مبانى نظرى امامت
مبانى نظرى امامت
مبانى علمى و استدلالى حضور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشريف) را در این فرصت محدود بهطور مفصل نمىتوان مطرح كرد، ولى به لطف الهى باب بحث را باز مىكنیم تا عمق موضوع تا حدّى روشن شود. بههمین جهت ابتدا صورت مسئله را مطرح مىكنیم و انتظار هم نداریم همه مسئله را شما بپذیرید. انتظار داریم به عنوان یك تئورى به آن نظر كنید. چون تئورى براى هر موضوعى وسیلهاى است كه ما افق اندیشهمان را متوجّهآن موضوع كنیم. اگر اندیشه ما مبانى عقلى آن تئورى را یافت، آن را مىپذیریم. البته؛ از محضر عاشقان اهلالبیت عذر مىخواهم كه این مسئله را به عنوان یك تئورى دینى مطرح مىكنم نه به عنوان یك عقیده.
پس صورت تئورى را عرض مىكنم و فكر مىكنم به قدرى موضوع زلال است كه هر قلب سالمى آن را تصدیق مىكند. صحبتهایى كه امروز براى شما عرض مىكنیم، تقریباً تمامى آن را محقّقین اهل سنّت از جمله «محىالدینبنعربى» مورد توجّه قرار داده و قبول دارند. مطلب از
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 50
اینجا شروع مىشود كه آیا مىشود جهان بدون انسان كامل باشد یا خیر؟ اتفاقاً اوّلین كسى كه واژه «انسان كامل» را به عنوان شخصى كه در عالم، حى و حاضر است، بهكار مىبرد «محىالدینابنعربى» است. بعداً شیعه و سنّى آن واژه را تقویت كردند. عمده آن است كه اصل مسئله امامت را دنبال كنیم تا به حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشريف) به عنوان میراثدار مقام امامت تا آخرالزمان برسیم.
______________________________
(1)- شیخبهایى (رحمةالله علیه) در كتاب اربعین خود در خاتمه حدیث 36 در مورد اندیشه محىالدینبنعربى نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) مىگوید: «حقیقتاً مرا به شگفت مىآورد در این مقام گفتارى را كه شیخ عارف كامل محیى الدین ابن عربى در كتاب فتوحاتش آورده است. وى در باب 336 آن كتاب مىگوید:
«انَّ لِلّهِ خَلیفَةً یخْرُجُ مِنْ عِتْرَةِ رَسُولِاللهِ مِنْ وُلْدِ فاطمةَ، یواطِئُ اسْمُهُ اسْمَالرَّسولِ، جَدُّهُ الْحُسَینُبْنعَلِىبْنِ ابىطالِب، یبایعُ بَینَالرُّكْنِ وَ الْمَقامِ، یشْبِهُ رَسُولَالله (صل الله علیه و الهی وسلم) فی خَلْقِهِ وَ ینْزُلُ عَنْهُ فِىالْخُلْقِ ...»؛
یعنى خداوند خلیفهاى دارد كه خروج مىكند، وى از عترت رسولالله (صل الله علیه و الهی وسلم)، از پسران فاطمه (س) مىباشد كه نامش با نام رسولالله (صل الله علیه و الهی وسلم) مطابقت دارد. جدّ او حسین بن على بن ابى طالب (علیه اسلام) است، مردم با او در میان ركن و مقام بیعت مىنمایند. در خلقتش با رسولخدا (صل الله علیه و الهی وسلم) شباهت دارد و در خُلقش از او پایینتر است .... (فتوحات مكیه/ جلد 2/ باب 366/ صفحه 327/ از دارالكتب عربیه مصر/ چهار جلدى و در صفحه 366 از همین باب سطر 7- 13 به طور پراكنده).
ملاحظه مىكنید كه در آغاز عبارت مىگوید
«انَّ لِلّهِ خَلیفَةً یخْرُجُ ...»
یعنى براى خداوند تعالى شأنه خلیفهى موجودى است كه بعد از این ظهور خواهد كرد. همچنان كه عبدالوهابشعرانى در كتاب «یواقیت» كه خلاصه «فتوحات» است، داستان حضرتمهدى (عجل الله تعالی فرجه الشريف) كه فرزند بلافصل حضرت امامحسنعسگرى (علیه اسلام) است، با شمردن یكیك اجداد آن حضرت تا امیرالمؤمنین (علیه اسلام) آوردهاست (1 ز صفحه 142- 145 طبع مكتبیه مصطفى البابى الجلى سنه 1378).
