حقوق بعد از مرگ والدین بر فرزندان
در این نوشتار حقوق بعد از مرگ والدین بر فرزندان را برایتان نشر می دهیم:
1. حقوق بعد از مرگ والدین
از دیدگاه فرهنگ وحیانی اسلام، همچنان که پدر و مادر در حال حیات حقوقی بر عهده فرزندان خود دارند، بعد از مرگشان نیز حقوقی به عهده فرزندان دارند. برخی از آن حقوق به این شرح است:
الف) زیارت مزار والدین
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس قبر پدر و مادرش یا یکی از آن ها را در هر جمعه زیارت کند و در کنار مزار آنان سوره یاسین بخواند، در مقابل هر حرفی که از این سوره می خواند، آمرزشی از سوی خدا دریافت خواهد کرد.[1]
آن حضرت در گفتار دیگری به فرزندانی که فقط به خاطر خدا به زیارت قبر والدین خود می روند، پاداش حج مقبول مژده داده، فرمودند: کسی که قبر پدر و مادر و یا یکی از آن ها را با قصد قربت زیارت می کند، معادل یک حج پذیرفته شده ثواب برده و هر کس پیوسته به زیارت قبر والدین خود برود، ملائکه قبر او را زیارت خواهند کرد.[2]
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به شعیان خود سفارش فرمودند که به زیارت مردگانتان بروید! آنان از زیارت شما خوشحال می شوند و شما بعد از دعا در حق آنان، حاجت های خود را نیز در کنار قبر آنان از خدای متعال بخواهید.[3]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به زیارت قبر پدر و مادرش می رفت. نخستین بار که حضرت(صلی الله علیه و آله) به زیارت قبر پدرش(عبدالله) رفت، در شش سالگی بود که به همراه مادرش (آمنه) از مکه به یثرب سفر کرد و آرامگاه پدر گرامی اش را زیارت نمود.[4]
همچنین آن حضرت به همراه گروهی از مسلمانان در عصر های پنج شنبه به زیارت قبرستان بقیع رفته، به اهل قبور سلام و رحمت می فرستاد.[5]
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هر کس به زیارت قبر مؤمنی برود، رو به قبله بنشیند و دست خود را روی قبر بگذارد و هفت بار سوره «قدر» را بخواند، علاوه بر اینکه از خوف و وحشت روز قیامت در امان خواهد بود، خدای متعال او و صاحب قبر را می آمرزد.[6]
حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده است: هر مؤمنی که «آیة الکرسی» را بخواند و ثواب آن را برای اهل قبور قرار دهد، خدای متعال از هر حرف او مَلَکی می آفریند که تا روز قیامت برای آن مؤمن تسبیح می گویند.[7]
ب) قرائت قرآن برای والدین
قرآن کتاب آیین زندگی است و یک مسلمان وظیفه دارد که از دوران کودکی تا آخرین روز حیات خویش با این کتاب آسمانی آشنا شده و ارتباط همیشگی داشته باشد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: قرآن عهد نامه خدای متعال برای تمام انسان ها می باشد. هر مسلمانی شایسته است به این عهد نامه بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند.[8]
گر چه قرآن آیین زندگی و چگونه زیستن است؛ اما آیات نورانی آن برای مردگان نیز تأثیر دارد و ثوابی را که از این طریق عاید مردگان می شود، در آخرت و سرنوشت آنان دخیل است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «قِرَاءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذَابَ عَنِ الوَالِدَینِ وَلَو کَانَا کَافِرِینِ؛[9] قرائت کردن قرآن از روی مصحف از عذاب پدر و مادر می کاهد، گر چه آنان کافر باشند.» آن حضرت در گفتار دیگری فرمود: «هر که قرآن را از رو بخواند، از چشمان خود بهره خوبی خواهد برد و سبب کاهش عذاب از والدینش نیز می گردد، گرچه آن دو کافر باشند.»[10]
در میان سوره های قرآن سوره توحید برای آمرزش والدین اهمیت خاصی دارد.
