خطبة الكتاب
بسم اللَّه الرحمن الرحيم الْحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمينَ وَ صَلَّى اللَّه عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ وَ لَعْنَةُ اللَّه عَلى أعْدائِهِمْ اجْمَعينَ مِنَ الآنَ الى قِيامِ يَوْمِ الدّين.
خداوندا، قدم سير ما از وصول به بارگاه قدس تو كوتاه است و دست طلب ما از دامن انس تو قاصر، حجابهاى شهوت و غفلتْ بصيرت ما را از جمال جميل تو محجوب كرده، و پردههاى غليظ حبّ دنيا و شيطنتْ قلوب ما را از توجّه به عزّ جلال تو مهجور نموده؛ راه آخرت باريك و طريق انسانيّت حديد، و ما بيچارهها چون عنكبوتان در فكر قديد، متحيّرانى هستيم كه چون كرم ابريشم از سلسلههاى شهوات و آمال بر خود تنيده و يكسره از عالم غيب و محفل انس چشم بريده؛ جز آن كه از بارقه الهيّه چشم دل ما را روشنى بخشى و از جذوه غيبيّه ما را از خود بىخود فرمايى.
الهى هَبْ لِى كَمالَ الانْقِطاعِ الَيْكَ، وَ انِرْ ابْصارَ قلوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها الَيْكَ حَتّى تَخْرِقَ ابْصارُ القُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ الى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَ تَصِيرَ ارْواحُنا مُعَلَّقةً بِعِزِّ قُدْسِك.(8)
و بعد، ايّامى چند پيش از اين، رسالهاى(9) فراهم آوردم كه به قدر ميسور از اسرار صلاة در آن گنجانيدم، و چون آن را با حال عامّه تناسبى نيست در نظر گرفتم كه شطرى از آداب قلبيّه اين معراج روحانى را در سلك تحرير درآورم، شايد برادران ايمانى را از آن تذكّرى و قلب قاسى خود را تأثّرى حاصل آيد. و به خداى تبارك و تعالى پناه مىبرم از تصرّف شيطان و حصول خذلان انَّهُ وَلىٌّ قَدير. و مرتب نمودم آن را بر يك مقدّمه و چند مقاله و يك خاتمه.
--------------------------------------
8 - بارالها، كمال بريدگى (از متعلقات دنيوى) برا توجه به خودت ار زانيم فرما، و چشم دلهايمان را به نور نظر كردن به خودت روشن گردان تا ديدگان دل پردههاى نور ار دريده به كان عظمت و جلال برسد و جهانهايمان به عزت قدس تو آويخته گردد (تعلق يابد). مناجات شعبانيه، بحارالانوار، ج 91، ص 99.
9 - اشاره است به كتاب سرالصلوه (معراج السالكين و صلوه العارفين). جناب مولف قدس سره الشريف در آغاز آن به بعد از حمد و صلوه و دعا چنين آرودهاند: و بعد، اين سرگشته ادى حيرت و جهالت و بسته به تعلقات انيت و انانيت و سرگرم باده خودى و خودپرستى و بىخبر از مقامات معنويه و ملك هستى اردات خالص كردم كه برخى از مقامات روحيه اولياء عظام را در اين سلوك روحانى و معراج ايمانى به رشته تحرير در آوردم... پايان تأليف اين كتاب شريف در بيست و يكم الثانى 1358 هجرى قمرى، برابر با 19 خرداد 1318 هجرى شمسى، بوده است.