پیامدهای زشت و آزاردهنده غیبت
غیبت، پیامد های زشت و آزاردهنده ای برای غیبت شونده و غیبت كننده به بار خواهد آورد كه آن ها را به دو دسته دنیایی و آخرتی تقسیم كرده اند.
الف. پیامدهای زشت غیبت در دنیا:
1. ریختن آبرو و شكستن حریم:
غیبت كننده با رفتار ناروایش آبروی دیگران رابه خطر می اندازد، از این رو خداوند هم آبروی او را در معرض خطر قرار می دهد و او را در این دنیا رسوا می كند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: لاتَغتَب فَتغتَب وَلاتَحفَر لاَخیكَ حُفَره فَتَقَعَ فیها.[1]
غیبت نكن كه مورد غیبت واقع می شوی و برای برادرت گودالی نكن كه خود در آن خواهی افتاد.
روایت به این معنا است كه اگر از كسی غیبت كنند، از آن ها نیز غیبت خواهند كرد، چون وقتی غیبت كنند كه عیب و نقص دیگران را آشكارا سازد، دیگران نیز درصدد رسوا كردن او برخواهند آمد.
رسول گرامی اسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:
ای كسانی كه به زبان اسلام آورده اید و ایمان در دل های شما خالص و بی شائبه نشده است! مسلمانان را سرزنش، واسرار آن ها را دنبال نكنید، همانا كسی كه عیب های مردم را بجوید، خداوند عیب های او را دنبال می كند و هر كس خدا دنبال اسرار و عیوبش باشد، او را در خانه خودش رسوا می كند.[2]
2. ایجاد دشمنی:
ازآن جا كه غیبت، آبروی مؤمنی را می ریزد، اورا دشمن غیبت كننده می كند. همچنین دوستان كسی كه از او غیبت شده، به غیبت كننده به دیده دشمنی می نگرند؛ هر چند دیدشان درباره كسی كه نقصش بیان شده است نیز عوض شود؛ پس غیبت كننده هم خشم پروردگار و هم خشم بندگان او را برمی انگیزد.
امیر مؤمنان علی(علیه السلام) فرمود: ایاك و الغیبه فانها تمقتك الی الله و الناس و تحبط اجرك.[3]
از غیبت بپرهیز؛ چون موجب می شود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرار گیری و پاداشت نابود شود.
3. سلب اعتماد:
اگر انسان عیب برادر مؤمنش را بگوید، اعتماد دیگران را از او و حتی از خودش سلب می كند زیرا دیگران به این باور می رسند كه او شخص مطمئنی نیست و اسرار اشخاص را فاش می سازد.
هر آن كو برد نام مردم به عار تو خیر خود از وی توقع مدار / كه اندر قفای تو گوید همان كه پیش تو گفت از پس مردمان[4]
اگر حس اعتماد در افراد افزایش یابد، جامعه منسجم و یكپارچه می شود، در حالی كه اگر غیبت در جامعه رشد كند، انسجام جامعه در معرض خطر قرار می گیرد.
4. تبلیغ زشتی ها:
از آن جا كه غیبت، بیان عیب ونقص شخص یا باز گفتن كار زشت او در غیاب او است، با این رفتار زشتی آن عمل ناپسند از بین می رود چنان كه اگر شنونده در مقابل غیبت كننده سكوت اختیار كرده عكس العملی نشان ندهد باعث می شود او در انجام این كار جسارت و جرأت بیش تری یابد و زشتی غیبت را درك نكند، همچنین زشتی و قبحی كه عمل بازگو شده پیش از غیبت، نزد شنونده داشته است شكسته یا دست كم ضعیف می شود.
حضرت صادق(علیه السلام) می فرماید:
هر كس درباره مؤمنی، آن چه {از عیب و نقص او را} كه با چشم دیده یا با گوش شنیده است باز گوید، از كسانی است كه خداوند عز و جل درباره آنان می فرماید: همانا كسانی كه دوست دارند زشتی ها در بین كسانی كه ایمان آورده اند، منتشر شود، برای ایشان عذابی دردناك است.[5] پس غیبت با پیامدهای زشتی چون سلب اعتماد و ایجاد دشمنی و كینه و ریختن آبرو، سلامت جامعه انسانی را در معرض خطر قرار داده، به نابودی می كشاند.
