شرح پند نامه آیت الله سعادت پرور توسط استاد علیپور- جلسه4

تاریخ ارسال:ش, 09/01/1404 - 13:57

 تحلیل مفهوم «توجه» و نقش آن در معرفت نفس

این سند به تحلیل و تبیین مفهوم محوری «توجه» به عنوان کلید دستیابی به «معرفت نفس» (خودشناسی) می‌پردازد. استدلال اصلی این است که معرفت نفس، حقیقتی بدیهی و آشکار است که به دلیل «شدت ظهور» پنهان مانده است. مانع اصلی درک آن، نه پیچیدگی ذاتی نفس، بلکه «غفلت» ناشی از معطوف شدن تمامیت وجود انسان به «غیر نفس» (هر آنچه غیر از خود است) می‌باشد.

سند، تمایزی بنیادین میان «تفکر» و «توجه» قائل می‌شود: تفکر، فعالیتی است که تنها یک بُعد از وجود انسان را درگیر می‌کند، در حالی که توجه، متمرکز شدن «تمام موجودیت» فرد بر یک موضوع است. این توجه کامل، وقتی از امری بریده شود، آن امر معنا و اثر خود را برای فرد از دست می‌دهد و بالعکس، وقتی به امری معطوف گردد، فرد با آن امر «زندگی می‌کند».

برای اثبات اهمیت و جایگاه این مفهوم، به شواهد متعددی از آیات قرآن و روایات استناد شده است. آیاتی که در آن‌ها از «اسلام وجه» (تسلیم کردن تمامیت وجود) سخن به میان آمده، به عنوان مصداق اکمل توجه تفسیر می‌شوند که ثمراتی چون رهایی از «خوف و حزن» و دستیابی به «عروة الوثقی» را در پی دارد. روایات نیز بر عدم استجابت دعای «قلب غافل» و شرط تأثیر «اسم اعظم» که خالی کردن دل از غیر خداست، تأکید می‌کنند که همگی ناظر بر قدرت تعیین‌کنندهٔ توجه هستند. در نهایت، با ارائه مثال‌های ملموس از زندگی روزمره، نشان داده می‌شود که چگونه توجه، واقعیت زیستهٔ انسان را شکل می‌دهد و غفلت، او را از بدیهی‌ترین حقایق پیرامون و درون خود جدا می‌سازد.

--------------------------------------------------------------------------------

تعریف و تمایز مفاهیم کلیدی

معرفت نفس: حقیقتی آشکار اما پنهان

برخلاف القائات فرهنگی که خودشناسی را امری بسیار سخت، غیرممکن یا حتی ناموجود جلوه می‌دهند، حقیقت نفس (خود) امری پنهان و در پرده نیست. این حقیقت به قدری آشکار و بدیهی است که «از شدت ظهور برای ما پنهان شده است». ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، با نفس خود و به واسطه آن زندگی می‌کنیم.

• عامل اصلی پنهان ماندن نفس: عامل کلیدی که مانع شناخت این حقیقت آشکار می‌شود، «توجه به غیر نفس» است. از شدت توجه به غیر، توجه ما از خود قطع شده است.

• غفلت: این قطع شدن توجه از خود، همان معنای «غفلت» است.

• راهکار: برای شناخت نفس، نیازی به طی کردن فرایندهای سنگین نیست. تنها کافی است توجه را از «غیر نفس» بریده و به «نفس» معطوف کرد.

«توجه» در مقابل «تفکر»

مفاهیم الهی تا زمانی که صرفاً در ذهن باقی بمانند، فایده عملی نخواهند داشت. «توجه» ابزاری است که این مفاهیم را به محسوسات حسی زندگی تبدیل می‌کند. تفاوت بنیادین آن با تفکر در جدول زیر تشریح شده است:

وجه تمایز

تفکر (Thinking)

توجه (Attention)

دامنه درگیری وجود

تنها یک بعد از ابعاد وجود (مانند قوه فکر) فعال می‌شود و مفاهیمی را به دست می‌آورد.

تمام موجودیت و حقیقت وجود به حرکت درمی‌آید و بر یک چیز متمرکز می‌شود.

ماهیت

یک فعالیت جزئی از وجود.

یک حرکت کلی و فراگیر از تمامیت وجود.

نتیجه

کسب مفاهیم ذهنی.

«زندگی کردن» با آن چیزی که توجه به آن معطوف شده است؛ بود و نبود غیر آن بی‌معنا می‌شود.

مفهوم «وجه»: واژه «وجه» (صورت) به صورت استعاری برای اشاره به «تمام حقیقت و موجودیت» یک شخص به کار می‌رود. زیرا بیشترین ابعاد وجودی انسان (مانند دیدن، شنیدن، بویایی، گفتار و فکر) در این عضو ظهور و بروز پیدا می‌کند. بنابراین، نام جزء (وجه) بر کل (تمامیت وجود) اطلاق شده است.

شواهد قرآنی و روایی بر اهمیت توجه

قرآن کریم در آیات متعددی به اهمیت «توجه» که با تعبیر «تسلیم وجه» بیان شده، اشاره می‌کند.

تسلیم «وجه» در قرآن

1. سوره بقره، آیه ۱۱۲:

    ◦ تفسیر: «مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ» یعنی کسی که تمام موجودیت و حقیقت خود را تسلیم خدا کند. این همان توجه اکمل است.

