تفاوت وجدان با فطرت چیست؟
وجدان یکی از نمودهای فطرت و یکی از امور فطری خواهد بود که هیچ انسانى به حسب سرشت و خلقت و آفرینش خالى از آن نیست منتها قابل انعطاف بوده، مى تواند تحت تأثیر محیط سالم و ناسالم و تربیت صحیح و ناصحیح قرار بگیرد و از سایر امیال قوى باطنى و روحى از قبیل شهوت و غضب و سایر تمایلات فطرى درونى چه بسا تغییراتى را بپذیرد
پرسش: تفاوت وجدان با فطرت چیست؟
پاسخ اجمالی:
برای روشن شدن تفاوت وجدان با فطرت بررسی چند نکته ضروری به نظر می رسد: 1. مقصود از فطرت چیست؟ 2. منظور از وجدان چیست 3. رابطه وجدان و فطرت چگونه است؟
۱. در مورد سؤال اول یعنی چیستی فطرت رجوع شود به مقاله (فطرت چیست؟)
۲. اما در مورد چیستی وجدان آنچه به صورت خلاصه می توان گفت این است که در نهاد هر انسان نیرویى وجود دارد که دانشمندان جدید آن را «وجدان اخلاقى» نام نهاده اند؛ وجدان همانطور که دانشمندان تصریح کرده اند، سه جنبه دارد: الف. جنبه ادراکى، ب. جنبه ارادى، ج. جنبه انفعالى.
جنبه ادراکى وجدان اخلاقى این است که اعمال و حتى افکار انسان ها را مورد بررسى قرار مى دهد و مانند یک قاضى بى طرف آن را تجزیه و تحلیل مى کند و حکم به خوبى و بدى در مورد آن صادر مى کند.
جنبه ارادى آن، این است که همانند یک فرمانده قوى به ما فرمان مى دهد که به مقتضاى آن عمل کنیم؛ یعنى اگر عمل خوب است انجام دهیم و اگر بد است ترک نماییم.
جنبه انفعالى وجدان این است که اگر بر وفق درک و میل آن رفتار کردیم، احساس مسرت و شادى مى نماید و موجب انبساط و آرامش خاطر مى گردد و اگر بر خلاف میل و درک آن عمل نمودیم، احساس شرمسارى و خجلت کرده و با ضربات جانکاهى که بر روان و اعصاب ما وارد مى شود ما را شکنجه مى دهد، بالاتر این که وجدان اخلاقى در مورد کارهاى دیگران نیز دخالت مى نماید.[1]
از تعاریفی که برای وجدان شد می توان چنین تحلیل کرد عقل انسان به دو قسمت تقسیم می شود که از آن به عقل مجرد(نظری) و عقل عملی تعبیر می شود[2] که اگر بخواهیم وجدان را به یکی از این قسمت ها مربوط کنیم می توان آن را از فعالیت عقل عملی دانست؛ زیرا وجدان است که به کمک عقل حس و درک اخلاقی انسان را تحریک می کند.پس وجدان نیرویی است که با کمک عقل، ممیز خوبی ها و بدی ها و نوعی قاضی و داور انسان می باشد، به طوری که در مقابل اعمال نیکو مثل عدالت احساس شادی و خرسندی می کند و در مقابل ظلم و ستم شکنجه خواهد دید و به پشیمانی و ندامت می رسد. ارتباط وجدان با عقل به قدری نزدیک است که عده ای گفته اند: وجدان به مانند دادگاهی می ماند که در تمام قضاوت های عقلی نظارت می کند و او است که خوب را از بد و بد را از خوب تشخیص می دهد. پس وجدان اخلاقی، با نمودهای گوناگونش از فعالیت های روح به شمار می رود.[3]
۳. در مورد رابطه وجدان و فطرت؛ ابتدا باید دید آیا وجدان امرى فطرى است یا نه؟ زیرا اگر وجدان را امری فطری ندانیم روشن می شود که این دو هیچ ارتباطی باهم ندارند، در هر صورت در این مسئله دو نظر مختلف وجود دارد:
نظر اول؛ گروهى از دانشمندان، وجدان را غیر فطرى مى دانند. به نظر این عده وجدان هیچ ارتباطی با فطرت ندارد؛ بلکه انسان خیال مى کند که وجدانیات از امور فطرى است، در حالی که امور وجدانی، جز ساخته تربیت و مولود محیط چیز دیگرى نیست.[4] به بیان دیگر، طرفداران این طرز فکر که اغلب روان شناسان با اندیشه مادی هستند می گویند، کودک در حین تولد وجدان ندارد و برای او معیار و مقیاسی جهت درک ارزش ها نیست. او در برابر امانت و خیانت، راست و دروغ، بی تفاوت است. بعدها در اثر یادگیری و آموزش و اکتساب درمی یابد که فلان امر خوب است و آن دیگری بد و ناپسند. تبلیغات و آموزش ها است که این زمینه را در افراد، به وجود آورده و یا این آگاهی را به آنها می دهد.
نظر دوم؛ عقیده گروهى دیگر از دانشمندان است، اینان معتقدند که وجدان امرى فطرى و جزو سرشت آدمى است که انسان همراه آن از مادر متولد مى شود.[5] اینان می گویند وجدان فطرتی و یا غریزه ای فناناپذیر است و راهنمایی قابل اعتمادی به انسان می دهد. حتی انسان را به صورتی ناخودآگاه به طرف خیر و سعادت جلب کرده و از لغزش ها دور می دارد. اصل در آفرینش بر صداقت است و اطفال در اثر بدآموزی یاد می گیرند چگونه فریب کاری کنند و چگونه از طریق دروغ خود را از دامی نجات بخشند.
در این صورت وجدان یکی از نمودهای فطرت و یکی از امور فطری خواهد بود که هیچ انسانى به حسب سرشت و خلقت و آفرینش خالى از آن نیست منتها قابل انعطاف بوده، مى تواند تحت تأثیر محیط سالم و ناسالم و تربیت صحیح و ناصحیح قرار بگیرد و از سایر امیال قوى باطنى و روحى از قبیل شهوت و غضب و سایر تمایلات فطرى درونى چه بسا تغییراتى را بپذیرد.[6]
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& پی نوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــها :
[1]. حقانی زنجانی، حسین، وجدان اخلاقی، ماهنامه مکتب اسلام، شماره 9، 1376ش.
[2]. برای آگاهی بیشتر: پاسخ ۵۰۷، «حکمت نظری و حکمت عملی»، را مطالعه کنید.
[3]. زمردیان، احمد، حقیقت روح.
[4]. وجدان اخلاقی.
[5]. حقیقت روح.
[6]. وجدان اخلاقی.
منبع : اسلام کوئست
- وبلاگ وحیدسلیمانیان
- بازدید: 915
- 2