روان شناسى خواب و رؤيا/بخش دوم
اندازه گيرى خواب
در سال 1929 «هنس برگر» (Hens Berger)، روان شناس آلمانى، الكترودهاى كوچكى را روى پوست سر چسباند تا فعاليت مداوم الكتريكى مغر را ثبت نمايد. ثبت امواج مغزى يا «الكترو انسفالوگرام»(Electroencephalogram) دلالت بر تغييرات مشخص، در فعاليت مغز، بين خواب و بيدارى داشت. امواج مغز در حالت بيدارى، فركانس (سيكل يا دوره تناوب در ثانيه) سريع و در ميدان نوسان آهسته بودند. «برگر» به درستى فهميد كه مغز به خواب رفته، به وسيله امواج مغزى فركانس آهسته، ميدان با نوسانى بالاى مشخص شده است كه دلالت بر كاهش واقعى در فعاليت عصبى دارد، ما به درستى نفهميد كه چرا خواب حالتى يكنواخت در طول خواب فرد ندارد.[1]
در سال 1935 پژوهشگران دانشگاه هاروارد كشف كردند كه خواب به چندين سطح و مرحله مجزا تقسيم شده است.
در سال 1951 «اوژن آسرينسكى» Eugen Asrinsky، فارغ التحصيل آزمايشگاه خواب دانشگاه شيكاگو، مطالعه حركات آهسته چشم را كه در آغاز خواب همراه بود به معرض نمايش گذاشت. او اين حركات را به وسيله مشاهده كردن جهش هاى جابه جا شونده به بالاى قرنيه (پوشش شفاف كره چشم) در زير پلك هاى نازك اطفال خوابيده پى گيرى كرد. آسرينسكى در دوره مشاهداتش به كشفى قابل توجه دست يافت: در زمان هاى مختلف در طول خواب، چشمان اطفال شديداً به چپ و راست، بالا و پايين حركت مى كردند. اين حركات چشمى سريع شبيه همان مشاهدات در حالت بيدارى ظاهر مى گشت....[2]
مراحل مختلف خواب
خواب پنج مرحله متفاوت دارد: چهار مرحله آن پياپى عميق تر مى شود كه به خواب با حركت آرام چشم يا خواب NREM([3]) معروف است و مرحله پنجمى كه خواب با حركت سريع يا REM([4]) ناميده مى شود.
در طول NREM، امواج مغزى آرام و منظم مى شوند و فرد خوابيده آرام است و به كندى و منظم تنفس مى كند. چهار بخش NREM را مراحل 1، 2، 3 و 4 مى نامند.
عميق ترين بخش خواب، مرحله چهارم است كه در طى آن فعاليت الكتريكى مغز به كم ترين حد ممكن مى رسد. خواب REMبسيار سبك تر است; حالتى كه آن را متمايز مى كند اين است كه چشم ها در زير پلك هاى بسته به سرعت و به طور متناوب حركت مى كنند. فرد خوابيده اين پنج مرحله را طى دوره هاى متناوبى مى گذراند. هر دوره، نود دقيقه به طول مى انجامد. بزرگ سالان سالم پس از به خواب رفتن به مرحله اول و متعاقب آن به مراحل 2، 3 و 4 خواب مى رسند و سپس اين سلسله مراتب به صورت معكوس اتفاق مى افتد. پس از دومين دوره مرحله اول، خواب اين چرخه با پنج تا پانزده دقيقه خواب REM (سبك) كامل مى شود. اين مراتب 4 تا 5 بار تكرار مى شود و هر بار قسمت خواب REMافزايش مى يابد. شخصى كه تقريباً 8 ساعت مى خوابد، حدود 2 ساعت را در REM و بقيه را در NREMمى گذراند. اين الگو، به ويژه چرخه نود دقيقه اى، در افراد مختلف بسيار مشابه است.[5]
پژوهشگران براى تحقيق بر روى خواب، فعاليت الكتريكى مغز را ثبت مى كنند. براى اين منظور، يك الكترود را به جمجمه و الكترود ديگرى را به گوش مى چسبانند. سيم ها علايم را به دستگاهى به نام الكترونسفالوگراف يا EEGمنتقل مى كنند. اين دستگاه تقويت كننده اى دارد كه علايم را (تنها چند ميليونيم ولت) تشديد مى كند. الكتروانسفالوگراف منحنى نگارهايى دارد كه در واكنش به اختلاف پتانسيلى كه بر اثر فعاليت الكتريكى مغز به وجود مى آيد، به طور خودكار روى كاغذ حركت مى كند. نوارى كه از فعاليت مغز برداشته مى شود، نواز مغز (الكتروانسفالوگرام) نام دارد. آن را هم به اختصار EEGمى گويند. نواز مغز در طى خواب REMممكن است به نوار مرحله اول خواب NREMشبيه باشد. براى تفكيك اين دو مرحله از يكديگر، پژوهشگران الكترودهايى را به صورت فرد وصل مى كنند كه حركات سريع چشم را، كه شاخص اين مرحله از خواب است، بگيرد. چون حركات چشم متناسب است، پژوهشگران تكان هاى ماهيچه هاى چانه را نيز ثبت مى كنند. ماهيچه ها در حين خواب REM، فوق العاده سست هستند. زيست شناسان منحنى حركت چشم ها را نوار چشم (الكترواوكولوگرام) يا EOG، و منحنى فعاليت ماهيچه ها را نوار ماهيچه (الكتروميوگرام) يا EMGمى نامند.[6]
