رنگ چادر و جلباب قرآنی حضرت فاطمه زهرا(س)

تاریخ ارسال:چ, 04/23/1395 - 23:35

شبهه : چادر و جلباب قرآنی كه حضرت فاطمه زهرا(س) در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم از آن استفاده كرده اند چه رنگی داشته است؟
پاسخ : قرآن به زبان عربی مبین نازل شده است و برای عرب زبانان قابل فهم بوده است؛ بنابراین، باید بررسی نمود كه زنان صدر اسلام، كه نخستین مخاطبان آیه ی جلباب بوده اند، از واژه ی جلباب چه برداشتی داشته اند و تبادر و سبقت ذهنی آنها از آن چه بوده است. در كتاب سنن ابی داود از امّ سلمه، همسر گرامی پیامبر اكرم(ص) قضیه ای نقل شده است كه مبین تبادر ذهنی زنان عرب آن زمان است.
وقتی آیه ی جلباب «یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ»[1] نازل شد، زن های انصار از خانه هایشان خارج شدند، درحالی كه پوشش های مشكی داشتند؛ گویی كلاغ بالای سر آنها نشسته است.[2]
در كتاب عون المعبود، شرح سنن ابی داود در توضیح قضیه ی یاد شده، آمده است:
چون پوشش هایی كه زنان انصار به عنوان جلابیب از آن استفاده كرده بودند دارای رنگ مشكی بوده است، آنان به كلاغ كه رنگ آن مشكی است تشبیه شده اند.[3]
بعضی از تفاسیر مهم، مانند تفسیر الدر المنثور سیوطی، روح المعانی و تفسیر المیزان نیز در ذیل آیه ی جلباب جریان تاریخی فوق را نقل كرده اند. علاوه بر شاهد تاریخی مذكور، كه سكوت پیامبر اكرم(ص) در مقابل رنگ مشكی پوشش زنان انصار،  نیز دلیل بر تقریر و تأیید آن است، شواهد لغوی فراوانی نیز برای اثبات این مدعا وجود دارد كه اساساً در ریشه ی لغوی جلباب رنگ مشكی اخذ شده است؛ زیرا جلباب در لغت از ریشه ی جُلب است و یكی از معانی جُلب در بسیاری از كتاب های لغوی معتبر، تیرگی و سیاهی است[4]؛ مثلاً جُلب اللیل به معنای سیاهی شب آمده است. ابن منظور، صاحب كتاب لغت معتبر لسان العرب، پس از نقل شعری كه بخشی از آن «و جُلب اللیل یطرده النهار» است تصریح نموده كه گوینده ی شعر از جُلب، سواد و سیاهی را اراده كرده است.[5]
علاوه بر این، در بعضی از كتاب های لغوی معتبر، شواهدی از زبان عربی نقل شده، كه جُلب در آنها به معنای تیرگی و سیاهی به كار رفته است؛[6] هم چنین در برخی از كتاب هایی كه درباره ی انواع لباس های اسلامی نوشته شده اند، جلباب به پوشش گسترده ی مشكی كه زن روی لباس های دیگر می پوشد معنا شده است.[7]
از مجموع شواهد لغوی، تفسیری و تاریخی مذكور، به روشنی استفاده می شود كه رنگ جلباب و چادر زنان عرب هنگام نزول آیه ی شریفه، مشكی بوده است؛ بنابراین، می توان گفت كه چادر مشكی منشأ و ریشه ی قرآنی دارد.
حال كه ثابت شد چادر مشكی ریشه ی قرآنی و اسلامی دارد، پرسش مهم این است كه آیا حكومت اسلامی ـ كه فلسفه ی وجودی آن اجرای احكام قرآن است و برای تحقق احكام اسلام و قرآن این همه شهید و جانباز تقدیم خدا و قرآن نموده است ـ می تواند در مراكز اداری خود، به عنوان مهم ترین مراكز الگوسازی، چادر مشكی را به عنوان حجاب برتر و یكی از ملاك های گزینش زنان مورد توجه قرار دهد یا خیر؟
پاسخ سؤال فوق مثبت است؛ زیرا پس از اثبات ریشه ی قرآنی و اسلامی برای چادر مشكی، وظیفه ی مسئولان یك حكومت قرآنی و اسلامی است كه زمینه ی ترویج و تبلیغ عملی آموزه های قرآنی و از جمله استفاده از چادر مشكی را در مراكز اداری خود فراهم نمایند؛ و حتی هنگام گزینش كارمندان زن ، التزام عملی به حجاب قرآنی و اسلامی را به عنوان یكی از ملاك های گزینش و ارزش یابی مورد توجه قرار دهند.
با توجه به آنچه ذكر شد پاسخ این پرسش و شبهه كه «چرا چادر سیاه در ادارات ملاك ارزشیابی است»،[8] روشن می گردد.
--------------------------------------------------
[1] . سوره ی احزاب (33)، آیه ی 59.
[2] . لمّا نزلت هذه الآیة «یدنین علیهن من جلابیبهن» خرج نساء الانصار كأنّ علی رؤسهن الغربان من اكسیة سود یلبسنها: سنن ابی داود، ج 2، ص 182.
[3] . عون المعبود، شرح سنن ابی داود، ج 11، ص 159.
[4] . به عنوان نمونه ر. ك: لسان العرب، القاموس المحیط، اقرب الموارد، منتهی الارب فی لغة العرب، محیط المحیط، معجم الوسیط ذیل ریشه ی جلب.
[5] . لسان العرب، ذیل ریشه ی جلب.
[6] . العین خلیل و تاج العروس زبیدی، ذیل ریشه ی جلب.
[7] . الجلباب: كساء اسود تلبسه المرأة فوق ثیابها، الخطیب العدنانی، الملابس و الزینة فی الاسلام، (فی اسماء و انواع الملابس القدیمه و الحدیثه)، ص 190.
[8] . فاطمه خاتمی، روزنامه ی ایران، شماره ی 1627، 2 مهرماه 79، ص 4.