هدف و انگیزه تالیف

تاریخ ارسال:ش, 02/01/1397 - 11:27

غریزه جنسی از حکمت های الهی است که جهت تداوم نسل بنی آدم در سرشت انسان قرار داه شده است. تمایل به جنس مخالف از دوران نوجوانی تا قبل از کهولت و پیری در انسان وجود دارد و هیچ انسان سالمی بدون این غریزه و تمایل نخواهد بود.

این نیاز همانند سایر نیازها باید از راه صحیح تأمین گردد تا انسان را از خطر انحراف و فساد و تجاوز به نوامیس دیگران باز دارد. بدین منظور اسلام به مسأله ازدواج اهمیت فراوانی داده و آن را به عنوان بهترین راه تأمین این غریزه و در ردیف سنت های دیگر دینی قرار داده است. بر هر مسلمان لازم است که برای انجام این سنّت اسلامی روش اولیای دین و دستور العمل های مربوط به آن را همان گونه که وارد شده است ملاک عمل قرار دهند تا انجام آن برای جوانان مشکل آفرین نباشد.

توجه به سخنان و سیره و روش اولیای دین روشن می سازد که آنان این سنّت را به سهولت و سادگی انجام می داده و حتی توصیه های فراوانی نموده اند که این سنّت هرچه زودتر و ساده تر انجام گیرد و هیچ جوانی، دختر و یا پسر، بدون همسر

زندگی نکند و با انجام ازدواج از خطرهای گوناگون و دام های شیاطین محفوظ بماند.

در فرهنگ اسلامی عزوبت و تنها زیستی به عنوان کمبود و نقص دیانت یک مسلمان قلمداد شده است.

به جرأت می توان گفت که وضع موجود و مرسوم بین نوع ما مسلمانان با فرهنگ اسلامی همخوانی ندارد و همان گونه که مشاهده می شود بی توجهی به این مسأله علت عمده انحراف و فساد و آلودگی جوانان ما شده است. مع الأسف دوری ما از دستورات اسلامی و روش اولیای دین باعث شده است تا جوانان ما غریزه جنسی خود را از راه های غیر مشروع ارضا نمایند؛ مسأله ای از این رنج آورتر نیست که اکنون مراسم ازدواج به یک فاجعه اخلاقی و اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل گردیده است.

توجه به این مسایل مرا برآن داشت که درحد توان خود کتابی در باره ازدواج و آداب زندگی و همسرداری و دستورات اولیای دین در این رابطه بنویسم و تنها ازمنابع وحی و سخنان معصومین علیهم السلام استفاده نمایم و دیدگاه ها و افکار بشری را در مطالب کتاب دخالت ندهم تا فطرت های پاک و سالم به خوبی بتوانند از این منابع وحی استفاده و از آن پیروی کنند.

ناگفته نماند که در زمان ما عده ای، به عنوان روشن فکر و مترقی، اسلام را با نظرات و افکار خود می سنجند و احیانا اگر مطابق سلیقه و نظر آنان نبود آن را غیر قابل پذیرش می دانند و می گویند که علم آن را تأیید نمی کند و یا می گویند که این قانون برای جوامع و زمان های گذشته کارایی داشته و امروزه با پیشرفت علم قابل استفاده نمی باشد و مع الأسف بعضی از این افراد در سلک اهل علم نیز هستند! ای

کاش این گونه افراد برای یک بار هم که شده به معارف اسلامی و سخنان معصومین علیهم السلام توجه می کردند و سیره و سخنان آنان را مطالعه می نمودند و این گونه سخن نمی گفتند و در چنین خطری (یعنی خطر انکار احکام الهی) قرار نمی گرفتند. چه خوب بود آنان در صورت ناسازگاری افکار بشری با منابع وحی این افکار را که خالی از خطا نیست کنار می گذاردند. و به منابع وحی توجه می نمودند.

البته روشن است که بهترین راه برای کشف حقایق، توجه به زندگی و اخلاق و روش اولیای دین است؛ چرا که آنان معصوم از خطا بوده و دانش و علمشان از ناحیه خداوند تأمین شده است. در این مسأله باید به ازدواج امثال امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهاالسلام که با نظارت و دستورالعمل های رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام گرفته است توجه نمود و آنان را که رهبران معصوم و الهی ما هستند الگو قرار داد. اعاذناللّه من الخطاء و الزلل.

یاد آوری می کنم که چون بنده در کتاب «اسوه النساء - بانوی نمونه عالم» بخش هایی از مسایل مربوط به ازدواج و زندگی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام را بیان نموده ام از تکرار آن ها در این کتاب خودداری می کنم و خوانندگان محترم را به آن کتاب ارجاع می دهم. ازخداوند متعال توفیق تفقّه و فهم معارف اسلامی و پیروی از فرامین معصومین علیهم السلام را خواهانیم.

اقل الطلبه سیّد محمّد حسینی بهارانچی