سيري در اخلاق اجتماعی امام حسن مجتبي عليه السلام

تاریخ ارسال:پ, 03/30/1398 - 19:00
سيري در اخلاق اجتماعی امام حسن مجتبي عليه السلام

 

تواضع و حلم امام حسن مجتبي سلام الله عليه از مهم ترين ويژگي آن حضرت است که در لابلاي تاريخ مسطور و دوست و دشمن بدان اشاره کرده اند.

بررسي سيره علمي و عملي امام حسن مجتبي سلام الله عليه به عنواي پيشوايي از اهل بيت عليهم السلام داراي اهميت فراواني مي باشد. دومين حجت خدا که در سال چهلم هجري بعد از پدر گراميشان به مقام امامت و زعامت رسيدند، با دشمني همچون معاوية هم عصر بودند. دسيسه معاويه و تحميل صلح بر آن امام مظلوم، برگي از تاريخ مهم امامت امام مجتبي سلام الله عليه مي باشد. برخورد و حضور اجتماعي امام حسن عليه السلام در جامعه، چه در حال حيات رسول خدا صلي الله عليه و آله که کودک بودند و چه در دوران بعد از آن، مورد توجه افراد و گروه هاي مختلف بوده است. تواضع و حلم امام حسن مجتبي سلام الله عليه از مهم ترين ويژگي آن حضرت است که در لابلاي تاريخ مسطور و دوست و دشمن بدان اشاره کرده اند. در اين نوشته بر آنيم تا به نحو اختصار، برخي از سيره عملي و اجتماعی آن پيشواي الهي را در راستاي افزايش معرفت ديني به مقام امام و امامت بيان کنيم تا با الگو گيري از منش اجتماعي ايشان، به سمت قله هاي اخلاقي و دوري از فضاي مسموم بي اخلاقي دنيا حرکت کنيم.

نشست و برخواست با فقرا

در سيره اهل بيت عليهم السلام توجه به فقرا و کساني که شايد از طبقه پايين اجتماعي برخوردار هستند، مورد توجه بوده و آن بزرگواران با قشر ضعيف جامعه ارتباط خوب و نيکويي داشته اند.
در روايتي امام حسن مجتبي سلام الله عليه روزي از کنار فقرا مي گذشتند که به حضرت تعارف کردند، امام در کنار آنان نشست و شروع به خوردن نمود چنان چه منابع مختلف تفصيل قضيه را چنين بيان کرده اند:
أَنَّهُ مَرَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عليهما السلام عَلَى فُقَرَاءَ وَ قَدْ وَضَعُوا كُسَيْرَاتٍ عَلَى الْأَرْضِ وَ هُمْ قُعُودٌ يَلْتَقِطُونَهَا وَ يَأْكُلُونَهَا فَقَالُوا لَهُ هَلُمَّ يَا ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى الْغَدَاءِ قَالَ فَنَزَلَ وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ وَ جَعَلَ يَأْكُلُ مَعَهُمْ حَتَّى اكْتَفَوْا وَ الزَّادُ عَلَى حَالِهِ بِبَرَكَتِهِ ثُمَّ دَعَاهُمْ إِلَى ضِيَافَتِهِ وَ أَطْعَمَهُمْ وَ كَسَاهُمْ.(1)
راوي مي گويد: حسن بن علي عليهما السلام بر فقرا عبور کرد که آنان خرده هاي نان را بر روي زمين گذاشته بودند و آن ها را بر مي داشتند و مي خوردند. آنان به آن حضرت عرض کردند: اي فرزند دختر رسول خدا، براي خوردن ناهار جلو بيا. راوي مي گويد: امام عليه السلام نزد آنان رفت و نشست و فرمود: خداوند افراد متکبر و مغرور را دوست ندارد. سپس همراه آنان شروع به خوردن نمود تا اينکه از خوردن دست کشيدند و به برکت حضور امام، غذا [با اينکه خورده شد] کم نشد و به حالت خود باقي ماند، امام حسن عليه السلام سپس آنان را به ميهماني خود دعوت، به آنان غذا و لباس داد.
در این گزارش در میابیم که امام حسن علیه السلام، بدون توجه به جایگاه خود و اشاره به اینکه من چه کسی هستم، با تواضع کامل در کنار فقرا نشستند و از غذای آنان میل فرمودند.