مراحل خواب NREM
مرحله دوم خواب عميق تر از مرحله اول است و با عميق تر شدن خواب، فعاليت مغز كندتر مى شود. مرحله REM خواب سبك تر است، امااين مرحله و مرحله رؤيا در شروع خواب اتفاق نمى افتند. اولين مرحله خواب REMمعمولاً از حدود 60 الى 70 دقيقه پس از شروع خواب آغاز مى شود. اين خواب در مجموع، يك چهارم كل خواب است. مرحله اول پنج درصد خواب را شامل مى شود و در واقع، واسطه اى است بين خواب و بيدارى واقعى. بخش عمده خواب، يعنى تقريباً پنجاه درصد آن را مرحله دوم خواب تشكيل مى دهد. مرحله سوم، هفت درصد خواب را به خود اختصاص مى دهد. اين مرحله به صورت گذارى از مرحله دو به چهار عمل مى كند. اولين نوبت مرحله چهارم، عميق ترين بخش خواب است. در اين مرحله، مشكل مى توان شخصى را بيدار كرد و اگر آن شخص بيدار هم شود، بسيار سست است و تا حدود پانزده دقيقه قادر نيست به طور منسجم فكر كند، مرحله چهارم سيزده درصد خواب بزرگسالان جوان را تشكيل مى دهد. اين مرحله، از خواب افراد مسن و پير حذف مى شود.[7]
اختلالات خواب[8]
با وجود آن كه تاكنون به طور قطع مشخص نشده كه خواب چگونه مى تواند براى بدن مفيد باشد، نياز اختصاصى هر فرد به خواب نسبت به ديگرى، متفاوت است. برخى افراد در شبانه روز نياز به ده ساعت خواب دارند. در حالى كه، براى
بعضى افراد ديگر، نصف مقدار مذكور نيز كافى مى باشد. در افراد سالم و بزرگ سال (30ـ19 سال) به طور معمول ميزان خواب در كل شبانه روز حدود شش الى هفت ساعت است كه اين ميزان، به شش ساعت يا كم تر در سنين 90 ـ 50 سالگى مى رسد. زنان معمولاً بيش تر از مردان مى خوابند و بيش تر نيز به داروهاى خواب آور روى مى آورند.
اختلالات خواب انواع مختلفى از روانى، خوابگردى و... را شامل مى شود. به جز برخى موارد انگشت شمار و استثنايى در جهان، بى خوابى سبب تشديد تعداد ضربات قلب، افزايش انقباضات عروقى و همچنين افزايش دماى مقعدى مى شود. اختلالات خواب، مى تواند تأثيرات عميقى بر روى زندگى فرد مبتلا بگذارد كه غالباً اين تأثيرات به صورت ايجاد اضطراب و پريشانى در فرد مبتلا مى باشد و گاهى اين علايم پنهانى، خود مى تواند منجر به تشديد بى خوابى گردند.[9]
يك مؤسسه آمارگيرى در سال 1995 اعلام كرد كه 45 درصد بالغين امريكايى از بى خوابى مرضى و ديگر بى نظمى هاى وابسته به خواب رنج مى برند. اين آمار پانزده درصد افزايش را نسبت به سال 1991 نشان مى داد.
بنابر عقيده بسيارى از متخصصان پزشكى، اختلالات خواب، مشكل نخست تندرستى را در امريكا تشكيل مى دهد. بنياد ملى خواب اين موضوع را مربوط به افزايش سرعت روانى زندگى، فشارهاى كارى و جمعيت مسن مى داند.[10]
در ذيل، به بررسى علل و عوامل ايجاد اختلال در خواب و نيز تأثير مصرف برخى از داروها بر روى سيكل خواب مى پردازيم:
الف. عوامل فيزيكى از قبيل:
ـ مختل شدن ريتم هاى بيولوژيك (پروازهاى هوايى به نقاط بسيار دورو...)
ـ احساس درد يا ناراحتى (براثر انقباض عضلانى ـ آرتريت، زخم معده و...)
ـ سن و جنس
ـ وقفه هاى تنفسى هنگام خواب يا كاهش ظرفيت تنفسى
ب. عوامل محيطى از قبيل:
ـ بستر و تخت خواب نامناسب و ناراحت
ـ حضور در محيط بيگانه (تغيير محل خواب)
ـ دما (مثل گرما و سرماى زياد)
ـ نور (مثل قرار گرفتن در محيط بسيار تاريك يا بسيار روشن)
ـ شلوغى (مثل سرفه، صحبت، صداى خرناس ديگران و غيره)
پ. شيوه هاى خاص زندگى از قبيل:
ـ رژيم غذايى خاص
ـ بى نظمى در ساعات خوابيدن
ـ عدم انجام حركات ورزشى
ـ نوع شغل، نظير كسانى كه كار شيفتى دارند (پزشكان، كارگران و...)
