كمال انسانى در همه ابعاد
كمال انسانى در همه ابعاد
اى خدا! اقرار مىكنیم همچنانكه همه شیرینىها به شكر ختم مىشود كه عین شیرینى است و همه ترىها به آب ختم مىشود كه عین ترى است و ترى هر چیز از آب است كه عین ترى است، انسانیت هر كس، از انسان كامل است كه عین انسانیت است و آن كس كه با انسان كامل در ارتباط نیست، از انسانیت بىبهره است و حیوانى است با همان ادراكات و احساسات حیوانى، هر چند نام انسان بر خود نهد.
شما ببینید آیا كمالات شیعیان واقعى را در این جهان مىتوان با افراد دیگر مقایسه كرد؟ كمالات امام خمینى (رحمةاللهعلیه) را با چه كسى در جهان معاصر مىتوانید مقایسه كنید؟ در طول تاریخ بزرگان و علماى بسیارى بودهاند، حكما و عرفایى از یونان قدیم تا چین و خاور دور بودهو هستند، آیا مىشود این همه كمالاتى كه در علماى شیعه واقعى وجود دارد، در آنها دید؟ ما مرتاضهایى را مىبینیم كه مىتوانند از فاصله هزاركیلومترى خبر بدهند یا از فردا و فرداهاى دنیایى خبر بدهند، یا قطارى را از حركت متوقّف كنند، مكتبهاى دنیا چنین افرادى را پرورانده است، امّا آیا كمالات اینها اصلًا با كمالات كسانى كه سالها تلاش كردهاند مقام امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) را درك كنند و آدم شوند، قابل مقایسه است؟ این است كه مطمئن باشید بدون امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) نمىتوان آدم شد، ولى مىتوان مرتاضى بسیار قدرتمند شد و یا مىتوان ریاضىدان بزرگ یا فیلسوف بزرگ شد،
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 141
امّا همین مرتاض یا ریاضىدان و یا فیلسوف هیچ مقاومتى در مقابل كبر خود ندارد و خودشان هم خوب مىدانند كه هیچ یك از این علوم در انسانشدنشان نقش حقیقى ندارد. مردم عادى فكر مىكنند این خیلى مهم است كه كسى بتواند قطارى كه در حال حركت است، با نیروى ارادهاش متوقّف كند. یعنى فرهنگ عوام طورى است كه مارگیران و مرتاضان و جادوگران را از پیامبران مهمتر مىدانند و به تعبیر دیگر مارگیرى و جادوگرى را ارزشمندتر از پیامبرى مىپندارند. در حالىكه این كارها براى شیعه واقعى ارزشى ندارد، شیعه، آدمشدن را مىخواهد. براى آدمشدن باید تمام ابعاد انسانى شما به كمال برسد و جهت صحیح پیدا كند، حتّى عاطفهها و احساسات شما جهت صحیح انسانى داشته باشد. مثلًا شیعه وقتى پدرش هم رحلت كند، مىگوید: یا حسین! و براى امامحسین (علیه اسلام) اشك مىریزد. شیعه وقتى حكومتى سركار آید و ببیند شبیه حكومت امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) نیست، آن حكومت را نمىپذیرد. هر چند آن حكومت بخواهد با دادن انواع امكانات اقتصادى و آزادىهاى جنسى او را ارضاء كند، چون شیعه به آدمیت فكر مىكند و طالب كمال در همه ابعاد انسانى است و این شعور و توجّه را با نظر مبارك انسان كامل، یعنى امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) در خود پیدا كرده است.
حاصل معرفت و ارادت به امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) یعنى به انسان كامل، یك شعورى است فوق این شعورهایى كه سایر علوم به انسان مىدهد، چون معرفت به انسان كامل، موجب پدید آمدن صفات و حالاتى است كه به كمك آن صفات و حالات، بندگى خداوند در انسان رشد مىكند، در
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 142
حالىكه با علم ریاضى و فیزیك و شیمى آن حالت حاصل نمىشود، به تعبیر مولوى در داستان نحوى و كشتىبان، علم محو چیز دیگرى است و علم نحو چیز دیگر، علم محو با نظر كسى كه خود عین محوِ حضرت حق است حاصل مىشود.