فرموده اند:
انَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُؤْمِنَ اذا کانَ فَقیراً مُتَعَفِّفاً.[  کنز العمال- 16449]
همانا خداوند مؤمنى  که فقير و عفيف باشد( خود نگه دار باشد) دوست مى‏دارد.
خداوند فقر را به‏عنوان امانت نزد خلايق قرار داده است،  کسى  که آن را مخفى  کند، خداوند اجرى همانند مزد روزه دارى  که شبها به نماز ايستاده باشد، به او عطاء مى‏ کند.
«
لئالی الاخبار» می نویسد: در زمان خلیفه دوم، مردی به مسجد می آمد ولی سریع نماز واجبش را می خواند و بدون پرداختن به تعقیبات از مسجد خارج می شد. روزی خلیفه به وی عتاب کرد که چرا نمازت را بی آداب می خوانی؟ جوان چشمش پر اشک شد و از خلیفه عذر خواست که جواب ندهد، اما خلیفه اصرار کرد، جوان در مقابل اصرار او تاب مقاومت نیاورد و گفت: من و زنم یک پیراهن بیشتر نداریم، من به منزل می روم تا نماز اول وقت از وی فوت نشود. خلیفه و حاضرین متأثر شدند وی هشتاد درهم به جوان داد که لباس تهیه کند. وقتی به منزل آمد و ماجرا را بیان کرد، همسرش ناراحت شد و به شوهرش گفت: چرا رازت را آشکار ساختی؟ ما محنت دنیا را اختیار کرده ایم تا از عذاب قیامت محفوظ باشیم.
جوان درهم ها را برگرداند. زن نیمه شب برای نماز به پا خاست و همسرش را برای اقامه نماز بیدار کرد. بعد از نماز زن به شوهرش رو کرد و گفت: تا حال کسی از احوال ما خبر نداشت، و اینک که وضع ما آشکار شده میل به زندگی ندارم. آن دو از خداوند مرگ را طلب نمودند و به سوی دوست شتافتند.
قال علی علیه السلام:
«
الْعَفافُ زینَةُ الْفَقْرِ.[ نهج البلاغه- خطبه 65 به ترتيب فيض و 68 به ترتيب صبحى.]
خويشتن دارى زينت فقر است.
آن حضرت همچنین اظهار فقر را مایه ذلّت دانسته است.
«مَنْ اظْهَرَ فَقْرَهُ اذَلَّ قَدْرَهُ.[ غررالح کم.]
 کسى  که فقرش را آش کار  کند، قدر خويش را پائين آورده است.
و خدای متعال در قرآن کریم این گونه به مدح و ستایش فقیری که با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارد، پرداخته است.
«
لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ. [بقره- 273.]
انفاق مخصوص شما بايد براى  کسانى باشد  که در راه خدا در تنگنا قرار گرفته‏اند، نمى‏توانند مسافرتى  کنند و از شدت خويشتن دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نياز مى‏پندارند. اما آنها را از چهره هايشان مى‏شناسى، آنها هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‏خواهند، هر چيز خوبى در راه خدا انفاق  کنيد، خداوند به آن آگاه است.
امام باقر علیه السلام می فرماید: این آیه در وصف اصحاب «صُفّه» نازل شد، اینها اهل مدینه نبودند و خود را وقف خدمت به اسلام و شرکت در جهاد کرده بودند. پیامبر آنان را در سکوی بلندی در بیرون مسجد که اصطلاحاً صفّه می گویند جا دادند و با نزول این آیه مردم به دستگیری از آنان ترغیب شدند.