امام صادق(علیه السلام) در گفتاری روح بخش فرمود: هر که به خدا و روز جزا ایمان دارد، خواندن سوره توحید را دنبال هر نماز واجب از دست ندهد؛ زیرا هر کس آن را بخواند، خدا خیر دنیا و آخرت را برای او فراهم می کند و او را به همراه پدر و مادرش و سایر فرزندان آن دو بیامرزد.[11]
ج) اعمال نیک به نیت والدین
یکی دیگر از وظایف فرزند بعد از مرگ والدین برای جلب رضایت آنان و شادی روحشان این است که از انجام اعمال نیک دریغ نورزند؛ به این ترتیب که دوستان آنان را مورد احترام و محبت قرار دهد، نماز بخواند و ثواب آن را به پدر و مادر هدیه کند، برای آمرزش آنان دعا نماید، اگر عهد، پیمان و قول یا قراری دارند، به آن وفا کند، در ادای قرض آنان سهل انگاری نکند، از آشنایان و فامیل های پدر و مادر دیدار نموده و در احسان به آنان مضایقه نکند و خلاصه هر کاری را که احساس می کند در راستای جلب رضایت پدر و مادر و شادی روح آنان خوب است، به نحو شایسته ای به انجام برساند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: در روز قیامت سرآمد ابرار و نیکان کسی است که پس از مرگ پدر و مادر برای ایشان احسان و نیکی کند. حتی بنا به فرموده آن حضرت، برخی از اعمال نیک فرزندان در سرنوشت والدین بعد از مرگ آنان نیز تأثیر مثبت دارد و این عمل از بار مسئولیت فرزندان کاسته و بخشی از حقوق والدینشان را از عهده آنان ساقط می کند. به جا آوردن نماز های قضا و مستحبی، دعا برای والدین، عمل به عهد و پیمان های آنان، معاشرت خوب و نیکی به فامیل و بستگان والدین، تکریم دوستان آنان از جمله این اعمال است.[12]
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: پدر یا مادر فردی از دنیا می رود، در حالی که این فرزند عاق والدین بوده و حقوق آنان را به جا نیاورده است؛ اما بعد از مرگ آنان پیوسته به آنان دعا کرده، استغفار می کند. (برای آنان اعمال نیک انجام می دهد) خدای متعال چنین فرزند تلاشگر را در ردیف ابرار قرار می دهد.[13]
خوشا به حال پدران و مادرانی که فرزندانی صالح داشته باشند تا بعد از مرگشان نیز از اعمال نیک آنان بهره مند شوند.
د) پرداخت بدهی
برخی از فرزندان وقتی والدینشان زنده اند، به آنان احسان و نیکی نمی کنند؛ اما پس از وفاتشان بدهی آنان را پرداخته و از خدای متعال برایشان طلب آمرزش می نمایند. چنین فرزندانی از دیدگاه امام پنجم(علیه السلام) درباره والدین خود نیکوکار به شمار می آیند. برخی دیگر در زمان حیات پدر و مادرشان نیکو کارند؛ اما بعد از مرگ آنان بدهی شان را نمی پردازند و برای آنان طلب آمرزش نمی کنند. خدای متعال چنین فرزندانی را عاق والدین و گنه کار می نویسد.[14]
خاطره ای از علامه امینی (ره)
علامه امینی (ره) می گوید: عده ای از تجّار خَیِّر و اهل ایمان در تهران بودند و گاهی اعمال خیر و نیک انجام می دادند. یکی از آن ها قطعه زمینی در یکی از مناطق مهم و حساس تهران داشت و می خواست که در آنجا مسجدی بنا کرده و در اطرافش مغازه های تجاری برای مسجد بسازد. یکی از رفقای دنیادوست، او را وسوسه کرد و به او گفت: تو در این محل سینمایی بساز و در اطراف آن مغازه های تجاری درست کن و درآمد آن را در خیرات مصرف نما.
حبّ مال از یک طرف و وسوسه شیطانی از طرف دیگر، او را به ساخت سینما وادار کرد. سال ها گذشت، او از دنیا رفت و اموال زیادی برای ورثه اش به جای ماند که از جمله همان سینما بود.
در یکی از روز ها یکی از رفقای قدیمی این مرد تاجر، بازماندگان او را به خانه خود دعوت کرد. بعد از صرف غذا، میزبان به ورثه آن میّت گفت: آیا می دانید به چه خاطر شما را دعوت کرده ام؟. جواب دادند: به خاطر مهربانی های پدر ما از ما پذیرایی می کنی.
میزبان دوباره پرسید؟. آیا پدرتان در حق شما کوتاهی کرده است؟.
گفتند: نه. ما همیشه ایشان را به خیر و نیکی یاد می کنیم و بر او رحمت می فرستیم.
سپس میزبان شمّه ای از حقوق والدین بر گردن فرزند را برای ورثه بازگو کرد. به ویژه آن که به آنان یادآور شد، بعد از وفات پدرتان نیاز او به شما چندین برابر شده؛ در ادامه گفت: من پدر شما را چند شب قبل در شدیدترین عذاب در خواب دیدم.