    ◦ برکات: نتیجه چنین توجهی، اجر نزد پروردگار و رهایی کامل از «خوف» و «حزن» است؛ دو عاملی که تمام انسان‌ها از آن در رنج و عذاب هستند.

2. سوره لقمان، آیه ۲۲:

    ◦ تفسیر: تسلیم کردن تمام موجودیت به سوی خدا، که همان توجه است.

    ◦ برکات: دستیابی به «عروة الوثقی» (دستگیره محکم) و درک این حقیقت که عاقبت همه امور به سوی خداست. این درک، منشأ اطمینان و قاطعیت در برابر حوادث است.

3. سوره انعام، آیه ۷۹ (کلام حضرت ابراهیم):

    ◦ تفسیر: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ» (من تمام موجودیتم را متوجه کردم) بیانی صریح از عمل «توجه» به خالق آسمان‌ها و زمین است.

روایات در باب غفلت و توجه

1. دعای قلب غافل: پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند:

    ◦ مفهوم: خداوند دعایی را که از دلی در حال غفلت و سرگرمی به غیر او صادر شود، قبول نمی‌کند. غفلت، که همان عدم توجه است، مانع استجابت است.

2. اسم اعظم: در پاسخ به سؤال از اسم اعظم، امام فرمودند:

    ◦ مفهوم: همه اسماء الهی، اعظم هستند. شرط تأثیرگذاری آن‌ها این است که دل را از غیر خدا کاملاً خالی کنی. این حالت، یعنی بریدن توجه از ماسوی‌الله و معطوف کردن تمام آن به خدا، باعث می‌شود هر اسمی از اسماء الهی، قدرت اعظم خود را نشان دهد.

تبیین عملی «توجه» و «غفلت» با مثال

قدرت شگفت‌انگیز «توجه» در شکل‌دهی به واقعیت زیستهٔ ما، از طریق مثال‌های زیر روشن می‌شود.

مثال مرد در آسانسور

• حالت اول: غفلت از محیط (توجه به غیر)

    ◦ فردی که اخطاریه دادگاه دریافت کرده و ذهنش به شدت نگران و درگیر آن است. او سوار آسانسور می‌شود، دکمه را می‌زند و پیاده می‌شود، اما صبح روز بعد هیچ‌چیز از این فرایند به یاد نمی‌آورد.

    ◦ تحلیل: تمام موجودیت و توجه او به دادگاه معطوف بوده و در نتیجه، از محیط فیزیکی خود (آسانسور) کاملاً «غافل» بوده است. اگرچه جسمش آنجا بوده، اما خودش حضور نداشته است.

• حالت دوم: توجه کامل به محیط (توجه به خود و موقعیت)

    ◦ همان فرد، این بار در آسانسور به تنهایی محبوس می‌شود. برق قطع شده و راه ارتباطی ندارد.

    ◦ تحلیل: اکنون تمام توجه او به آسانسور، وضعیت حبس، تشنگی، گرسنگی و تنهایی‌اش معطوف است. او با آسانسور «زندگی می‌کند» و تمام وجودش در خودش و در آن فضا متمرکز شده است. هرچه زمینه‌های نگرانی (مانند تشنگی شدید یا ترس از سقوط) قوی‌تر شود، شدت توجه نیز بالاتر می‌رود.

مثال‌های روزمره

• جوراب: ما در طول روز از جورابی که به پایمان چسبیده غافلیم. اما به محض آنکه صحبتی از جوراب می‌شود، توجه ما به آن برمی‌گردد. این در حالی است که زمانی تمام توجه ما صرف پیدا کردن و خریدن همان جوراب شده بود. این نشان می‌دهد چگونه توجه، یک شیء را معنادار یا بی‌معنا می‌کند.

• گوش دادن به اخبار: فردی با دقت به اخبار گوش می‌دهد. ناگهان صدای مهیبی از بیرون می‌آید. تمام موجودیت او (نه فقط گوشش) به سمت آن صدا کشیده می‌شود. پس از آن، اگر از او بپرسند اخبار چه گفت، پاسخ می‌دهد: «نشنیدم». او بریده شده است، زیرا توجه‌اش به جای دیگری معطوف شده بود.

• جستجوی یک شخص: کسی که با اضطراب در اتاقی به دنبال فردی می‌گردد، آنچنان تمرکز و توجهش به یافتن آن شخص است که اشیاء دیگر اتاق مانند کمد یا فرش را «نمی‌بیند»، با اینکه چشمش از روی آن‌ها عبور کرده است. او در آنجا حضور فیزیکی داشته، اما خودش (توجه‌اش) جای دیگری بوده است.

نتیجه‌گیری و راهکار عملی

«توجه» یک نیروی بنیادین است که واقعیت ادراکی و زیستهٔ انسان را خلق می‌کند. ما با هر آنچه که توجهمان به آن معطوف است زندگی می‌کنیم و از هر آنچه از دایره توجهمان خارج است، بریده و غافل هستیم، حتی اگر به ما نزدیک‌ترین چیز باشد.

به عنوان یک راهکار عملی و مقدماتی، پیشنهاد می‌شود که فرد مدتی به خودِ پدیده «توجه» توجه کند تا به خاصیت شگفت‌انگیز و قدرت آن آگاه شود. این تمرین، مقدمه‌ای است برای برداشتن گام بعدی، یعنی بریدن ارادی توجه از «غیر نفس» و معطوف ساختن آن به «نفس» که همان مسیر اصلی برای دستیابی به خودشناسی و بهره‌گیری از عنایات الهی است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط