فلسفه تشريع حج
حج در اسلام
( ان اول بيت وضع للناس للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمين فيه آيات بينات مقام ابراهيم و من دخله کان آمنا و لله علی الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا و من کفر فطن الله غنی عن العالمين )
حج در لغت به معناي : قصد و در اصطلاح شرع به معناي " قصد زيارت خانه خدا و انجام اعمال و مناسک مخصوص" مي باشد
حج که به معنای زيارت خانه خدا و انجام اعمال مخصوصه است ، يکی از ارکان پنج گانه اسلام ، و به اتفاق نظر علماء فريقين ، از ضروريات دين ، و منکر آن کافر است .و لذا تارک حج مورد تهديد شديد خداوند واقع شده است ، مي فرمايد:
" خداوند حج بيت الله الحرام را بر مستطيع واجب نموده ، و هر کس ( با ترک اين فريضه ) به خدا کافر شود پس خداوند از جهانيان بي نياز است "
و رسول اکرم صلی الله عليه و آله فرموده :
" من سوف الحج حتی يموت بعثه الله يوم القيمة يهوديا او نصرانيا کسی که حج را به تأخير اندازد تا مرگ او فرا رسد ، خداوند در روز رستاخيز او را يهودی و يا نصرانی محشور مي فرمايد "
و امير المؤمنين عليه السلام در وصيت نامه خود مي فرمايد:
" والله الله فی بيت ربکم فلا تخلوه ما بقيتم فطنه إن ترک لم تناظروا و خدا را ، خدا را ، در مورد خانه خدا کعبه تا هستيد ، مبادا آن را خالی بگذاريد ، که اگر آيين حج و زيارت بيت ترک شود بدون مهلت به عذاب دردناکی ، گرفتار خواهيد شد "
اشاره ای به فلسفه تشريع حج
دستور وجوب حج ، بعد از هجرت رسول اکرم صلی الله عليه و آله به مدينه نازل گرديده ، و از هر مسلمان مستطيعی در تمام دوران عمر يک بار به عنوان حج واجب ( حجة الاسلام ) خواسته شده است ( صرف نظر از عناوين ديگری که موجب وجوب حج مي شود مانند نذر و ) حج گرچه جزء فروع دين به حساب مي آيد ، ولی از افضل عبادات است و دارای فوايد و آثار بسيار عظيم دنيوی ، اخروی ، فردی ، اجتماعی ، سياسی و معنوی است که در کمتر عبادتی ديده مي شود.
حج نمايش تعبد محض و عبادت خالص خدا و اظهار بندگی و ايجاد ارتباط قلبی با خداوند است. حج کلاس تعليم و تربيت است ، زمينه ای است برای تحصيل علم زندگی و حسن معاشرت ، و تحکيم مبانی اخلاق اسلامی در عمل. حج درس جهاد و فداکاری با مال و جان و گسستن از خود و خودخواهي ها ، و جدا شدن از تعلقات و جذبات زندگی مادی ، و رو آوردن به عالم معنا ، و حرکت به سوی خدا است. حج به ما آموزش توحيد در عقيده و وحدت در رويه و ضرورت تبادل افکار و آراء و همکاري های اجتماعی ، علمی ، فرهنگی ، اقتصادی و سياسی را مي دهد. و خلاصه حج در مجموعه اعمال و مناسک ، تابلويی از تماميت دين مقدس اسلام و حيات دنيا و آخرت را به نمايش مي گذارد ، و انسان حج گزار را از عالم خاکی به اوج مي برد ، و به عالم قدس و ملکوت پرواز مي دهد ، و حياتی نوين از معنويت و ارتباط با حق و حضور نزد رب ، در کالبد خسته حاجی مي دمد.
