باب شصت و پنجم در وارسی از عیوب مردم و فاش کردن آنها و جستجو از لغزشهای مؤمن و سرکوفت بدانها

تاریخ ارسال:چ, 10/06/1396 - 12:07

قرآن مجید

(11) 1- النور (آیه- 19) راستی کسانی که خواهند فاش شود هرزگی در باره اهل ایمان
عذاب دردناکی دارند.
(1) 2- الحجرات (آیه 12) و جاسوسی نکنید.

اخبار باب‌

: (2) 1- خصال: در سفارشی از پیغمبر (ص) که باصحابش فرمود: بشما خبر ندهم از بدان شما؟ گفتند: چرا یا رسول الله، فرمود: سخن چینها که میان دوستان جدائی افکنند و برای پاکان عیبجویند.
(3) گویم: این اخبار در باب شرار الناس و باب غیبت گذشته.
(4) 2- تفسیر قمی: بسندش تا امام ششم (ع) هر کس در باره مؤمن عیبی گوید که دیده یا شنیده بگوش خود از آنها است که خدا در باره‌شان فرموده (آیه 19 سوره النور) راستی کسانی که دوست دارند هرزگی در باره مؤمنان فاش شود عذاب دردناکی دارند در دنیا و آخرت".
(5) 3- امالی صدوق: در مناهی پیغمبر است که هر که یک هرزگی را بشنود و فاش سازد چون کسی است که انجام داده.
(6) 4- امالی طوسی: بسندش تا رسول خدا (ص) که در مدینه مردمی بودند که خاموش ماندند از ذکر عیب مردم، و خدا عیب آنها را فاش نکرد و پیش مردم بی‌عیب مردند، و در مدینه مردمی بی‌عیب بودند و عیب مردم را گفتند و خدا عیبها از آنها پدیدار کرد که نفهمیده بودند تا مردند.
(7) 5- امالی صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: سرکوفت نزن ببرادرت تا او را رحم کند و تو را مبتلا کند.
(8) 6- مجالس مفید مانندش را آورده.
(9) 7- معانی الاخبار: بسندش تا امام ششم (ع) که در تفسیر عورت مؤمن بر مؤمن حرامست فرمود: آن همین نیست که کشف شود و از او چیزی بیند همانا اینست که از او بدی نقل کند.
(10) 8- همان: بسندش از حذیفه بن منصور که بامام ششم (ع) گفتم: یک چیزی مردم میگویند که عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود آن نیست که تو خیال میکنی همانا عورت مؤمن اینست که سخن عیب داری گوید و آن را نگهدارد تا روزی بر او خشم گیرد و وی را بدان سرزنش کند.
(11) 9- همان (نزدیک بمضمون شماره 8 را آورده.
(1) 10- ثواب الاعمال: بسندش از ابی برده گفت: رسول خدا (ص) برای ما نماز خواند و زود برگشت تا آنکه دستش را بر در مسجد نهاد و به بلندترین آوازش فریاد کرد ای کسانی که بزبان ایمان دارید و ایمان با اخلاص بدل شما نفوذ نکرده از عورت مؤمنان وارسی بکنید که هر که چنین کند خدا عورتش را وارسد و او را رسوا کند گرچه درون خانه‌اش باشد.محاسن مانندش را آورده.مجالس مفید مانندش را آورده.
(2) 11- ثواب الاعمال: بسندش تا محمد بن فضیل که بامام کاظم (ع) گفتم: قربانت از یکی از برادرانم چیزی بمن رسد که برایش بد دارم و از خودش می‌پرسم و انکار کند با اینکه مردم موثقی آن را بمن خبر دادند بمن فرمود: ای محمد گوش و چشمت را هم از برادرت دروغ شمار و اگر پنجاه عادل هم گواهی دهند و خودش بر خلاف آن گفت او را باور دار و همه را دروغگو شمار و چیزی در باره او فاش مکن که زشتش کنی و آبرویش ببری و از آنان باشی که خدا عز و جل در باره‌شان فرموده راستی هر که دوست دارد هرزگی در باره مؤمنان فاش شود عذاب دردناکی دارد در دنیا و آخرت (3) 12- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که هر که هرزگی را فاش کند چون کسی باشد که آن را انجام دهد و هر که مؤمنی را بچیزی سرزنش کند نمیرد تا مرتکب آن شود.محاسن: بسندی مانندش را آورده.