مزد صبر بر فقر

مزد دنیوی فقرای صابر و راضی این است که اعمال نیک آنها هیچگاه با اعمال نیک اغنیاء قابل قیاس نیست و نیز ترک معصیت از جانب آنان نسبت به ترک همان معاصی بوسیله ثروتمندان بهره ای مضاعف داشته و بسیار برتر است.
حضرت امیر علیه السلام در مورد ثواب انفاق فقیر و غنی می فرماید:
«
دِرْهَمُ الْفَقیرِ ازْکی عِنْدَ اللَّهِ مِنْ دینارِ الغَنِی.[ غرر الح کم.]
یک درهم فقير از دينار غنى نزد خداوند پا کيزه‏تر است.
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحابش فرمود: کدامیک از انسانها بهترند؟ گفتند:
ثروتمندی که حق خدا را از خود و مالش عطا کند. (نماز و روزه بجا آورد- زکات پرداخت کند). پیامبر خدا فرمودند: چنین کسی خوب انسانی است اما او منظور من نبود. عرض کردند: شما بفرمائید بهترین انسانها کیست؟ فرمود: فقیری که تمام تلاش خود را انفاق می کند.[ جامع السعادات- جلد 2- صفحه 88.]
نیز آمده است که عده ای از فقراء نماینده ای به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستادند.
پیامبر به سفیر فقراء فرمود: مرحبا به تو و به کسانی که از سوی آنها آمده ای. از نزد گروهی آمده ای که آنها را دوست دارم. سفیر عرض کرد: اغنیاء به بهشت می روند، حج می کنند، عمره بجا می آورند، هنگام بیماری انفاق می کنند و ما نداریم و این همه ثواب را محروم می شویم. پیامبر خدا فرمود: فقیری که بر فقر خود صبر کند، سه خصلت دارد که اغنیاء ندارند.
«
امّا الْاوْلی فَانَّ فِی الجَنَّةِ غُرَفاً ینْظُرُ الَیها اهْلُ الْجَنَّةِ کما ینْظُرُ اهْلُ الْارْضِ الی نُجومِ السَّماء لایدْخُلُها الّا نَبِی فَقیرٌ اوْ شَهیدٌ فَقیرٌ اوْ مُؤمِنٌ فَقیرٌ، و الثانیةٌ یدْخُلُ الْفُقَراءُ الْجَنَّةَ قَبْلَ الْاغْنِیاءِ بِنِصْفِ یوْمٍ وَ هُوَ خَمْسُ مِئَةَ عامٍ، و الثالِثَةُ اذا قالَ الغَنِی: سُبْحانَ اللَّه وَ الحَمْدُ للَّهِ وَ لا الَه الّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اکبَرُ، وَ قالَ الفَقیرُ مِثْلُ ذلِک، لَمْ یلْحَقِ الْغَنِی بِالْفَقیرِ وَ انْ انْفَقَ فیها عَشْرَةَ آلافِ دِرْهَمٍ و کذلِک اعْمالُ البِرِّ کلُّها»
اول اين که: در بهشت غرفه‏هائى است  که بهشتيان به آنها چنان چشم مى‏دوزند همان‏طور که زمينيان به ستارگان آسمان چشم مى‏دوزند، و داخل آن غرفه‏ها نمى‏شوند مگر پيامبر فقير و شهيد فقير و مؤمن فقير. دوم اين که: فقرا قبل از اغنياء به تعداد نصف روز  که پانصد سال باشد، وارد بهشت مى‏گردند. سوم اين که: وقتى غنى(تسبيحات اربعه) بگويد و فقير نيز همان را بگويد، غنى به فقير نمى‏رسد، هر چند ده هزار درهم نيز در راه خدا انفاق  کند، و اعمال ني ک ديگر نيز چنين است.
فرستاده نزد فقراء رفت و مطلب را بیان کرد، همه گفتند: راضی شدیم. [جامع السعادات- جلد 2- صفحه 88.]
نیز عده ای از فقراء به حضور حضرت رسیدند و عرض کردند: چیزهائی در بازار می بینیم و دوست داریم تهیه کنیم ولی توان خرید آن را نداریم، آیا ما اجری داریم؟ حضرت فرمودند:
«
وَ هَلِ الْاجْرُ الّا فِی ذلِک.[  کنز العمال- 16657.]
آيا عملى غير اين، اجر دارد.
«
محمد خزاز» می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: به بازار می روی و میوه یا چیز دیگری می بینی؟ عرض کردم: بلی. حضرت بعد از پاسخ مثبت من فرمود:
«
امّا انَّ لَک بِکلِّ ما تَراهُ فلا تَقْدِرُ عَلی شِرائِهِ حَسَنَةً. [بحار الانوار- جلد 72- صفحه 25.]
در برابر هرچه مى‏بينى و نمى‏توانى بخرى، حسنه‏اى است.
 