این عذاب وی به خاطر احداث سینما بود. او می گفت: هر وقت که فیلمی فسادانگیز در آنجا نشان می دهند و عده ای را به سوی گناه و انحراف می کشانند، ملائکه مرا به خاطر آن عذاب می کنند. او از شما عاجزانه می خواست که این ساختمان را ویران کرده و او را از عذاب نجات دهید. بازماندگان آن تاجر بعد از شنیدن خواستۀ پدرشان سکوت کرده و با تعجب و ناراحتی به همدیگر نگاه کردند و مهلت خواستند تا تصمیم بگیرند.
هفته ها گذشت و خبری نشد! این مرد دوباره از آنان دعوت کرد و بعد از پذیرایی مفصّلی از نتیجه تصمیمشان سؤال کرد. بزرگ ورثه پاسخ داد: آیا پدر ما این سینما را احداث نکرده است؟.
میزبان پاسخ داد: چرا؛ ولی الآن شدیداً پشیمان است و به خاطر آن عذاب می کشد و از شما می خواهد او را از عذاب الهی نجات دهید. بزرگ ورثه گفت: او غلط کرده و باید جزای خطای خودش را متحمل شود!! ما نمی توانیم این ساختمان را ویران کنیم.[15]
مرد میزبان از جواب آنان تعجب کرد و در بهت و حیرت فرو رفت و به بدبختی و بیچارگی رفیق تاجرش تأسف خورد که چه طور بعد از اعمال خیری که انجام داده، با کار ناشایست و خلاف شرع خود، فرزندان و خود را به هلاکت دچار نموده است.
دعای امام زین العابدین (علیه السلام) در مورد والدین
«اللَّهُمَّ وَ إِن سَبَقَت مَغفِرَتُکَ لَهُمَا فَشَفِّعهُمَا فِیَّ، وَ إِن سَبَقَت مَغفِرَتُکَ لِی فَشَفِّعنِی فِیهِمَا حَتَّی نَجتَمِعَ بِرَأفَتِکَ فِی دَارِ کَرَامَتِکَ وَ مَحَلِّ مَغفِرَتِکَ وَ رَحمَتِکَ، إِنَّکَ ذُو الفَضلِ العَظِیمِ، وَ المَنِّ القَدِیمِ، وَ أنتَ اَرحَمُ الرَّاحِمِینَ؛[16]
خداوندا! اگر پدر و مادرم را پیش از من آمرزیدی، پس ایشان را شفیع من قرار ده و اگر مرا قبل از آنان مورد آمرزش قرار دادی، پس مرا شفیع ایشان بنما تا در پرتو مهربانی ات در سرای کرامت و جایگاه مغفرت و رحمتت گرد آییم؛ زیرا تو صاحب فضل بزرگ و نعمت دیرین هستی و تو مهربان ترین مهربانانی.»
پی نوشت:
[1]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج89، ص293: «مَن زَارَ قَبرَ وَالِدَیهِ اَو اَحَدِهِمَا فِی کُلِّ جُمُعَةٍ فَقَرَاَ عِندَهُمَا یس غَفَرَ اللهُ لَهُ بِعَدَدِ کُلِّ حَرفٍ مِنهَا.»
[2]. کنز العمال، متقی هندی، نشر مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401 ق، ج16، ص479.
[3]. وسایل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، ج3، ص223.
[4]. ویژگی های پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)، عبد الکریم پاک نیا تبریزی، نشر نسیم کوثر، قم، 1385 ش، ص45.
[5]. وسایل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، ج3، ص224.
[6]. همان، ص227 تا 228.
[7]. همان، ص200؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج79، ص64.
[8]. الکافی، شیخ کلینی، ج2، ص609.
[9]. وسایل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، ج6، ص204.
[10]. الکافی، شیخ کلینی، باب قراءة القرآن فی المصحف، ح 1.
[11]. همان، باب فضل القرآن، ح 11؛ ج2، ص622.
[12]. السنن الکبری، احمد بن حسین بیهقی، نشر دارالفکر، ج4، ص61؛ کنز العمال، متقی هندی، ج16، ص474.
[13]. کنز العمال، ج16، ص478.
[14]. الکافی، ج2، ص163.
[15]. ربع قرن مع العلامة الامینی، حسین شاکری، چاپ ستاره، قم، 1417 ق، ص57.
[16]. صحیفه سجادیه، امام سید الساجدین، علی بن الحسین(علیهما السلام)، نشر الهادی قم، چاپ اول، 1418 ق، ص116، دعای 24.
------------------------------------
منبع: ماهنامه مبلغان شماره 178.
- وبلاگ ziaossalehin.ir
- بازدید: 941
- 1