(4) 13- همان: بروایت زراره از امام باقر (ع) که نزدیکتر حال بنده‌ای بکفر اینکه با کسی برادر دینی شود و خطاها و لغزشهای او را بشمار گیرد تا روزی او را بدان سرکوفت کند. مجالس مفید: بسندی مانندش را آورده.
(5) 14- سرائر: بسندی تا امام ششم (ع) که چون دیدید بنده‌ای در جستجوی گناهان مردم است و فراموش گناهان خود بدانید که باو مکر شده.
(6) 15- مجالس مفید: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: زودرس‌تر ثواب خیر ثواب نیکی کردنست و زودرس عقاب سزای ستم و تجاوز است، و بس است این عیب برای هر کس که بیند از مردم آنچه را در خودش نتواند دید و اینکه سرزنش کند مردم را بدان چه ترکش نتواند کرد، و اینکه آزار دهد همنشین خود را بدان چه سودش ندارد.
(7) 16- اختصاص: امام صادق (ع) فرمود: هر که آگاه شود بگناه و کار بد مؤمن و آن را
از او فاش کند و نهانش نکند (1) و از خدا برایش آمرزش نخواهد نزد خدا چون انجام دهنده آن است و گناه آنچه فاش کرده بر او است و کننده آن آمرزیده است و عقاب آنچه از او در دینا فاش شده او را بس است و در آخرت مستور است و دنبال نشود و دریابد که خدا کریمتر از آنست که در آخرت عقاب دومی باو روا دارد، و فرمود (ع): هر که بدی از مؤمنی نقل کند تا او را زشت و بی‌آبرو کند و از چشم مردم بیندازد خدایش از ولایت خود به ولایت شیطان براند، و شیطانش هم نپذیرد.
(2) 17- همان: بسندش تا امام صادق (ع) فرمود: راستی خدا تبارک و تعالی را بر بنده خودش چهل سپر باشد، و هر که گناه کبیره کند یک سپر از او برداشته شود، و اگر عیب کند برادر مؤمنش بچیزی که از او داند همه این سپرها بالا روند و بی‌پرده ماند و در آسمان بزبان فرشته‌ها رسوا شود و در زمین بزبان مردم و گناهی نکند جز که سر زبانها افتد و فرشته‌های موکل او گویند: پروردگارا بنده‌ات بی‌پرده مانده و بما فرمودی او را حفظ کنیم و خدا عز و جل فرماید ای فرشته‌هایم اگر خوبی این بنده را خواستم او را رسوا نمیکردم بالهاتان را از او بردارید بعزتم که هرگز بخوبی باز نگردد.
(3) 18- صفات الشیعه: بسندش از امام صادق (ع) که مؤمن بر خود راستگوتر است از هفتاد مؤمن بر ضرر او.
(4) 19- کافی: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: شماتت نکن برادرت را تا خدا به او رحم کند و آن را بتو گرداند، و فرمود: هر که شماتت کند بآسیبی که برادرش دیده از دنیا نرود تا بدان آزمون شود.
(5) بیان: شماتت شادی به بلای دشمن است و آزمون شده کسی است که مالش یا خردش برود و آن حضرت از اظهار شادی نهی کرده زیرا گاهی بر اثر دشمنی بی‌اختیار دلش شاد شود و تکلیف همه مردم بدان حرج است و ناجور با شریعت آسان اسلام و اظهار شادی خرمی و خنده است برابر آسیب رسیده و در غیاب او بمسخره کردن با زبان و کیفرش در دنیا اینکه خدا او را بمانند آن گرفتار کند برای طرفداری از مؤمن و انتقام برای او با اینکه شماتت نوعی تجاوز و ستم است و عقوبتش زودرس است.
(6) 20- کافی: بسندش تا امام ششم (ع) که نزدیکتر حال بنده بکفر اینست که برادر دینی کسی شود و لغزشها و خطاهایش بشمار گیرد تا روزی او را بدانها سرزنش کند.
(7) بیان: (بعد از اعراب جمله و شرح لفظ گوید) سرزنشی چنین بزرگترین خیانت است در دوستی و برادری و یک عارفی گفته: باید دوستی بگیری مورد اعتماد و سازگار که از
شرش در امان باشی (1) و بدست نیاید مگر پس از آزمایش او پیش از دوست شدن تا مدتی در گفتار و کردارش با ممنوعش و بعد از دوستی هم باید بسیاری از احوال و اسرارت را از او نهان داری چون معصوم نیست و بسا که از تو جدا شود و از دوستی برگردد و آنگاه بتو سرکوفت زند.
و مقصود از بشمار گرفتن خطاها اینست که آنها را بخاطر سپارد یا دفتر نگارد تا یک روزی سرکوفت نماید و نزدیک شدن او بکفر بهمان شمارگیریست و گرچه بکار نبندد، و به قولی نزدیک شدن بکفر برای اینست که ایمان در دلش پایدار نیست یا مقصود کفران نعمت برادریست که با این قصد بدان نزدیک شود و با سرزنش و سرکوفت خود کفران واقع شود و سزاوار است برای برادر دینی که اگر لغزش از برادر بیند اولا بلغزشهای خود نظر کند و خود را از آنها پاک کند و برای برادرش نرمش و دلسوزی خطاها را به نصیحت گزارد تا آنها را وانهد و صداقت بکمال رسد.
و می‌شود که مقصود از این لغزشها از نظر خوش‌صحبتی و معاشرت باشد و اما گناه دینی او را پیش مردم سرکوفت نکند ولی بر او واجب است که برای نهی از منکر او را از آنها باز دارد با شروط و شرحی که ما آن را در جای خود ذکر کنیم.
(2) 21- کافی: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: ای گروه مسلمانان زبانی بی‌ایمان خالص قلبی نکوهش نکنید مسلمانان را و جستجو نکنید از عورت آنان که عورتشان جوید خدا عورتش جوید تا رسواش کند و گرچه درون خانه‌اش.
(3) بیان (پس از شرح لغت گوید) دلالت دارد بر اینکه هر که اصرار بر گناه کند چون منافقانست که در باره آنها فرموده (13- الحجرات) اعراب گفتند: ایمان آوردیم بگو ایمان ندارید بلکه بگوئید مسلمان شدیم و هنوز ایمان در دلتان در نیامده" زیرا اگر در دلش ایمان بر قرار بود آثارش در اندامش هویدا بودند، و بسا خطاب آن حضرت با منافقانی بوده که میان مسلمانها بودند و آنها را آزار میکردند و بدنبال لغزش آنها بودند.
تتبع جستجو است خرده خرده و عورت هر زشتی که آدمی آنها را از روی بزرگ منشی می‌پوشد و تتبع خدا منع لطف و پرده‌برداری و بازداشتن فرشته‌ها است از پوشیده گناهان و عیوبش پس در آسمان و زمین رسوا شود و گرچه خودش و کارش را درون خانه‌اش نهان کند و بدان همت گمارد یا مقصود رسوا شدن او است نزد خاندانش و یکمی روشنتر است (شرح لفظ).
(4) 22- کافی: بسندش تا امام ششم (ع) که فرمود: دورترین حال بنده بخدا اینست که با کسی برادری کند و لغزشهای او را حفظ کند تا روزی او را بدانها سرزنش کند.
(1) بیان: (پس از شرح لفظ گوید) گویا مقصود دوری تا کمتر از اندازه کفر است و مخالف مضمون شماره 20 گذشته نیست.