جایگاه فقراء در بهشت
 

و اینک جایگاه فقراء در بهشت:
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«
الْفُقَراءُ مُلُوک اهْلِ الْجَنَّةِ وَ النَّاسُ کلُّهُمْ مُشْتاقُونَ الَی الْجَنَّةِ وَ الْجَنَّةُ مُشْتاقَةٌ الَی الْفُقَراءِ .[ بحار الانوار- جلد 72- صفحه 42.]
فقراء سلاطين بهشتند. مردم همه به بهشت مشتاقند و بهشت مشتاق فقرا است.
حضرت در مورد تقدم زمانی ورود فقرا به بهشت می فرمایند:
«
انَّ الْفُقَراءَ الْمُؤْمِنینَ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ قَبْلَ اغْنِیائِهِمْ بِنِصْفِ یوْمٍ خَمْسَ مِئَةَ عامٍ. [ کنز العمال- 16580.]
مؤمنان فقير، قبل از اغنياء آنها به قدر نصف روز  که معادل پانصد سال است زودتر به بهشت مى‏روند.
و این قانون در تقدم انبیاء فقیر نسبت به انبیاء غنی هم مؤثر است.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«
الْانْبِیاءُ کلُّهُمْ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ قَبْلَ سُلَیمانَ بَن داودَ ارْبَعینَ عاماً. [ کنز العمال- 16621.]
همه انبياء چهل سال زودتر از حضرت سليمان بن داود عليهما السلام وارد بهشت مى‏شوند.
و قال الصادق علیه السلام:
«
انّ آخِرَ الْانْبِیاءِ دُخُولًا الَی الْجَنَّةِ سُلَیمانَ وَ ذلِک لِما اعْطِی مِنَ الدُّنْیا.[ بحار الانوار- جلد 72- صفحه 52.]
آخرين پيامبرى  که به بهشت مى‏رود سليمان است چون دنيا به وى اعطاء شده بود.
عظمت فقیر در بهشت به حدّی است که خدا از او عذر می خواهد.
قال الصادق علیه السلام:
«
انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یلْتَفِتُ یوْمَ القِیمةِ الی فُقَراءِ الْمُؤْمِنینَ شبیهاً بِالْمُعْتَذِرِ الَیهِمِ. فیقُولُ: وَ عِزَّتی وَ جَلالی ما افْقَرْتُکمْ فِی الدُّنْیا مِنْ هَوانٍ بِکمْ عَلَی وَ لَتَرَوُنَّ ما اصْنَعُ بِکمُ الْیوْمَ، فَمَنْ زوَّدَ احَداً مِنْکمْ فی دارِ الدُّنْیا مَعْروفاً فَخُذُوا بِیدِهِ فادْخُلُوهُ الْجَنَّةَ»
خداى متعال در قيامت مانند  کسى  که عذر خواهى  کند به فقراء مؤمنان مى‏فرمايد: به عزّت و جلالم سوگند، شما را در دنيا به خاطر خوارى شما نزد خود فقير نساختم، امروز رفتار مرا با خود مى‏بينيد، هر کس به نیکی از شما نیکی  کرده دستش را بگيرد و او را به بهشت داخل  کند.
آنگاه یکی از فقرا می گوید: خدایا اهل دنیا در دنیا با هم مسابقه گذاشتند و از نعمتها استفاده کردند. خداوند می فرماید:
«
لَک وَ لِکلِّ عَبْدٍ مِنْکمْ مثْلُ ما اعْطَیتُ اهْلَ الدُّنْیا مُنْذُ کانَتِ الدُّنیا الی انِ انْقَضَتِ الدُّنْیا سَبْعُونَ ضِعْفاً. [اصول  کافى- جلد 2- حديث 3381.]
براى تو و هر  کدام از شما، هفتاد برابر آنچه از آغاز تا پايان دنيا به اهل دنيا داده‏ام، مى‏دهم.
همان امام همام می فرماید: گروهی از مؤمنان در قیامت، سر از قبر بیرون می آورند و یکسره تا دروازه بهشت آنها را می برند. به آنان می گویند: شما چه کسانی هستید، گویند: فقراء هستیم. می پرسند: آیا می خواهید بی حساب وارد بهشت شوید؟ فقراء پاسخ می دهند:
«ما اعْطَیتُمُونا شَیئاً تُحاسِبُونا عَلَیه»
به ما چیزی نداده اید که حساب بکشید، سپس خدای عزّ و جلّ می فرماید: راست می گویید، وارد بهشت شوید. [اصول  کافى- جلد 2- صفحه 264.]

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط