فصل سوم (در فقر)
قال اللّه تعالى: لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى وَ لا عَلَى الَّذِينَ لا يَجِدُونَ ما يُنْفِقُونَ حَرَجٌ [1].
فقير كسى را گويند كه مالش نباشد، يا اگر باشد كمتر از كفاف او باشد، و در اين موضع فقير كسى را گويند كه رغبت به مال و مقتضيات دنيوى ندارد، و اگر مال به دست آرد به محافظت او اهتمام نكند، نه از نادانى يا عجز يا از زجر يا از غفلت، يا سبب طمعى مانند حصول مشتهيات، يا سبب جاه و ذكر خير و ايثار سخاوت، و يا از جهت خوف از عقاب دوزخ، يا طلب ثواب آخرت، بلكه از جهت قلت التفاتى كه لازم اقبال بر سلوك راه حقيقت و اشتغال به مراقبت جانب الهى باشد تا غير حقتعالى حجاب او نشود، و به حقيقت اين فقر شعبه اى باشد از زهد.
قال النبى (صلّى اللّه عليه و آله): أ لا أخبركم بملوك اهل الجنّة؟ قالوا: بلى:
قال: كلّ ضعيف مستضعف اغبر اشعث ذى طمرين لا يعبأ[2]
به لو أقسم على اللّه لأبرّه [3].
و چون گفتند: اگر خواهى بطحا و مكّه پر از زر به تو دهيم گفت: لا بل أجوع يوما فأسألك و أشبع يوما فأشكرك.
---------------------------------------------------
[1] توبه- 91.
[2] لا يؤبه له.
[3] سنن ابن ماجه( 2)- 1378- مسند احمد بن حنبل 5- 407( با تفاوت بسيار كم).