هیچ عمل خیرى بدون امام پذیرفته نیست
هیچ عمل خیرى بدون امام پذیرفته نیست
متوجه هستید كه كلّ انسانیت، عین انسانیت است، مثل كلّ شیرینى كه «عین شیرینى» یا شكر است و هر شیرینى به هر چیز برسد، ریشه در «عین شیرینى» دارد. لذا هر مرتبه از انسانیت هم به هر كس برسد، از عین انسانیت مىرسد. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف)، عین انسانیت است، پس كسى كه از نظر و توجّه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) به قلبش محروم است، از انسانیت محروم است، هر چند در ظاهر مؤدّب و منظّم و مرتّب به آداب انسانى باشد، ولى او حیوان مؤدّبى است در ظاهرى انسانى، چون هیچ یك از حركات و افعالش با پشتوانه انسانیت انجام نمىگیرد. بعضىها یك گرگ منظماند، مثل آمریكا كه گرگ دورهدیده است. انگلیسىها مشهور به منظّم بودن هستند، امّا براى چه هدفى؟ براى اینكه آدم شوند یا براى اینكه دنیا را بیشتر بخورند و یا مثل یك خوكِ منظّم شهوترانى كنند؟ پس كاملًا عنایت داشته باشید كه آدمشدن، فقط در ارتباط با انسانكامل به دست مىآید، همچنانكه هر شیرینى با ارتباط با عین شیرینى براى هر چیزى كه بخواهد شیرین باشد، حاصل مىشود. آن نوع مؤدب شدنِ حیوانى خیلى فرق مىكند با آدمشدنى كه شیعه به دنبال آن است. مبانى اعتقادى شیعه بالاتر از این حرفهاست كه شما نظم اروپاییان را بخواهید با نظم اهل تقوا یكسان بپندارید. روح نظم اروپایى، دنیاى بیشتر داشتن است و روح نظم اهل تقوا
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 134
قرب الهى پیدا كردن است از طریق ارتباط با انسان كامل، هر چند ممكن است در ظاهر هر دو نظم، یكسان باشد، ولى یكى در یك انضباط جهتدار قرار دارد و به انسانشدن فكر مىكند و دیگرى به دنیاى بیشتر دلبسته است و خود را مجهّز مىكند براى هر چه بیشتر از دنیا لذّت بردن و دیگر هیچ.
اگر امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) به كسى نظر كردند زندگى او عوض مىشود، یعنى آدم مىشود، یعنى حركات و سكناتش انسانى مىگردد. به عنوان مثال؛ خیلى از انسانها دلرحم هستند و وقتى كودك فقیر گرسنه یتیمى را مىبینند، دلشان به رحم مىآید و حاضرند براى او مقدارى پول هم خرج كنند. حالا سؤال این است كه چرا این كارها را مىكنند؟ براى رضاى خدا، یا براى اینكه وجدانشان راحت شود؟ اگر براى قرب به خدا این كارها را مىكند، این شخص آدم است و با اینكار آدمیت خود را تكرار و تقویت و تشدید مىكند. امّا اگر دلش مىسوزد و صرفاً از سر ترحّم این كارها را مىكند، او مثل بعضى از حیوانات است كه داراى ترحّم هستند. یعنى اگر اخلاق و اعمال ما زیر پرتو نور انسانیت نباشد، در اسلام پذیرفته نیست. معلوم است كه اگر آتشى به دست شما برسد سریعاً آن را دفع مىكنید. حالا اگر منظرهاى را ببینید كه دلتان بسوزد، سریعاً براى رفع این دل سوختن، كارى مىكنید كه دلتان نسوزد؛ مثلًا پولى به فقیر مىدهید تا دل خودتان نسوزد، یعنى شما براى دل خودتان كمكى به فقیر كردهاید و این یك ترحّم صرفاً عاطفى است.
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 135
اگر مىخواهید آدم شوید، باید در نظم دینى كار كنید. هر وقت بر اساس نظم و دستورات دینى كارهایتان را انجام دادید، همان كارهاى هر چند كوچك، شما را در انسانیت شدید مىكند و از حیوانشدن نجات مىدهد، ولى كارهاى بزرگ شما اگر در زیر سایه دین نباشد هیچ بركتى ندارد. فقط خوشحالاید كه كار خیرى انجام دادهاید و از فشار وجدان راحت شدهاید و این كار غیر از این است كه زیر نظر دستورات جامع یك دین الهى عمل كنید. ممكن است بر اساس دستورات دین، همان كار را بكنید كه یك انسانِ صرفاً عاطفى انجام داد، ولى در شرایط تبعیت از دین، عاطفه را در یك دستگاه وسیع انسانى سازماندهى كردهاید و نتیجهاش رشد همه ابعاد انسانى شما خواهد شد و به انسان كامل نزدیك مىشوید و آماده ارتباط با امام زمانتان مىگردید.