سیره صالحان در شب های قدر
سیره صالحان در شب های قدر
از اعمالى که در طول سال، مخصوصا شبهاى مبارک رمضان و على الخصوص در شب قدر بدان سفارش اکید شده است، اِحْیا و شب زنده دارى است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:منْ اَحْیا لَیْلَةَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَى السَّنَةِ الْقابِلَةِ؛ کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى می گرداند.(1)
عنِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله وسلم) قَالَ :قالَ مُوسَى إِلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ قَالَ قُرْبِي لِمَنِ اسْتَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ؛خداوندا مى خواهم به تو نزديك شوم، فرمود: قرب من در بيداري شب قدر است.
قالَ إِلَهِي أُرِيدُ رَحْمَتَكَ قَالَ رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ؛گفت: خداوندا! رحمتت را مى خواهم، فرمود: رحمتم در ترحم و رحم كردن به مساكين در شب قدر است.قالَ إِلَهِي أُرِيدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَيْلَةَ الْقَدْرِ؛
گفت: خداوندا جواز عبور از صراط را مى خواهم فرمود: رمز عبور از صراط صدقه دادن در شب قدر است.
قالَ إِلَهِي أُرِيدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَةً فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ؛
گفت: خداوندا بهشت و نعمتهايش را مى خواهم فرمود: رسیدن به آن درگروی تسبيح گفتن در شب قدر است.
قالَ إِلَهِي أُرِيدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِكَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ؛
گفت: خداوندا رهايى از جهنم و غذابش را مى خواهم فرمود: رمز نجات از دوزخ استقفار در شب قدر است.
قالَ إِلَهِي أُرِيدُ رِضَاكَ قَالَ رِضَايَ لِمَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ؛
گفت: خداوندا رضاي تو را مى خواهم، فرمود: رضاي من در خواندن دو ركعت نماز در شب قدر است.(2)
ائمه معصومین (علیهم السلام) هم، این سنت حسنه را پاس و گرامى می داشتند و از آن بهره می بردند:سیره رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) سرمشق همه انسانها، حتی اسوه امامان معصوم (علیهم السلام) بود.
حال و هوای آن حضرت در شب های قدر، کاملا تغییر می کرد.
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
پیامبر اسلام خود و خاندانش در دهه آخر ماه مبارک رمضان، شب را احیا می کردند (و به خواب نمی رفتند).(3)
امام صادق (علیه السلام) سیره ایشان را چنین ترسیم می کند:
أنَّ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) كَانَ يَطْوِي فِرَاشَهُ وَ يَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِي اَلْعَشْرِ اَلْأَوَاخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ كَانَ يُوقِظُ أَهْلَهُ لَيْلَةَ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِينَ وَ كَانَ يَرُشُّ وُجُوهَ اَلنِّيَامِ بِالْمَاءِ فِي تِلْكَ اَللَّيْلَةِ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ لاَ تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا يَنَامُ تِلْكَ اَللَّيْلَةَ وَ تُدَاوِيهِمْ بِقِلَّةِ اَلطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ اَلنَّهَارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَيْرَهَا؛
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در دهه آخر از ماه رمضان رختخواب خویش را جمع می کردند و کمربند [همّت برای عبادت] را محکم می بستند و همیشه اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه می داشتند و بر روی خواب رفتگان در آن شب آب می پاشیدند تا از درک شب قدر و درک شب زنده داری محروم نشوند.(4)
✍️سیره حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
حضرت فاطمهٔ الزهرا (سلام الله علیها) نیز چون پدر معصومش، شب های قدر را احیا می داشت نه تنها خودش، شب زنده دار بود بلکه کودکان و نوجوانان خانه را نیز با این سنت آشنا می ساخت و شب های قدر که فرامی رسید به فرزندان خود، توصیه می کرد غذای کمتری بخورند تا بر اثر پرخوری زودتر به خواب نروند و برای شب زنده داری حال و نشاط بیشتری بیابند.(5)
وَ کانَتْ فاطِمَه (علیها السلام) لا تَدَعُ اَحَدا مِنْ اَهْلِها ینامُ تِلْک اللَّیلَة وَ تُداویهِمْ بِقِلَّة الطَّعامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیرَها؛
روش فاطمه (عليها اليلام) این بود که هیچ فردی از خانواده خویش را نمی گذاشتند در آن شب (بیست و سوم) بخوابد و [مشکل خواب] آنها را با کمی غذا و آمادگی در روز درمان می نمودند و می فرمودند: محروم است کسی که از خیر [و برکت] آن شب محروم شود.(6)
همه ائمه (علیهم السلام) از این سیره شایسته نبوی و فاطمی، تبعیت می کردند و عالمان و عارفان صادق نیز این سنت را تداوم می بخشیدند که به نمونه ای اشاره می شود.
حضرت علامه طباطبائی سیره استادش، سیدعلی قاضی طباطبایی را در شبهای قدر چنین توصیف می کند: روش قاضی طباطبایی این بود که در ماه مبارک رمضان، ساعت چهارِ شب در منزل خود، رفقای خود را می پذیرفتند و مجلس اخلاق و موعظه ایشان
تا ساعت شش از شب، گذشته، طول می کشیده در دهه اول و دوم چنین بود، ولی در دهه سوم، ایشان مجلس را تعطیل می کرد و تا آخر ماه رمضان هیچ کس ایشان را نمی دید. چه بسا به مشاهد مقدس مشرف می شدند و به دور از دید مردم، همچنان به مجاهدت و تزکیه نفس و خودسازی ادامه می دادند.
امام خمینی (رحمت الله) نیز به محض طلوع ماه رمضان دیدار رسمی و عمومی با مردم و برخی از کارهای خود را تعطیل می کردند و به تفکرات تنهایی و به دعا و نیایش و عبادت و خودسازی می پرداختند و جان تازهای می گرفتند و پس از پایان ماه رمضان، با قدرت و توان و تأییدات مضاعف الهی و معنوی، در صحنه سیاست و کرسی قیادت حضور می یافتند.
این روش عالمان شیعی و فقیهان و عارفانِ سرآمد، ریشه در سیره پیامبر دارد؛ ایشان حتی پیش از بعثت، راهی کوه حرا می شدند و به دور از محیط جهل آلود مردم مکه عزلت می گزیدند؛ چونان حضرت موسی که به کوه سینا به مناجات با خدا می رفت.
آری حضور فعال و مثبت و موفقیت آمیز، در صحنه های سیاسی و اجتماعی و جهاد و انقلاب، حضور عرفانی در محضر معبود را می طلبد تا بدینسان در میدان عمل، قدرت روحی بیابند و بر شیاطین بیرونی ظفر یابند و این وعده صادقانه خداست که:والَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينََ؛
و آنان که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعاً به راه های خود، هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است.(7)
.............
پی نوشت:
1- بحار الانوار، جلد۹۵، صفحه۱۴۵.
2- وسائل الشيعه، جلد۸، صفحه۲۰؛ مستدرک الوسائل جلد۷، صفحه۴۵۶.
3- حر عاملی، وسایل الشیعه، جلد۷، صفحه۲۵۶؛ فروع الکافی، جلد۴، صفحه۱۵۵.
4- دعائم الإسلام، جلد۱، صفحه۲۸۲؛ مفاتیح الجنان، صفحه ۲۲۱.
5- کتاب مهرتابان، صفحه۳۷۳.
6- مفاتیح الجنان، اعمال شب۲۱، صفحه۴۲۵.
7-سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
- وبلاگ میکائیل حیدری
- بازدید: 1876
- 1