همسران و انتقام از هم
اگر تقوا به عنوان مقصد اصلى زندگى، مورد غفلت قرار گيرد همه چيز وارونه مى شود. قرآن مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛[1] اين آيه مى فرمايد خداوند شما و گذشتگان را خلق فرمود و دستور به عبادت و بندگى داد تا متقى شويد، روشن مى كند كه مقصد خلقت تقوا و حاكم شدن حكم خدا بر تمام ابعاد انسان است. حال اگر در زندگى چنين رويكردى مورد نظر باشد، همه ى دستورات دين جاى خود قرار مى گيرند و زن و مرد نيز از وظايفى كه خداوند به عهده هر كدام قرار داده است، راضى اند. اما وقتى از اين موضوع غفلت شود، زن و مرد رقيب همديگر قلمداد مى شوند، در اين حالت زن حس مى كند مرد براى او يك شئ مزاحم است كه جلو فعاليت هاى او را مى گيرد، چون منِ او را كنترل مى كند، و مرد هم نسبت به زن چنين احساسى دارد. هر دو يكديگر را شيئ مزاحم مى دانند و چون نمى توانند از همديگر جدا شوند، سعى مى كنند به زعم خود مزاحمت آن ديگرى را به حدّاقل برسانند و او را تابع خود كنند، چون حقّ در ميان نيست، من در ميان است، هر من موقعى دلش حال مى آيد كه آن ديگرى نوكرش باشد. از طرفى چون در نظام الهى به واقع هر كدام توانايى ها و سرمايه هايى دارند كه ديگرى ندارد و لذا به يك ديگر نيازمنداند، بدون آن كه از هم جدا شوند، همواره اين جنگ ادامه مى يابد، چون به جهت همان امكاناتى كه هر كدام دارند به راحتى يكى نمى تواند ديگرى را برده خود كند، و در نتيجه در اين جنگ هيچ كدام پيروز نمى شوند و هر چند يكى از آن ها به ظاهر پيروز شود، به وقتش آن ديگرى انتقام خود را مى گيرد. و از آن طرف چون با حفظ منيت خود مى خواهند زندگى را ادامه دهند، هر كدام براى ديگرى ارزشى قائل نيست و به چيزى غير از اين زندگى نظر دارد و آرامش را در بيرون از خانه جستجو مى كند، هر دو از صبح تا بعد از ظهر مشغول كار هستند، عصر هم آقا يك طور خود را در بيرون خانه مشغول مى كند، خانم هم تا آخر شب به بازار مى رود و عملًا به جاى آمدن به خانه، به خوابگاه مى آيند، اينها هيچ وقت نمى توانند با هم باشند. اميدشان به ناكجا آباد است «روم جايى كه آن اين جا نباشد».
اگر مرد و زن امامشان را درست انتخاب نكردند زندگى برايشان مردابى مى شود كه همديگر را فرو مى برند و عملًا بدون آن كه بخواهند، در سراسر عمر بلاى جان هم مى باشند نه وسيله تعالى همديگر. آرى! وقتى منيت ها رشد كند انتظارى جز اين نبايد داشت. آن هايى كه سعى مى كنند با به شغل رساندنِ زنان به زعم خود به آنان خدمت كنند و عملًا در مسائل اقتصادى به آنان ميدان دهند، بايد متوجه باشند با ضعف مردان و زنان همتاى مناسب خود را از دست مى دهند و وقتى توازن اقتصادى به نفع زنان تغيير كرد عملًا تناسب مرد و زن به هم مى خورد و اين شروع سقوط خانواده است.
در ابتداى بحث مطرح شد كه خداوند مى فرمايد: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»؛[2] آدميان را كرامت داديم پس خود را با رشد منيت كوچك نكنيد. دنيا دنى و پائين است و حفظ كرامت خدادادى به اين است كه انسان خود را در حدّ دنيا پائين نياورد. در جايى كه بندگى خدا در ميان نيست انسان خود را در حدّ دنيا و نان و آب و پول پائين مى آورد و لذا به جاى نفى منيت در مقابل خدا، منيت ها رشد مى كند و در چنين شرايطى هيچ كس با هيچ كس نمى سازد، حتى دو همسر در يك خانه. در آيه ى بعد مى فرمايد آدم ها روزى را به ياد آوريد كه شما را با امامتان مى خوانند و شما جذب مقصدى مى شويد كه براى خود انتخاب كرده ايد، در آن صورت اگر با پيدا كردن امامى قابل پذيرش، ابعاد راست و مبارك خود را رشد داده باشيد حاصل حيات شما و برآيند زندگى شما همواره با يمن و مباركى و راستى همراه است، چون جنبه هاى متعالى و مبارك خود را با خود به صحنه قيامت آورده ايد، در آن جا به ابديتى با بركت دست مى يابيد، بدون آن كه احساس كنيد مورد ظلم قرار گرفته ايد. سپس مى فرمايد:
«وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا»؛[3] هركس در اين دنيا كور بود و امامى كه او را هدايت كند انتخاب نكرد در آن دنيا نيز كور است و راه سير به سوى سعادت را نمى شناسد و گمراهى اش صدها برابرِ گمراهى در دنيا است. چون الگوهايى كه براى رسيدن به مقصد انتخاب كرده است او را به رشد منيت و پيروى از نفس امّاره دعوت كردند. خانم «سيمون دوبُوار» همسر ژان پل سارتر در مصاحبه ى خود با نشريه «ابزرواتور» مى گويد:
«به عنوان اولين كار، زنان بايد خارج از خانه كار كنند. در گام دوم در صورت امكان بايد از ازدواج خوددارى كنند، مسئله دوم شغل براى زنان است كه به آن ها اجازه مى دهد در صورت نياز از همسر خود جدا شوند. با داشتن شغل آنان مى توانند خرج خود و فرزندانشان را تأمين كنند ... به خوبى مى دانم كار در جامعه امروزى نه تنها رهايى بخش نيست، بلكه انسان را با خود بيگانه مى كند. امّا در نهايت زنان بايد ميان يكى از اين دو از خود بيگانگى را انتخاب كنند، خانه دارى، يا اشتغال در بيرون خانه».[4]
بنده بدون هر شرحى عزيزان را به تأمل در سخنان اين خانم دعوت مى كنم تا معلوم شود چه چيزى را مى خواهند از زنان ما بگيرند و چه چيزى را به جاى آن پيشنهاد مى كنند، آيا اين نوع پيشنهادها مبارزه با مردسالارى و احياء حقوق زنان است؟
----------------------------------------
[1] سوره بقره، آيه 21 ..
[2] سوره اسراء، آيه 70 ..
[3] سوره اسراء، آيه 72.
[4] نشريه« نوول ابزرواتور» آغاز سال 1972 ..