ب. پیامدهای آخرتی و معنوی غیبت
1. نابود كننده دین:
غیبت موجب نابودی دین است.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) درباره غیبت می فرماید:
الغیبه اسرع فی دین الرجل المسلم من الاكله فی جوفه[6]
اثر غیبت در دین شخص مسلمان سریع تر از بیماری خوره[7] است كه وارد بدن می شود.
یعنی غیبت، دین انسان را به سرعت از بین می برد.
2. مانع پذیرش اعمال نیك:
غیبت باعث می شود عمل و رفتار شایسته انسان تا چهل روز مورد پذیرش درگاه احدیت قرار نگیرد. در روایات مكرر اشاره شده كه وضو، نماز و روزه شخص غیبت كننده باطل است؛ البته مقصود از باطل بودن در این جا، بطلان فقهی نیست، به این معنا كه عبادت فرد، انجام نشده است و به دلیل انجام ندادن فریضه، مورد توبیخ قرار گیرد بلكه منظور، خالی بودن این رفتار از اثری است كه اعمال صالح و رفتار شایسته باید روی فرد بگذارد.
اعمال صالح، سازنده سعادت و بهشت و بازدارنده از دوزخ و عذاب الهی هستند، اما درصورتی كه بر روح انسان اثر نگذارند، مانع رفتن او به جهنم نمی شوند به این معنا كه از ارتكاب گناهان جلوگیری نخواهند كرد وسازنده روح انسان نخواهند بود.
رسول گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
هر كس از مرد یا زن مسلمانی غیبت كند خداوند متعال نماز و روزه او را تا چهل شبانه روز نمی پذیرد مگر آنكه شخص غیبت شده از آن فرد بگذرد.[8]
كسی كه در ماه رمضان از مسلمانی غیبت كند، پاداشی برای روزه اش به او داده نمی شود.[9]
در روایت آمده است كه روزی حضرت رسول دستور داد مسلمانان روزه بگیرند و بدون اجازه من افطار نكنند.
هنگام مغرب، همه برای افطار كردن از حضرت اجازه گرفتند. شخصی خدمت پیامبر آمد و عرض كرد:
ای رسول خدا! دو تا از دختران من روزه گرفته اند، برای افطاركردن آن ها اجازه بفرمایید. حضرت پاسخ نداد.
برای بار دوم درخواستش را تكرار كرد، باز هم از پیامبر چیزی نشنید.
بار سوم حضرت فرمود: آن ها روزه نبودند. چگونه روزه بوده كسی كه در این روز گوشت های مردم را خورده است. به آن ها بگو اگر روزه بوده اند، قی كنند.[10] آن ها شروع به قی كردند و از دهانشان لخته های گوشت بیرون آمد، پس آن مرد نزد پیامبر بازگشت و ماجرا را گفت. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: سوگند به آن كسی كه جان محمد در دست او است، اگر این لخته ها در شكم ایشان باقی می ماند، آتش آن ها را دربر می گرفت.[11]
هم چنین غیبت، نورانیتی را كه از وضو حاصل می شود، از بین می برد.
3. انتقال نیكی ها:
غیبت موجب انتقال نیكی های شخص غیبت كننده، به نامه اعمال كسی كه از او غیبت شده است، می شود.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
شخصی را روز قیامت به پیشگاه الهی می آورند و نامه عملش را به او می دهند. متوجه می شود از كارهای خوب او در نامه عملش خبری نیست. می گوید: خدایا! این نامه عمل من نیست. من در آن عبادت هایم را نمی بینم به او گفته می شود: خداوند هیچ گاه كار كسی را فراموش و عوض نمی كند.
اعمال تو با غیبت كردن از بین رفته است، دیگری را می آورند و نامه عملش را به او می دهند. می بیند كه خوبی های بسیاری در آن وجود دارد. می گوید: خدایا! من چنین طاعاتی را انجام نداده ام. به او گفته می شود: فلانی از تو غیبت كرد، در نتیجه حسنات او به تو رسید.[12]
4. تأخیر پاداش و تقدیم مجازات:
حضرت صادق(علیه السلام) می فرماید: خداوند متعالی بر موسی بن عمران(علیه السلام) وحی كرد:
غیبت كننده اگر توبه كند {و حلالیت بطلبد} آخر كسی است كه وارد بهشت می شود و اگر موفق به توبه نشود، نخستین كسی است كه وارد جهنم می شود.[13]
5. عذاب قبر (مجازات عالم برزخ):
مجازات غیبت كننده پس از این دنیا، با ورود او به عالم برزخ آغاز می شود.
از ابن عباس روایت شده: عذاب القبر ثلاثه اثلاث، ثلث للغیبه و …[14]
عذاب قبر به سه بخش تقسیم می شود: یك سوم آن مربوط به غیبت است و …
6. تجسم زشت در روز قیامت:
حضرت صادق(علیه السلام) از پدران معصومش(علیهم السلام) چنین روایت می فرماید:
كسی كه از فرد مسلمانی غیبت كند، روز قیامت در حالی كه از دهانش بویی بدتر از بوی مردار به مشام می رسد، می آید كه اهل محشر از آن اذیت می شوند.[15]
هان كه بویای دهانتان خالق است
كی برد جان غیر آن كو صادق است
وای آن افسوسی ای كش بوی گیر
باشد اندر گور، منكر یا نكیر
نه دهان دزدیدن امكان زان مهان
نه دهان خوش كردن از دارو دهان[16]
7. خروج از ولایت الهی:
پیشوای ششم(علیه السلام) ضمن گفتاری طولانی فرمود: كسی كه درباره آن چه در برادر مؤمنش هست، غیبت كند، از سرپرستی خدا خارج و به حكومت (سرپرستی) شیطان وارد می شود.[17]
پس غیبت در بعد معنوی اش باعث می شود كه به رشته دوستی میان خالق و مخلوق، ضربه وارد شود. انسان وقتی تحت حكومت پروردگار باشد، همه اعمالش در محور خواسته های خدا قرار می گیرد و رنگ الهی می یابد، اما وقتی تحت حكومت و سرپرستی شیطان باشد، كارهایش رنگ شیطانی می گیرد و از اوج عظمت به حضیض ذلت سقوط می كند.
آثار زیبای ترك غیبت:
تا این جا آثار و پیامدهای زشت غیبت بررسی شد تا انسان زیان های آن را بداند و برای ترك آن آماده شود، اما ترك این عمل، آثار زیبایی دارد كه در روایات متعدد به آن اشاره شده است.
حضرت صادق(علیه السلام) به هشام بن سالم فرمود: هیچ «ورعی» سودمندتر از دوری از حرام های الهی و بازداشتن نفس از «اذیت كردن مؤمنان و غیبت كردن از آن ها» نیست.[18]
«ورع» در معنای عامش با «تقوا» یكی است و در معنای خاصش «ترك مشتبهات» است.[19] در تفسیر این روایت می توان گفت:
اگر ترك غیبت، «ملكه» روح انسان شود، یكی از سودمندترین ورع ها را به دست خواهد آورد.
در روایات دیگری هم به صورت مطلق آمده است: «اگر انسان از زبان خود مراقبت كند و آبروی دیگران را نریزد، خداوند هم در قیامت از لغزش های او چشم می پوشد» كه غیبت نیز از مصادیق بارز این روایت است.
حضرت زین العابدین(علیه السلام) می فرماید:
كسی كه زبانش را از {ریختن} آبروی مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت از گناهان او چشم می پوشد.[20]
روایات دیگری هم نشان دهنده ارتباط مستقیم غیبت نكردن و ایمان هستند، یعنی این مطلب را بیان می كنند كه اگر كسی زبانش را از بدگویی باز دارد، ایمانش پایدار می ماند.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ایمان بنده پایدار و پابرجا نمی ماند، مگر این كه دلش پابرجا و پایدار بماند و دلش هم {در این راه ایمانی} پایدار نمی ماند، مگر زبانش پایدار بماند پس كسی از شما كه می تواند خدا را ملاقات كند در حالی كه دستش به خون و اموال برادران مسلمانش آلوده نباشد و زبانش متعرض آبروی برادران ایمانی اش نشود، این كار را بكند.[21]
روایاتی دیگر در باب صدقه وجود دارند كه غیبت را هم دربر می گیرند چرا كه هر عضوی از اعضای بدن ما صدقه ای دارد و صدقه زبان ترك گفتار زشت است كه شامل خودداری از غیبت نیز می شود.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) نیز می فرماید:
جلو زبانت را بگیر {و غیبت نكن} كه همین {جلوگیری تو} صدقه ای است كه با زبانت بر خویش می دهی.[22]
در برخی روایات ترك غیبت برتر از بسیاری عبادت های مستحب شمرده شده است.
حضرت(صلی الله علیه وآله وسلم) در بیان دیگری فرمود: ترك غیبت نزد خداوند عزیز و بزرگ از ده هزار ركعت نماز مستحبی محبوب تر است.[23]
كسی كه روزه می گیرد در حال عبادت است اگر چه در بستر خویش خواب باشد به شرط این كه از برادر ایمانی اش غیبت نكند.[24]
در روایت دیگری از رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) چنین نقل شده است:
نشستن داخل مسجد در انتظار نماز، عبادت است به شرط این كه فرد سخنی نگوید {و سكوت كند} گفته شد:
ای رسول خدا! منظور چه سخنی است؟ حضرت فرمود: «غیبت»[25]
گاه ترك این رفتار ناپسند عامل ورود انسان به بهشت معرفی شده است:
شش خصلت است كه هیچ مسلمانی با یكی از آن ها نمی میرد، مگر آن كه خداوند تعهد كند او را وارد بهشت كند، فردی كه نیت او این باشد از برادر ایمانی اش غیبت نكند؛ پس اگر بر این نیت بمیرد، خداوند متعهد است او را وارد بهشت كند …[26]
ترك غیبت، خیر و نیكی در دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت:
حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: ما در كتاب حضرت علی(علیه السلام) این روایت را یافتیم كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بر بالای منبر فرمود: و الذی لا اله الا هو ما اعطی مومن قط خیر الدنیا و الاخره الا بحسن ظنه بالله و رجائه له و حسن خلقه و الكف عن اغتیاب المومنین.[27]
سوگند به خدایی كه جز او معبودی نیست، هیچ گاه خیری در دنیا و آخرت نصیب مؤمنی نشد، مگر به سبب خوش گمانی اش به خدا و امیدواری به او و خوش اخلاقی و ترك غیبت درباره برادران ایمانی.
ازسوی دیگر می فرماید:
سوگند به خدایی كه جز او معبودی نیست، خداوند هیچ مؤمنی را پس از توبه و استغفار كیفر نمی كند مگر به سبب بدگمانی اش به خدا و كوتاهی در امید به او و بداخلاقی و غیبت كردن از برادران ایمانی.[28]
پی نوشت:
[1] علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 72، ص 247، ح 16.
[2] كلینی: كافی، ج 2، ص 354، ح 2.
[3] آمدی: غررالحكم، ص 221، ح 4425.
[4] سعدی: بوستان.
[5] كلینی: كافی، ج 2، ص 357، ح 2.
[6] همان، ص 356، ح 1.
[7] نوعی بیماری است كه باعث نابودی اجزای بدن فرد مبتلا می شود.
[8] محدث نوری: مستدرك الوسائل، ج 7، ص 322، ح 8293.
[9] همان.
[10] بالا آوردن، استفراغ كردن.
[11] شهید ثانی: كشف الریبه، ص 8.
[12] محدث نوری: مستدرك الوسائل، ج 9 ص 121، ح 10418.
[13] علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 72، ص 257، ح 48.
[14] همان، ج 6، ص 245، ح 72.
[15] حر عاملی: وسائل الشیعه، ج 12، ص 282، حدیث 16312.
[16] مولوی: مثنوی معنوی، دفتر سوم، قصه خورندگان پیل بچه.
[17] حر عاملی: وسائل الشیعه، ج 12، ص 285، ح 16319.
[18] كلینی: كافی، ج 8، ص 244، ح 338.
[19] اموری كه در آن ها شبهه حرمت وجود دارد.
[20] كلینی: كافی، ج 2، ص 305، ح 14.
[21] علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 72، ص 262، ح 67.
[22] كلینی: كافی، ج 2، ص 114، ح 7.
[23] محدث نوری: مستدرك الوسائل، ج 9، ص 117، ح 10404.
[24] صدوق: الفقیه، ج 2، ص 74، ح 1772.
[25] كلینی: كافی، ج 2، ص 356، ح 1.
[26] محدث نوری: مستدرك الوسائل، ج 9، ص 117، ح 10405.
[27] كلینی: كافی، ج 2 ص 71، ح 2.
[28] همان.
- وبلاگ سردبیر ضیاءالصالحین
- بازدید: 912
- 2