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 51
از جمله علماء اهل سنت كه به متولد شدن امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) اذعان دارد، ابنصباغمالكى در كتاب
«الفصولُ الْمُهمة»
در فصل یازدهم در اواخر ترجمه احوال حضرت امامعسكرى (علیه اسلام) است. وى مىگوید:
«ابومحمدالحسن از خود فقط یك پسر بهجاى گذاشت، اوست حجّت قائم منتظَر براى دولت حق. و به جهت صعوبت وقت و خوف سلطان و تعقیب سلطان از شیعیان و حبسشان و گرفتن و دستگیر نمودن آنان، میلادش را مخفى داشت و امرش را پنهان نمود»
( 1)- شیخبهایى( رحمةالله علیه) در كتاب اربعین خود در خاتمه حدیث 36 در مورد اندیشه محىالدینبنعربى نسبت به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مىگوید:« حقیقتاً مرا به شگفت مىآورد در این مقام گفتارى را كه شیخ عارف كامل محیى الدین ابن عربى در كتاب فتوحاتش آورده است. وى در باب 336 آن كتاب مىگوید:
\iُ« انَّ لِلّهِ خَلیفَةً یخْرُجُ مِنْ عِتْرَةِ رَسُولِاللهِ مِنْ وُلْدِ فاطمةَ، یواطِئُ اسْمُهُ اسْمَالرَّسولِ، جَدُّهُ الْحُسَینُبْنعَلِىبْنِ ابىطالِب، یبایعُ بَینَالرُّكْنِ وَ الْمَقامِ، یشْبِهُ رَسُولَالله( ص) فی خَلْقِهِ وَ ینْزُلُ عَنْهُ فِىالْخُلْقِ ...»؛\E
یعنى خداوند خلیفهاى دارد كه خروج مىكند، وى از عترت رسولالله( ص)، از پسران فاطمه( س) مىباشد كه نامش با نام رسولالله( ص) مطابقت دارد. جدّ او حسین بن على بن ابى طالب( ع) است، مردم با او در میان ركن و مقام بیعت مىنمایند. در خلقتش با رسولخدا( ص) شباهت دارد و در خُلقش از او پایینتر است ....( فتوحات مكیه/ جلد 2/ باب 366/ صفحه 327/ از دارالكتب عربیه مصر/ چهار جلدى و در صفحه 366 از همین باب سطر 7- 13 به طور پراكنده).
ملاحظه مىكنید كه در آغاز عبارت مىگوید
\iُ« انَّ لِلّهِ خَلیفَةً یخْرُجُ ...»\E
یعنى براى خداوند تعالى شأنه خلیفهى موجودى است كه بعد از این ظهور خواهد كرد. همچنان كه عبدالوهابشعرانى در كتاب« یواقیت» كه خلاصه« فتوحات» است، داستان حضرتمهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) كه فرزند بلافصل حضرت امامحسنعسگرى( ع) است، با شمردن یكیك اجداد آن حضرت تا امیرالمؤمنین( ع) آوردهاست( 1 ز صفحه 142- 145 طبع مكتبیه مصطفى البابى الجلى سنه 1378).
( 1)- از جمله علماء اهل سنت كه ولادت امامزمان( ع) را ذكر كردهاند، مىتوان افراد زیر را نام برد. تاریخ ابنخلكان در قسمت ترجمه آن حضرت ابنحجر در« الصواعق» ص 100 و 114 محمدبنطلحهشافعى در« مطالبالسئول» ص 89 طبع ایران- قندوزى در«
\iُ ینابیعالمودّة\E
»- محمدبنیوسفگنجى در« كفایةالطالب»- محمدبنیوسفمذكور در« البیان فى اخبار صاحبالزّمان»- سبط ابنجوزى در« تذكرةالخواص» ص 204- عبدالوهّابشعرانى در« الیواقیت» در مبحث شصتوپنجم- سویدىبغدادى در« سبائكالذّهب» ص 76- ابناثیر در« الكامل» ج 7 ص 90 و تاریخ ابوالفداء» ج 2 ص 52( نقل از امامشناسى، علامهطهرانى( رحمةالله علیه) ج 16 و 17 ص 222).