چارچوب واجب پوشش و حجاب زنان

تاریخ ارسال:چ, 04/23/1395 - 23:29

شبهه: بعضی با طرح این پرسش كه «چه اشكالی دارد در چهارچوب شرعی، هركس هرجور كه خواست لباس بپوشد؟»[1] خواسته اند این شبهه را القا كنند كه اسلام، فقط چارچوب كلی برای پوشش بیان كرده است و به صورت جزئی، شكل خاصی از حجاب و پوشش در متون دینی اسلام ذكر نشده است. آیا ادعای مذكور صحیح است؟
پاسخ: از نظر اسلام چارچوب واجب پوشش و حجاب زنان ـ كه بیش تر مورد چالش و سؤال است ـ پوشاندن تمام بدن در مقابل نامحرم است، به استثنای صورت و مچ دست ها به پایین، كه طبق نظر مشهور فقها پوشاندن آنها واجب نیست؛ البته بعضی از فقهای فعلی، به طور احتیاط وجوبی، پوشاندن صورت و دست ها را نیز لازم می دانند؛[2] ولی حتی افرادی كه پوشاندن آن را واجب نمی دانند، در اصل مطلوبیت و استحباب آن بحثی ندارند.[3]
علاوه بر پوشش لباس های معمولی، مثل پیراهن و شلوار، كه زنان و مردان در داخل منزل استفاده می كنند، برای حجاب بیرون از منزل و در مقابل نامحرم، در قرآن و احادیث برای تأمین حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است كه دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است.
الف) خمار
وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیوبِهِنَّ؛[4] زنان باید سر، سینه، و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.
خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر
بانوان، مثل مقنعه است.[5] در بعضی تفاسیر، در ذیل آیه ی شریفه، از عایشه نقل شده است:
زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیه ی شریفه نازل شد، هر یك از آنها به سمت لباس های مخصوص خود رفتند و از آن تكه ای جدا كردند و خمار و مقنعه ای مشكی پوشیدند، گویی بالای سر آنها كلاغ نشسته  است.[6]
از قضیه ی ذكر شده استفاده می شود كه رنگ خمار و مقنعه در زمان صدور آیه، مشكی بوده است. برای این قضیه، از كتاب های لغت نیز می توان مؤیداتی ذكر كرد؛ مثلاً از بعضی كتاب های لغت، استفاده می شود در ریشه ی لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی اخذ شده است.[7] به مشروبات الكلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق می گردد كه باعث سیاهی و تیره گی عقل انسان می گردد. مخفی نماند كه در آیه ی شریفه ی خمار، نكات تفسیری و ادبی و لغوی فراوانی وجود دارد كه مقاله ی مستقلی را می طلبد.[8]
ب) جلباب
یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛[9] ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خویش را به چادر فروپوشند؛ كه این كار برای این كه آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوس رانان آزار نكشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
همان گونه كه قبلاً گذشت جلابیب در آیه ی شریفه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، كه زنان بر روی لباس های دیگر می پوشند؛ امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته می شود. بر اساس تحقیقی كه نگارنده انجام داده، بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، كاركرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهت های بسیار نزدیكی وجود دارد.[10]
علاوه بر قرآن كه دو شكل خاص از پوشش فوق را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه كرده است، در برخی احادیث نیز چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم، به نام پیراهن، مقنعه، چادر، و ازار معرفی شده است.
عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): و لغیر ذی محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار.[11]
-------------------------------------------------------------------
[1] . كتایون میر شفیعی، روزنامه ی نوروز، 18 / 4 /80 ، ص 8، ستون سوم.
[2] . به استفتاءات پایان كتاب مراجعه گردد.
[3]. مرتضی مطهری، پاسخ های استاد به نقدهایی بر كتاب مسئله ی حجاب، ص13.
[4] . سوره ی نور (24)، آیه 31.
[5] . الخمار: ثوب تغطّی به المرأة راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ هم چنین در مجمع البحرین طریحی، ذیل واژه ی خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین ر.ك: شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج7، ص43؛ بانو امین، تفسیرمخزن العرفان، ج 9، ص 105، ذیل آیه ی شریفه ی 31 نور، (آیه ی خمار).
[6] . «ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیة قامت كل واحدة منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعة فاخترمن، فاصبحن كانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر كشاف، ج 3، ص 231، ذیل آیه ی شریفه ی 31 سوره ی نور. حدیث مذكور، با الفاظ و تعابیر مختلف در كتاب های متعدد، اهل تسنن آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج 8، ص 49؛ تفسیر ابن كثیر، ج 3، ص 284، ذیل آیه ی شریفه ی خمار و المفصل فی احكام المرأة و البیت المسلم فی الشریعة اسلامیة، ج 3، ص 320.
[7] . المختمرة من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشه ی خمر و الخمری من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمرة كلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشه ی خمر.
[8] . برای پی بردن به بعضی از نكات ر. ك: سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی كلمات القرآن الكریم» ذیل ریشه ی خمر.
[9] . سوره ی احزاب (33)، آیه ی 59.
[10] . برای آگاهی بیش تر ر.ك: «نقد ادله مخالفین چادر مشكی» روزنامه جمهوری اسلامی، 3 و 4 بهمن ماه 79.
[11] . طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 155.