امام صادق عليه السلام در بيان آداب باطنی حج مي فرمايند:
إذا أردت الحج فجرد قلبک لله من قبل عزمک من کل شاغل و حجاب کل حاجب ، و فوض امورک کلها الی خالقک ، و توکل عليه فی جميع ما يظهر من حرکاتک و سکناتک ، و سلم لقضاءه و حکمه و قدره ، و ودع الدنيا و الراحة و الخلق
تا اين که مي فرمايد:
ثم اغتسل بماء التوبة الخالصة من الذنوب و البس کسوة الصدق و الصفاء و الخضوع و الخشوع و احرم عن کل شة ء يمنعک من ذکر الله عزوجل و يحجبک عن طاعته و لب بمعنی إجابة صافية خالصة زاکية لله عزوجل فی دعوتک متمسکا بالعروة الوثقی و طف بقلبک مع الملائکة حول العرش کطوافک مع المسلمين بنفسک حول البيت
هنگامی که اراده حج نمودی ، پيش از هر تصميم دل خود را از هر چه غير خداست خالی ، و هر حجابی را که ميان تو و او حاجب و حائل شده است برطرف کن ، و تمام امور خويش را به آفريدگارت واگذار در تمام حرکات و سکنات خود ، بر او توکل کن ، و بر قضاء و قدر الهی و حکم و تقدير او تسليم باش ، و از آسايش دنيا و مردم منقطع شو ، سپس با آب زلال و خالص توبه گناهانت را شستشو کن ، و لباس صداقت و راستی ، پاکی ، صفا ، خضوع و خشوع را بر تن نما ، و از آنچه که تو را از ياد و ذکر خدا باز مي دارد و مانع تو از اطاعت او مي گردد ، احرام بند ، و لبيک هايت ، پاکترين و خالصانه ترين پاسخ و اجابت دعوت خدای متعال باشد در حالی که به ريسمان محکم الهی تمسک جسته ( از غير او دل بريده ای ) از صميم قلب و در عالم دل ، به همراهی فرشتگان عرش الهی طواف کن ، هم چنان که خود با مسلمانان ، دور کعبه طواف مي کنی
توجه به دعاء در حج :
قبلا اشاره کرديم که حج از اعظم عبادات اسلامی است ، و مي دانيم که هر عبادتی را ظاهری است و باطنی و باطن عبادات را ، توجه خالص و ارتباطدائم قلبی و مراقبت و مواظبت هميشگی تشکيل مي دهد که بنده خود را در محضر رب العالمين مشاهده کند بر اين اساس ، دعا در لسان پيشوايان بزرگوار اسلام به مخ العبادة ، افضل العبادة ، سلاح المؤمن ، عمود الدين ، نور السموات و الارض ، ترس المؤمن ، سلاح الأنبياء ، مفاتيح النجاح و مقاليد الفلاح تعبير شده است و مرحوم کلينی در اصول کافی به اسناد خود از زراره از امام باقر عليه السلام ذيل آيه شريفه ( ان الذين يستکبرون عن عبادتی سيدخلون جهنم داخرين ) آورده که حضرت فرمودند:
منظور از عبادت در آيه شريفه دعا است و بعد فرمودند:
و افضل العبادة الدعاء
و بهترين عبادت ها ، دعا است و آنچه از شيوه زندگی معنوی پيامبران الهی و ائمه معصومين و بزرگان اسلام به ما رسيده نيز اين معنا را تصديق و تأييد مي کند ، که بالاترين مقام انسان ، مقام عبوديت است که توفيق بندگی حضرت ذوالجلال نصيبش مي گردد ، و اصلي ترين مرتبه و شيرين ترين مرحله عبادت ، مرحله دعا و ايجاد ارتباط بنده با خدا ، و توفيق تضرع و توبه ، و اظهار خضوع و خشوع ، و اعلان تقديس و تسبيح و تحميد حق است ، که اگر بنده اهل دعا نباشد مورد توجه خدا نخواهد بود:
( قل ما يعبؤ بکم ربی لولا دعاؤکم ) بگو: اگر دعای شما نبود ، خدای من چه اعتنا و توجهی به شما مي کرد ؟
و حاجی بايد بداند که گرچه در عتبات عاليات و مشاهد مشرفه و اماکن و ازمنه حج ، عرض حاجت دنيوی و اخروی به محضر حضرت حق بردن خلاف نيست ، ولی نزد اوليای خدا و شيفتگان جمال ذوالجلالش دعا برای رسيدن به مرحله کمال الانقطاع و تحصيل نورانيت ، بصيرت قلوب و وصول و اتصال به معدن عظمت ، و دريدن حجاب های ظلمت ، و سر بر آستانش سودن ، و آسودن است ای برادران و خواهران ، اينک که به توفيق حق عازم حريم حرم امن الهی و راهی سرزمين مقدس وحی ، گشته ايد به آوای آن شب زنده دار ، گوش فرا دهيد،
