فمينيسم و حيله ى سرمايه دارى جهت ويرانى خانواده

تاریخ ارسال:ي, 03/28/1396 - 20:08

از جمله نكاتى كه بايد در موضوع خانواده در شرايط جديد، مورد توجه قرار داد، موضوع حضور زنان در صحنه فعاليت هاى اجتمايى است، آن نوع فعاليت هايى كه به نوعى با شخصيت زن هماهنگى و سازگارى دارد، چراكه شرايط جديد طورى نيست كه زنان به صِرف كار در خانه، امكان انجام كارهايى افزون تر از همسردارى و تربيت فرزند را نداشته باشند و در راستاى نگاه به زن، از اين زاويه امام خمينى  «رحمةاللّه عليه» در وصيت نامه سياسى- الهى خود مى فرمايند:

«ما مفتخريم كه بانوان و زنانِ پير و جوان و خرد و كلان در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند».

امام خمينى  «رحمةاللّه عليه» حتى سخت گيرى هاى مقدس مآبانه را كه منجر به عدم حضور زن حتى در صحنه هاى آموزش نظامى مى شود، يك نوع قيد خرافى مى دانند و مى فرمايند: «اين قيدها را دشمنان براى منافع خود، به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمين به وجود آورده اند».[1]

پس ملاحظه مى فرماييد در يك نگاه دينى ناب و سالم هرگز نمى توان از حضور زنان در صحنه هاى اجتماعى- اعم از سياسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى و تربيتى- جلوگيرى كرد. بلكه برعكس، وظيفه همه آحاد جامعه است كه با ايجاد بسترى طبيعى چنين حضورى را شكل دهند و مسلّم چنانچه اين حضور در بستر طبيعى خود جريان يابد علاوه بر اين كه جامعه از جنبه همسربودن و مادربودن زنان در خانه محروم نمى گردد، بلكه از توانايى آنان در حوزه هاى ديگر نيز برخوردار خواهد شد، و از همه مهم تر زنان احساس نمى كنند از نظر اجتماعى در درجه پايين ترى از مردان قرار دارند و حقوق انسانى آنان ضايع شده است، كه چنين احساسى خسارات فوق العاده زيانبارى براى خودشان و خانواده و فرزندانشان خواهد داشت.

فمينيسم با شعار آزادى زنان و حضور آن ها در فعاليت هاى اجتماعى، مسيرى را براى آنان تعيين مى كند كه با احساس استقلال در مقابل مردان، سخت به ويرانى خانواده مى انجامد. در حالى كه اسلام با توجه به شرايط جديد كه امكان فعاليت زنان در بيرون خانه فراهم است مسيرى را مى گشايد كه در عين حضور زنان در فعاليت هاى بيرون خانه، نقش مادرى و همسرى آن ها مورد غفلت قرار نگيرد.

 

------------------------------------
[1] - وصيت نامه سياسى- الهى امام خمينى« رحمةاللّه عليه»، ص 4 ..