اربعین؛ مکتب ادامه ی شجاعت
نهضت امام حسین(علیه اسلام) نهضتِ به جنبش درآوردن قلبهاست و از این پایگاه است كه به امام(علیه اسلام) سلام مىدهى و متذكر تنگناهایى مىشوى كه بر امام(علیه اسلام) تحمیل كردند. یزیدیان تصور مىكنند قدرتنمایى كردهاند، تنهاكسانى كه حسینى نیستند مرعوب تبلیغات دشمن مىشوند. بینش حسینى این است كه هر كس با روش حق، مقابل ستم بایستد، پیروز است. كسى كه مىترسد در پیروى از بینش حسینى و فرهنگ شهادت و مبارزه با ستم ضرر كند، او در حقیقت نه ضرر را مىشناسد و نه نفع را، او تمام وجودش ضرر است.
بزرگنمایى قدرت آمریكا براى كسى است كه امام حسین(علیه اسلام) ندارد. ولى كسى كه به حسین(علیه اسلام) دل داده است آمریكا و دنیاداران در نظرش پوچ و هیچ هستند. از اینجا روشن مىشود كه چرا امام حسن عسكرى(علیه اسلام) فرمودند زیارت اربعین نشانه ی مؤمن است. معلوم مىشود كه هر دلى بهصِرف ادعاى ایمان، نمىتواند در فرهنگ تبلیغاتى كفر، به حق و حقیقت وفادار بماند.
خداوند تمام خوبىها را براى ائمهعلیهم اسلام قرار داد و آنها را به جهت خلوصی که داشتند گلچین كرد. البته هر کس متوجه جایگاه امامانعلیهم اسلام نیست تا زندگی خود را مطابق رهنمودهای آنان معنا کند ولی شیعه در اربعین در چنین حال و مقامى قرار دارد، لذا در صحنهاى كه چهل روز از عاشورا گذشته است به حکم وفاداری به امامی معصوم وارد مىشود. یعنى تكهتكه شدن بدنها را در روز عاشورا دیده، جشن و غوغاى حكومت یزیدى را بعد از عاشورا ملاحظه کرده، رعب و وحشتى را كه به صحنه آورده اند احساس کرده، تهمتها را شنیده، با اینهمه بعد از چهلروز هنوز حق را از باطل تشخیص مىدهد و هنوز به جبهه حق و امامحسین(علیه اسلام) وفادار مانده و هنوز امام(علیه اسلام) را پیشرو و رئیس و سرور و راهنماى خود مىداند و اعتقادش این است كه خدایا تو ارث انبیاء را به این امام دادى و ما با وجود اینهمه تبلیغات و رعب و وحشت، از حضرت حسین(علیه اسلام) دل نمىكنیم و جرأت دفاع از او را در جان خود داریم، اصلاً پاس داشتِ اربعین، مكتب ادامه ی چنین جرأت و شجاعت است.
انسان هایى که ظاهرِ كاخها خیرهشان نكرده است و به درون معنوى خود خیره شده اند و راه رجوع به عالم غیب و معنویت برایشان باز شده، چگونه می توانند به امام معصوم(علیه اسلام) که مظهر حقایق است نظر ندوزند و تبلیغات دنیاگرایان، دل آن ها را از جایگاه اصیل خود بركند؟ امام در تمام ابعادش، چه با بودنش و چه با شهید شدنش، انگشت اشاره به عالم بیکران غیب دارد و مىتواند عالم درون انسان را به او بنمایاند و در آن صورت است که انسان خود را بهواقع یافته است، آن هم خودى بسیار متعالى و این خودیابی، در سنت اربعین شکل می گیرد و می رود تا با پاس داشتِ آن به یزید پشت کند، به هر یزیدی در هر زمانی.