معنای پیروزی امام حسین(علیه اسلام)

تاریخ ارسال:پ, 01/03/1396 - 21:03

از راه ارتباط با امام است كه انسان مى‏فهمد آن بُعدى از ابعاد ما كه جداى از امام، راه خود را طى مى‏كند، ناخود ماست. هنوز كه هنوز است امام‏حسین(علیه اسلام) حجّت خدا در هستى است و یزید و یزیدیان شكست‏خورده ی تاریخ اند، این همان پیروزى حقیقى و اصیل است. تحلیل‏هاى غیر شیعى و غیر اربعینى است كه امام‏ حسین و حضرت على«علیهماالسلام» را شكست خورده مى‏بیند و مى‏گوید اگر حضرت على(علیه اسلام) حق است، چرا بر معاویه پیروز نشد و اگر امام حسین(علیه اسلام) حق بود، چرا یزید او را شكست داد؟ چنین کسی معنای پیروزی و شکست را نمی شناسد. امیرالمؤمنین(علیه اسلام) با عظمت خود، بر فراز متعالى‏ترین ارزش‏ها، انسانیت را به نمایش‏گذاردند و معاویه، سیاه‏رویى خود را به نمایش گذاشت؛ آن‏هایى كه پیروزى حضرت على(علیه اسلام) بر معاویه و پیروزى امام حسین(علیه اسلام) بر یزید را نمى‏بینند، معلوم نیست در كجای عالم زندگى مى‏كنند! و معلوم نیست معنای حیات خود را در كجا تعیین كرده‏اند!

یكى از بحث‏هاى مطرح در دنیا این است كه چرا بعضى از آدم‏هاى مذهبى كه حتى كتاب‏هاى مذهبى هم مى‏نوشتند، یك‏مرتبه حق را كنار مى‏گذارند و به اصطلاح، نان به نرخ روز مى‏خورند. بنده فكر مى‏كنم چون جوّ و مکر زمانه این‏ها را فرا مى‏گیرد و پیرو جوّ و مکر زمانه مى‏شوند، دین شان را كنار مى‏گذارند ولی پس از مدّتى همین نان به نرخ روزخوردن ها، آن‏ها را سرخورده مى‏كند. شما در جریان انقلاب اسلامى، چنین افرادى را دیده‏اید كه چند روزى طرفدار انقلاب بودند و پس از مدتّى انقلاب را رها كردند. این‏ها در واقع آن روزى هم كه طرفدار انقلاب بودند به جهت حق بودن انقلاب نبود، بلكه به دلیل این‏كه فضای آن روز بیشتر فضای انقلابى بود، به انقلابیون پیوسته بودند و به تعبیر دیگر این‏ها طرفدار فضای غالبِ زمانه بودند. چنین افرادى نمى‏توانند از فضای ظلمانی زمانه ی خود نجات پیدا كنند چون حسینى نیستند. سنت اربعین به ما یاد می دهد همیشه حقّ، حق است و شما باید به حق وفادار باشید حتى وقتى كه تمام جامعه را جوّ یزیدى فرا مى‏گیرد، حتى اگر بناست كشته شوى، باز هم به حق وفادار باش. وفادارى به حق است كه تو را نجات مى‏دهد.

وقتی در زمانه ای زندگی می کنیم که با سیطره ی فرهنگِ تجدد روبه روئیم و نتوانسته باشیم تزلزل آن تمدن را احساس کنیم، به زحمت می توان متوجه حضور تاریخی شد که اربعین در این زمانه گشوده است؛ مگر آن که تابع مشهوراتِ دوران نباشیم و به امکاناتی که در ذات حرکت اربعینی این زمانه نهفته است بیندیشیم و به آینده ای که ماورای فرهنگ تجدد، در حال طلوع است نظر کنیم؛ هرچند در عالَمی که همه ی مناسبات آن را فرهنگ تجدد معنا کرده است، غریب بمانیم، ولی گمان نکنیم راهی جز راه تجدد در مقابل ما نیست.