که در مناجات شعبانيه اش به درگاه واهب المواهب عرض مي کند:
الهی هب لی کمال الانقطاع اليک ، و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليک ، حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور ، فتصل الی معدن العظمة ، و تصير اروحنا معلقة بعز قدسک
بارالها! مرتبه و موهبتی از کمال را بر من ببخشای که ( به مقام شامخ ) انقطاع دست يابم ، و ديدگان دل های ما را به نور ديدارت روشن گردان تا آنجا که ديدگان و بصيرت دل ، حجاب های مانع نور را پاره کنند ، و به معدن عظمت واصل گردند ، و روح و جان ما( تنها و تنها ) به پيشگاه مقدس تو تعلق و وابستگی بيابند ، و به مقام قدس تو بياويزند
و به دعای امام حسين سلام الله عليه که در سرزمين عرفات به درگاه خداوند مي نالد ،توجه کنيد:
الهی ترددی فی الا ثار يوجب بعد المزار ، فاجمعنی عليک بخدمة توصلنی اليک ، کيف يستدل عليک بما هو فی وجوده مفتقر اليک ، ايکون لغيرک من الظهور ما ليس لک ، حتی يکون هو المظهر لک ؟! متی غبت حتی تحتاج الی دليل يدل عليک ، و متی بعدت حتی تکون الا ثار هی التی توصل اليک ، عميت عين لا تراک عليها رقيبا ، و خسرت صفقة عبد لم تجعل له من حبک نصيبا ، الهی امرت بالرجوع الی الا ثار ، فارجعنی اليک بکسوة الانوار و هداية الاستبصار ، حتی ارجع اليک منها کما دخلت اليک منها ، مصون السر عن النظر اليها ، و مرفوع الهمة عن الاعتماد عليها ، إنک علی کل شة ء قدير
خداوندا پويش و جستجويم در آثار قدرت و عظمت تو ، موجب دوری من از زيارتگاه جمالت مي گردد ، پس مرا در محضرت خدمتی فرما تا به مقام وصلت نائل گردم چگونه برای قرب وجودت ، به آثاری استدلال شود که خود در وجود خويش نيازمند تو مي باشند آيا ظهور و پيدايش برای غير تو هست که آن ظهور ، از تو و برای تو نباشد تا در نتيجه دليل ظهور تو گردد ؟ چه وقت غايب از نظر بوده ای تا برای ظهورت نياز به دليل و برهان باشد ؟ و چه وقت دور بوده ای تا آثار و پديده هايت دليل نزديکی و وصلت باشند ؟ کور باد ديده ای که تو را نبيند ، در صورتی که همواره مراقب او ، با او و در کنار او هستي ! در خسران و زيان باد بنده ای که از عشق و محبت تو نصيبی ندارد! معبودا! همگان را امر کردی که به آثار قدرت و عظمتت رجوع کنند ، ولی مرا به تجليات انوار خودت رجوع ده ، و با مشاهده و استبصار ، هدايتم فرما ، تا از آثار بگذرم و به تو واصل گردم ، همچنان که از آنها گذشته و در سر درونم بدون توجه به آنها ، بر تو وارد گشته
الها ، همتم را چنان بلند گردان که نياز و اعتماد بر پديده و آثار نداشته باشم ( و تنها به تو بنگرم ) که تنها تو بر همه چيز توانايی و شما زائران محترم خانه خدا در تمام مراحل و مواقيت و مواقف و در ضمن اعمال مناسک ، اذکار و ادعيه ای داريد که سزاوار است آنها را با توجه و خلوص کامل بخوانيد ، و بدانيد که روح حج ، تزکيه و تعالی روحی است که با انجام مناسک حج و ملازمت بر دعوات و اذکار وارده و قرائت قرآن کريم و دقت در ثمرات معنوی و اسرار باطنی و عمل به واجبات و مستحبات ، حاصل مي گردد !
منبع: تبيان
- وبلاگ سردبیر ضیاءالصالحین
- بازدید: 728
- 1