امام، مظهر ولایت تشریعى و تكوینى خداوند
امام، مظهر ولایت تشریعى و تكوینى خداوند
نكته دوم این است كه یكى از ویژگىهاى امام معصوم، علاوه بر هدایت تشریعى، توانایى هدایت باطنى یا هدایت به امر است. خداوند در آیه 73 سوره انبیاء درباره فرزندانِ معصومِ حضرتابراهیم (علیه اسلام) مىفرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ ائِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛ یعنى ما آنها را امامانى قرار دادیم تا به «امر» ما هدایت كنند. علّامه طباطبایى (رحمةاللهعلیه) در المیزان مىفرمایند: مقام «امر»، مقام كنفیكون است، چون خدا در آیه 82 سوره یس مىفرماید: «انَما امْرُهُ اذا ارادَ شَیئاً انْ یقُولُ لَهُ كُنْ فَیكُون»؛ یعنى امرِ خدا اینگونه است كه هر گاه چیزى را اراده كرد كه بشود، مثل این است كه بگوید: ایجاد شو و ایجاد مىشود. با توجّه به این دو آیه كه یكجا مىگوید: امام هدایت به «امر» مىكند و یكجا مىگوید: امر خدا این است كه اگر بخواهد چیزى بشود، مثل این است كه بگوید بشو و مىشود. علّامه طباطبایى (رحمةاللهعلیه) مىگوید: مقام امام در هدایت انسانها، مقام كن فیكون یعنى مقام تحقّق و ایجادِ بدون زمان است. همانطور كه در آیه 54 سوره اعراف مىفرماید:
«الا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»
؛ یعنى خداوند را هم ایجاد زمانمند هست كه به آن «خلق» گویند و هم ایجاد بىزمان كه به آن «امر» گویند. امام هم كه خلیفه خداست، مظهر «خلق» و «امر» خداست، یعنى هم ولایت تشریعى دارد و هم هدایت به امر یا هدایت تكوینى دارد. هم
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 131
شریعت خدا را براى شما تبیین مىكند، هم با نظر به جان شما، جانتان را با تجلّى فیضهاى الهى تغییر مىدهد. حالا شما در دوران غیبت امام به یك اعتبار از هیچكدام محروم نیستید، چون یازده امام معصوم دین را براى شما تبیین كردند و هدایت تشریعى الهى را براى شما روشن نمودند و هدایتهاى غیبى و باطنى هم كه لازمهاش توجّه امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) به قلب شماست كه همین حالا توسط امام غایبِ حى حاضر انجام شدنى است. لذا شما از وجود غیبى امام از طریق بُعد غیبى خودتان مىتوانید مدد بگیرید. البته بُعد غیبى شما باید نورانى شود تا با غیب كلِ در مقام انسانى، مرتبط شود.
این كه شنیدهاید در هر زمانى رضایت امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) باعث مىشود كه الطاف غیبى الهى به ما برسد، به دلیل این است كه امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) همین كه به قلب ما نظر بفرمایند، ما را از هدایت باطنى برخوردار مىكنند. در شرح حال ابراهیم ادهم كه گویا در خدمت امامسجّاد (علیه اسلام) یا اماممحمّد باقر (علیه اسلام) بوده، آمده است كه: روزى امام دست مباركشان را بر شانه او گذاشتند و فرمودند بگو:
«لا الهَ الّا الله»
. او هم مىگوید:
«لا الهَ الّا الله»
. مىگوید: قبل از این من بارها
«لا الهَ الّا الله»
گفته بودم، ولى وقتى به مدد امام (علیه اسلام) آن كلمه طیبه را گفتم، دنیا برایم عوض شد و معنى این ذكر برایم چیز دیگرى شد. منظور از نقل این واقعه، روشن نمودن نحوه تصرّف باطنى امام (علیه اسلام) است. حالا بهره گرفتن از این نحوه تصرّفِ باطنى با غیبت وجود مقدّس امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) از صحنه زندگى شیعیانِ طالب آن حضرت، باز ممكن
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 132
است، همّت مىخواهد تا شیعیان بتوانند از آن تصرفات مبارك استفاده كنند.