امام عين انسانيت است
امام عين انسانيت است
اگر در موضوع شناخت امام دقّت بفرماييد، متوجه مىشويم خداوند براى هدايت انسانها، عينالانسان را كه همان امام باشد خلق فرموده تا
______________________________
(1)- براى بررسى موضوع حضور كامل و تمام به نكتههاى 6 و 7 كتاب «دهنكته از معرفتنفس» رجوع بفرماييد.
مبانى معرفتى مهدويت، ص: 33
هركس كه بخواهد به انسانيت واقعى دست يابد با توجّه به امام معصوم اين كار برايش ممكن گردد كه البته اصل اين بحث و حواشى آن را در جاى ديگر بايد دنبال بفرماييد. ولى مطلبى را كه در مورد عينالانسان در اينجا مطرح مىكنيم با مثال آب به عنوان عين ترى شايد بتوان تصوّر موضوع را به ذهن نزديك كرد. مثلًا ما براى سيراب شدن بايد به عين ترى رجوع كنيم و يا اگر بخواهيم چيزى را شور كنيم، بايد به عين شورى يعنى نمك رجوع كنيم؛ زيرا خداوند نمك را براى شور كردن خلق كرد. براى انسان شدن هم فقط و فقط يك راه وجود دارد و آن اين است كه به عين انسان رجوع كنيم. امام زمان (عج) عينالانسان مىباشند. من و شما به اندازهاى كه به امامزمانِ خود نزديك شويم، بهرهاى از انسانيت داريم.
انسانيت يك حقيقت است. چيزى كه حقيقت است منشأ همه چيزهايى است كه از آن حقيقت بهره دارند، يعنى هر چيزى به مطلقش برمىگردد؛ همانطوركه هر شورى به عين شورى برمىگردد. به اصطلاحِ فلسفه، انسانيت تشكيكبردار است؛ يعنى مثل نور شدّت و ضعف مىپذيرد. هرچيزى كه داراى شدّت و ضعف است، حقيقت دارد و ساخته ذهن ما و يا از اعتبارات بشر نيست. نمىتوان گفت كه مثلًا اين ستون از ستون ديگر ستونتر و يا شديدتر است؛ يعنى نمىتوان براى ستونبودن شدّت و ضعف قائل شد، چون اينها اعتبارات بشر است و ستون حقيقتى ندارد؛ ولى در مورد وجود و علم و انسانيت، شدّت و ضعف مطرح است،
______________________________
(1)- رجوع شود به نوشتار «نحوه حضور حضرت حجّت در هستى» قسمت «امام يا اصلالانسان».
مبانى معرفتى مهدويت، ص: 34
پس اينها داراى حقيقت هستند، و لذا چون براى انسانيت مىتوان شدّت و ضعف قائل شد، و گفت فلان آقا از رفيقش انسانتر است. پس انسانيت داراى حقيقت است و هر چيزى كه حقيقت دارد، به مطلقش برمىگردد، همانطور كه مىگوييم وجود به عينالوجود برمىگردد و خداوند عينالوجود است. انسانيت انسانها هم به عينالانسان برمىگردد و امام زمان (عج) هم عينالانسان است و براى رسيدن به مقام انسانيت فقط بايد به عينالانسان رجوع كرد، همانطور كه همه وجودها از نظر وجودى به عينالوجود يعنى خداوند رجوع دارند و وجودشان را از حضرت حق دارند. به هميندليل هم در دعاهايمان مىگوييم: خدايا بر ما منت بگذار و قلب امامزمان (عج) را از ما راضى كن! خداوند براى اينكه ما آدم شويم، آدميت مطلق را آفريده است، پس هركس كه به امامزمان (عج) نزديكتر است، انسانتر است و هر كه از او دورتر است، از انسانيت دورتر است و در واقع آدم نيست، بلكه ظاهرش، ظاهر آدم است، به هميندليل است كه در روايات داريم هر كه امام ندارد، به مرگ جاهليت مرده است، يعنى در حقيقت انسان نيست و در قيامت بهصورت انسان محشور نمىشود، حال كسى كه انسان نيست، هرقدر مىخواهد نماز بخواند، روزه بگيرد و ... ارزشى ندارد (مثل بچّهاى است كه از سر تقليد از بزرگترها و بدون شناخت، نماز شب مىخواند.)
روايات شيعه مىفرمايد: در بدو ورود به برزخ اوّل از عقيده سؤال مىشود و بعد از اعمال. اوّل از ولايت و امام سؤال مىكنند بعد از نماز و
______________________________
(1)- «وَامْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ» قسمت آخر دعاى ندبه.
مبانى معرفتى مهدويت، ص: 35
روزه؛ يعنى آيا به امام زمانت نظر داشتهاى يا نه؟ اگر امام زمانت را نشناسى، تو اصلًا كارى نكردهاى، چون به مقصد خود كه عينالانسان است نظر نداشتهاى.
امامت از اصول دين است، ابتدا بايد با تحقيق و تعقّل بر وجود امام، برهان داشته باشيد. روايتها در واقع كمك مىكنند به شناخت امام، ولى امامشناسى را بايد با دليل عقلى و كشف قلبى بهدست آورد.
( 1)- رجوع شود به نوشتار« نحوه حضور حضرت حجّت در هستى» قسمت« امام يا اصلالانسان».
( 1)-« وَامْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ» قسمت آخر دعاى ندبه.