برداشت عاميانه از صبر
معمولا صبر را به معناى تحمل ناگوارى ها معنا مى كنند. اين تعبير كه به همين صورت نيز تا حدود زيادى آميخته با ابهام و قابل توجيه ها و بيان هاى مخالف و متضاد است. هنگامى كه در يك جامعه ى ستمكش و بى اراده و اسير عوامل فساد و انحطاط مطرح شود بزرگترين وسيله براى ستمگران و مفسدان و بزرگترين عامل و مشوق عقب ماندگى و انحطاط و فساد خواهد شد.
وقتى به ملتى فقير و عقب مانده كه دستخوش هرگونه نابسامانى و پريشانى است يا به مردمى مظلوم كه دچار هزاران ستم و نامردمى اند يا به جامعه ای كه با فساد اخلاق و فقر سجاياى انسانى روبرو است و يا هر فرد يا جمعى كه به صورتى در منجلاب بدبختى ها و سيه روزيها غوطه ور است گفته شود صبر كنيد اولين نتيجه ای كه از اين موعظه گرفته مى شود آنست كه شربت تلخ و مهلك شرايط تدارك نجات خويش برنمى آيند بلكه با يادآورى پاداش موهومى كه بر اين بى تفاوتى و خونسردى مقرر شده است از وضع خود خرسند و خشنود نيز بوده آنرا فوزى عظيم مي پندارند.
پيداست كه رواج چنين روحيه ای در چنان جامعه ای تا چه اندازه به سود طبقات سودجو و ظالم و به زيان طبقات جوركش و مظلوم است. متأسفانه اين برداشت غلط همراه با آثار و نتايج سوء آن در زمان حاضر رنگ اصلى و ثابت جامعه ى مسلمان گشته است و هر تعبير ديگرى اگر چه براى ذهن هاى فارغ و بي سابقه قابل قبول و منطقى باشد براى بد آموختگان روزگار ما محتاج استدلال و تلاش و فعاليت ذهنى و در موارد بسيارى فاقد نتيجه ى مثبت است. هنگامى كه آيات و روايات مربوط به صبر مورد مطالعه ى جامع قرار گيرد تأسف و تعجب از اين تحريف بنيانى بمراتب شديدتر و گزنده تر مى گردد.