ـ تشنگى و گرسنگى
ـ مصرف محرك ها از قبيل كافئين، داروها، نيكوتين و...
ت. عوامل روانى موثر بر خواب:
ـ اختلالات روانى
ـ هيجانات
ـ كابوس ديدن
ـ نگرانى و اضطراب
ـ مرور وقايع روزمره زندگى در شب
غالباً بى خوابى به دنبال مصرف «تئوفيلين و «فنى توئين» اتفاق مى افتد. اثرات داروهاى محرك روانى از جمله «گلوكورئيد استروئيدها» به خصوص «دگزامتازون» بيش تر نيز هست.
به خصوص اين كه داروهاى فوق مى توانند، تغييرات رفتارى و شخصيّتى، تحريك پذيرى، بى خوابى و تغييرات شديد خلقى ايجاد نمايند. بر عكس، بعضى «بتابلوكرها» Betablokersهستند كه موجب كاهش كابوس هاى شبانه و واضح شدن و تشديد رؤيا ديدن مى شوند.
عدم تنظيم وقت و مقدار مصرف ديوريتك ها نيز ممكن است منجر به آشفتگى خواب شود; زيرا سبب مى شوند كه فرد به هنگام خواب نياز به دفع ادرار پيدا كند. «بنزوديازوپين ها» Benzodiaze pines از آن جايى كه موجب تشديد وقفه هاى تنفسى هنگام خواب مى شوند و با آن كه سندرم «هيپو آپنه» Hypoaphoea ايجاد مى كنند، مختل كننده خواب مى باشند. داروهاى تجويز شده جهت درمان لرزش اندام ها، خشكى اندام و اختلالات حركتى ناشى از مصرف داروهاى آنتى سايكوتيك Antipsychotic از قبيل «پروسايكلين» prosychlidine و «اُرفنادرين» Orphenadrineنيز ممكن است منجر به گيجى و اضطراب فرد شوند كه همه اين ها بر روى سيكل خواب تأثير سوء مى گذارند.
داروهاى مهاركننده «مُنوآمينواكسيداز»
Monoamineoxidase به خصوص در مراحل اوليه مصرف، به طور تدريجى و متناقض الگوى خواب را مختل مى كنند. وليكن به تدريج با مصرف مكرّر آن ها، به طور كامل الگوى خواب شخص درهم مى ريزد. پس از ترك يك سرى از داروها، «سندرم محروميت برگشتى» With drawal a reboundايجاد مى شود كه نتيجه آن، ايجاد تناقض در الگوى خواب است. اين حالت مى تواند تا حدود 2 ماه به طول انجامد.
بعضى از داروهاى ضد افسردگى از قبيل «فلوكستين» Fluoxetineو «پاراكستين» Paroxetine بايستى در صبح تجويز شوند; زيرا آن ها باعث بالا بردن فعاليت هاى فيزيكى بيمار مى گردند. در ترك ناگهانى يك داروى ضد افسردگى، نشانه اى از اضطراب شديد و يا حتى «پانيك» نيز ممكن است ايجاد شود كه حاصلش بى خوابى مى باشد.
پی نوشت:
[1] جيمز. ب. ماسن، نيروى خواب، ترجمه جهان گير بهار مست، انتشارات عطار، 1379، ص 54 و 55
[2] جيمز. ب. ماسن، نيروى خواب، ترجمه جهان گير بهار مست، انتشارات عطار، 1379، ص 54 و 55
[3] non rapid eye morement
[4] . rapid eye morement
[5] مارى گريبين، خواب چيست، ترجمه اشرف اعزازى، دانشمند
[6] مارى گريبين، خواب چيست، ترجمه اشرف اعزازى، دانشمند
[7] مارى گريبين، خواب چيست، ترجمه اشرف اعزازى، دانشمند
[8] جهت اطلاع بيش تر از اختلالات خواب ر. ك. به: پرى دخت دادستان، روان شناسى مرضى، تهران، ژرف، تهران، 1370 / فرح لطفى كاشانى و شهرام وزيرى، روان شناسى مرضى كودك، ارسباران، تهران، 1376 / طبقه بندى اختلالات روانى، انجمن روان پزشكى امريكا، ترجمه دكتر پور افكارى نشر آزاده، 1373 / طبقه بندى بين المللى اختلال هاى روانى و رفتارى، سازمان بهداشت جهانى، ترجمه حسن توزنده جانى، نشر مرند، گناباد، 1375 / بهروز ميلانى فر، روان شناسى كودكان و نوجوانان استثنايى، نشر قومس، تهران، 1370/
Comer. Ronald. J. (1995) Abnormal Psycholog New York
[9] Dun Well, pran "Insominia and mental Health" Norsing Times. Vol: 91. No. 17. 1995, pp: 31 - 39
[10] جيمز. ب. ماسن، نيروى خواب، ترجمه جهانگيز بارمست، انتشارات عطار، 1379، ص 35
- وبلاگ ziaossalehin.ir
- بازدید: 760
- 1