تواضع با کودکان

از ويژگي هاي اجتماعي – رفتاري امام حسن مجتبي سلام الله عليه، حُسن معاشرت ايشان با کودکان بوده است. يافعي از علماي اهل تسنن به نقل از اساتيد و بزرگان سني مي نويسد:
ومن جوده أيضاً وشدة تواضعه: ما ذكره جماعة من العلماء في تصانيفهم أنه مر بصبيان معهم كسر خبز فاستضافوه ، فنزل من فرسه فأكل معهم ، ثم حملهم إلى منزله وأطعمهم وكساهم ، وقال اليد لهم لأنهم لم يجدوا غير ما أطعموني وأنا نجد أكثر منه.(2)
از سخاوت و شدت تواضع ايشان آنچه جماعتي از علماء در نوشته هاي خود بيان کرده اند، این است که او [امام مجتبي سلام الله عليه] بر کودکاني گذشت که نزدشان تکه نان هايي بود. آنان حضرت را ميهمان خود کردند، حضرت از اسب خود پايين آمد و همراه آنان [از آن نان ها] خورد و سپس آنان را با خود به منزلش برد و به آنان لباس و غذا داد و فرمود: دستشان [هميني بود که] دادند [وسعشان اين مقدار بود] و آنان چيزي جز آنچه به من دادند، نيافتند و ما بيشتر از آن را يافتيم [کم آنان را زياد حساب کرديم.]
در این گزارش نیز امام مجتبی با هیابت و مقام والایی که داشتند، همسفره کودکان شدند و با ملاطفت با آنان برخورد کردند.

آزاد کردن بنده

امام حسن عليه السلام از آنجائي که الگويي نيکو در جامعه اسلامي بودند، رفتار و منش آن حضرت نيز خاص و ويژه بوده است. روزي غلام حضرت، براي خشمگين ساختن ايشان پاي گوسفندشان را شکست تا به خيال خود ايشان را خشمگين سازد، اما حضرت در مقابل، او را آزاد کردند چنان چه خوارزمي از علماي اهل تسنن نقل کرده است:
کان للحسن بن علي علهيما السلام شاة تعجبه، فوجدها يوما مکسورة الرجل، فقال للغلام: من کسر رجلها؟ قال انا. قال: لم؟ قال: لاغمنک قال الحسن: لافرحنک، انت حر لوجه الله تبارک وتعالي.(3)
حسن بن علي عليهما السلام گوسفندي داشت که موجب خرسندي ايشان بود، روزي ديد که پاي اين حيوان شکسته است، به غلام فرمودند: چه کسي پاي او را شکسته است؟ غلام گفت من. سوال کرد: چرا؟ گفت چون مي خواستم شما را غمگين بسازم. امام حسن عليه السلام فرمود: اما من تو را خوشحال مي کنم، در راه خداوند متعال آزاد شدي.
اين برخورد کريمانه از جانب امام حسن مجتبي سلام الله عليه در مقابل کسي که قصد خشمگين کردن آن حضرت را داشت، در نوع خود بي نظير و البته حائز اهميت است.

اجازه برخواستن

يکي از آداب اجتماعي مسلمانان در برخورد با يکديگر، رعايت حرمت مي باشد. نشست و برخواست و هم صحبت شدن با ديگران هرکدام داراي آدابي است که در جاي خود بايد مراعات شود. روزي امام مجتبي سلام الله عليه در جايي نشسته بودند که قصد رفتن داشتند اما کسي آمد، حضرت موقع برخواستند، از آن فرد به جهت رعايت حرمت او، اجازه گرفتند چنان چه ابي ابي شيبه در اين زمينه نقل مي کند:
أن رجلا جلس إلى الحسن فقال له جلست إلينا على حين قيام منا افتأذن.(4)
مردي نزد حسن [بن علي عليهما السلام] نشست. ايشان به آن مرد فرمود: هنگامي نشستي که ما در حال برخواستن بوديم، آيا اجازه مي دهي؟
تمام رفتار حضرت داراي درس زندگي است حتي در نشست و برخواست خود که حرمت آن فرد را رعايت کردند.

