نظرى كلى به مدارك صبر
اگر صبر را طبق دلالت صريح و بى شائبه ى آيات قرآن و روايات صادر از ائمه(علیهم السلام) تفسير كنيم نتيجه درست به عكس و كاملا در جهت مخالف استنتاج رائج و متداول عاميانه است. با اين نگرش صبر به اهرمى تبديل مى شود كه سنگين ترين موانع و بزرگترين مشكلات را با سهولت و توأم با نتيجه گيرى صددرصد مثبت برطرف مى سازد و در يك جامعه ى بدبخت كليد همه ى خوشبختى ها و سپيدبختى ها به شمار مى آيد. همچنان كه در سوى ديگر مانع و رادع و مزاحمى براى نيروهاى شرآفرين و بدبختى آفرين محسوب مى گردد.
براى شناختن مفهوم و محتواى صبر و ميدانهائى كه صبر در آن به كار مى آيد يگانه راه ثمربخش آن است كه به قرآن و حديث مراجعه شود و با بررسى و دقت در آن امكان قضاوت درست فراهم گردد. قرآن كريم در بيشتر از هفتاد آيه ى رسا و روشن از([ صبر]) و([ صابران]) ياد كرده و همراه با ستايش اين خصلت و دارندگانش نتايج مترتب بر آن و مواردى را كه در آنها چشم اميد بيشترى بايد به اين خصلت داشت بازگو نموده است. ليكن ما در اين بحث كوتاه آيات قرآنى مربوط به صبر را مطرح نساخته به بررسى روايات و استنباط و استنتاج از آنها بسنده مى كنيم.
اولا : بدين جهت كه مراجعه و دقت در آيات صبر روياروى براى آنان قابل تحمل گشته نه فقط در صدد دگرگون كردن وضع و مستلزم بحثى گسترده و پرحوصله و نيازمند فرصت و فسحتى است.
ثانيا : تا با مطرح كردن حديث سهم فراموش شده(1) و ناديده گرفته ى([ سخن معصومين]) كه در تحقيقات و تتبعات اسلامى اخير خلاء آن كاملا محسوس است باز نموده شود و چگونگى استفاده و استنتاج از روايات شيعه به آنانكه از 1 - درست نقطه ى مقابل شيوه ى آن كسانى كه سهم قرآن را در شناخت اصول و فروع اسلام بكلى يا به ميزان بسيار زياد به فراموشى سپرده و عملا حديث - هر چند نوع ضعيف و سست آن را تنها مرجع استنباط و شناخت دين قرار داده بودند - و هنوز هم چنين مى كنند - يعنى همان افراطى كه وضع جديد(بى اعتنائى مفرط به حديث) بازتاب طبيعى آن محسوب مى شود. نقش روشنگرانه ى حديث بى خبر مانده اند ارائه گردد.