فصل ششم (در سكون)
قال اللّه تعالى: الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [1].
سكون دو نوع بود: يكى از خواص اهل نقصان و آن مقدّم بر سلوك باشد كه صاحبش از مطلوب و كمال بى خبر باشد، و آن را غفلت خوانند. و ديگرى بعد از سلوك كه از خواص اهل كمال بوده باشد وقت وصول به مطلوب، و آن را اطمينان خوانند.
و حالى كه در ميان اين دو سكون بوده باشد حركت و سير و سلوك خوانند، و حركت از لوازم محبت باشد قبل الوصول، و سكون از لوازم معرفت است كه مقارن وصول باشد.
و به اين سبب گفته اند: «لو تحرّك العارف هلك و لو سكن المحبّ هلك» و از اين مبالغت تر نيز گفته اند و آن اين است:
«لو نطق العارف هلك و لو سكت المحبّ هلك».
اين است احوال سالك تا آنگاه كه واصل شود، و اللّه اعلم.
--------------------------------------------------------------------
[1] رعد- 28.