برخورد با مرد شامي

برخورد با مرد شامي از جمله ويژگي ها و خصوصيات مشهور امام حسن مجتبي سلام الله عليه مي باشد چنان چه کتب مختلف تاريخي و حديثي آورده اند:
أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ الْحَسَنُ لَا يُرَدُّ فَلَمَّا فَرَغَ أَقْبَلَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ ضَحِكَ وَ قَالَ أَيُّهَا الشَّيْخُ أَظُنُّكَ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شُبِّهْتَ فَلَوِ اسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوْ اسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوْ اسْتَحْمَلْتَنَا حَمَّلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ ارْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالًا كَبِيراً فَلَمَّا سَمِعَ الرَّجُلُ كَلَامَهُ بَكَى ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالاتِهِ 6: 124 وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اللَّهِ إِلَيَّ وَ الْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اللَّهِ إِلَيَّ وَ حَوَّلَ رَحْلَهُ إِلَيْهِ وَ كَانَ ضَيْفَهُ إِلَى أَنِ ارْتَحَلَ وَ صَارَ مُعْتَقِداً لِمَحَبَّتِهِمْ.(5)
فرد شامي ديد که ايشان [امام حسن عليه السلام] سواره است، شروع به لعنت کرد ايشان نمود و امام حسن عليه السلام به او پاسخي نمي داد. هنگامي که او سخنش تمام شد، امام حسن عليه السلام نزد او آمد و به او سلام کرد و خنديد و فرمود: اي پيرمرد، گمان مي کنم که غريبي و چه بسا مساله بر تو اشتباه شده است، اگر از ما رضايت بخواهى رضايت مي دهيم، اگر چيزى بخواهى به تو عطا خواهيم نمود، اگر از ما راهنمائى بخواهى تو را هدايت مي نمائيم، اگر حاجتى داشته باشى روا مي كنيم، اگر گرسنه باشى تو را غذا مي دهيم، اگر برهنه باشى لباس به تو مي پوشانيم، اگر محتاج باشى تو را بى‏نياز خواهيم كرد، اگر رانده شده باشى تو را پناه مي دهيم، چنانچه احتياجى داشته باشى به داد تو مي رسيم، اگر اثاث مسافرت خود را بيارى و مهمان ما باشى تا موقعى كه بخواهى بروى براى تو بهتر است. زيرا ما مهمانخانه‏اى داريم، مقامى وسيع داريم، ثروت فراوانى داريم. موقعى كه آن مرد شامى اين سخنان را از امام حسن عليه السّلام شنيد، گريان شد و گفت: شهادت ميدهم كه تو در روى زمين خليفه خدائى، خدا بهتر مي داند كه مقام رسالت را كجا قرار دهد، تو و پدرت نزد من دشمن ترين خلق خدا بوديد، ولى اكنون تو نزد من محبوبترين خلق خدائى.
کرامت انساني امام حسن مجتبي سلام الله عليه در برخورد با اين فرد شامي به خوبي ديده مي شود و مصداق آيه شريفه مي باشد که خداوند متعال فرموده است:
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ.(6)
نيكى و بدى يكسان نيست. [بدى را] با بهترين شيوه دفع كن؛ [با اين برخورد متين و نيك‏] ناگاه كسى كه ميان تو و او دشمنى است [چنان شود] كه گويى دوستى نزديك و صميمى است.
سيره و روش و منش اجتماعي امام حسن مجتبي عليه السلام راهنماي همه انسان هاي آزاده فارغ از هر گونه عقيده و منهجي مي باشد که اقتدا به آن امام مظلوم، راهگشاي بسياري از مشکلات امروزي بشري مي باشد.

موفق باشيد

منبع :سایت موسسه تحقیقات حضرت ولی عصر (ع)

پی نوشت:
______________________________________

1)ابن شهرآشوب، محمد بن علي السروي المازندراني (المتوفى588هـ)، مناقب آل أبي طالب، ج4، ص23، تحقيق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، ناشر: المكتبة والمطبعة الحيدرية، 1376هـ ـ 1956م.
2)اليافعي، عبد الله بن أسعد بن علي بن سليمان (متوفاى768هـ)، مرآة الجنان وعبرة اليقظان، ج1، ص123، ناشر: دار الكتاب الإسلامي - القاهرة - 1413هـ - 1993م.
3)الخوارزمي، ابي المؤيد الموفق بن احمد المکي، مقتل الحسين عليه السلام، ج1، ص185. المحقق: محمد السماوي، تصحيح: دار انوار الهدي، دار النشر: منشورات دار الهدي، الطبعة الاولي، قم - ايران، 1418ق.
4)إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج5، ص241، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ .
5)ابن شهر آشوب، رشيد الدين أبي عبد الله محمد بن علي السروي المازندراني (متوفاى588هـ)، مناقب آل أبي طالب، ج3، ص184، تحقيق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، ناشر: المكتبة والمطبعة الحيدرية، 1376هـ ـ 1956م.
6)سوره فصلت، آيه34.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط