راز شادی امام حسین«علیه‌ السلام»در قتلگاه

تاریخ ارسال:ي, 11/03/1395 - 22:51
امام حسین علیه السلام
استاد اصغر طاهرزاده؛

بسم الله الرّحمن الرّحیم

1- امام حسین«علیه‌ السلام» مأمورند زیباترین شکل مُردن را برای تاریخ جای بگذارد تا این‌ که اگر یزیدیان مانع حاکمیت خدا از طریق امام معصوم می‌ شوند نتوانند موحدان تاریخ را هرطور خواستند به قتل برسانند و لذا حضرت برای موفقیت در چنین مأموریتی سخت به مدد پروردگارشان نیاز دارند.

الف: هلال بن نافع می‌ گوید: «إِنِّي كُنْتُ وَاقِفاً مَعَ أَصْحَابِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ إِذْ صَرَخَ صَارِخٌ أَبْشِرْ أَيُّهَا الْأَمِيرُ فَهَذَا شِمْرٌ قَتَلَ الْحُسَيْنَ«علیه‌ السلام» قَالَ فَخَرَجْتُ بَيْنَ الصَّفَّيْنِ فَوَقَفْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ«علیه‌ السلام» لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِه‏» [1] با سربازان عمر بن سعد ملعون ايستاده بودم كه يكى فرياد برآورد: امير، مژده، اين شمر است كه حسين«علیه‌ السلام» را كشته، گويد از ميان لشكر بيرون شدم و در ميان دو صف، بر بالين حسين ايستادم و او در حال جان كندن بود و به خدا قسم هرگز كشته‌ ی آغشته به خونى را زيباتر و نورانى‏تر از او نديدم و من آن‌ چنان مات نور آن صورت و محو جمال آن قيافه شده بودم كه متوجّه نشدم چگونه او را مي‌ كشند.

ب: خوارزمی در مقتل الحسین«علیه‌ السلام» می‌ گوید: چون شمر بر سینه‌ ی مبارک حضرت امام حسین«علیه‌ السلام»نشست و محاسنش را گرفت و آهنگ کشتن وی کرد ، حسین خندید و گفت: آیا مرا می‌ خواهی بکشی؟ آیا مرا می‌ شناسی؟[2]

2- علت این خوشحالی و خنده و نشاط به جهت آن است که حضرت مأموریت خود را به زیبایی به انتها رسانده‌ اند و احساس می‌ کنند در این مأموریت بهترین کمک‌ ها از طرف خدا به ایشان رسیده است و به همین جهت است که حمیدبن مسلم می‌ گوید: «فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ مَكْثُوراً قَطُّ قَدْ قُتِلَ وُلْدُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ أَرْبَطَ جَأْشاً وَ لَا أَمْضَى جَنَاناً مِنْهُ«علیه‌ السلام»إِنْ كَانَتِ الرَّجَّالَةُ لَتَشُدُّ عَلَيْهِ فَيَشُدُّ عَلَيْهَا بِسَيْفِهِ فَتَنْكَشِفُ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ انْكِشَافَ الْمِعْزَى إِذَا شَدَّ فِيهَا الذِّئْبُ» [3] به خدا مرد گرفتار و مغلوبى را هرگز نديدم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند و دل‌ دارتر و پابرجاتر از آن بزرگوار باشد، چون پيادگان بر او حمله مي‌ کردند او با شمشير بدانان حمله مي‌ كرد و آنان از راست و چپش مي‌ گريختند چنانچه گله‌ ی گوسفند از برابر گرگى فرار كنند.
و یا راوی می‌ گوید هرچه به عصر عاشورا نزدیک‌ تر می‌ شدیم چهره‌ ی حسین«علیه‌ السلام» گلگون‌ تر می‌ شد و بیشتر اصحاب حضرت نیز چنین بودند و به همین جهت وقتی دیدند باید با بهترین نوع مُردن، عالی‌ ترین مأموریت تاریخی را شکل دهند، با تمام امید شجاعت‌ های فوق‌ العاده‌ ای از خود نشان دادند.

3- راستی اگر «عمر سعد» در یک حمله‌ ی برق‌ آسا حضرت«علیه‌ السلام» را اسیر و یاران آن حضرت را از اطرافشان پراکنده می‌ کرد، آیا دیگر تاریخ سرمایه‌ ی بزرگی به نام کربلا در خود داشت؟ چرا چنین نشد؟!

راز آن را باید در عبادات شب عاشورا پیدا کرد. عصر تاسوعا وقتی دشمن می‌ خواست حمله کند و جنگ را شروع نماید امام حسین«علیه‌ السلام»به حضرت ابوالفضل«علیه‌ السلام» فرمودند: «ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ‏ عَنَّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ»[4] مراجعت كن و اگر بتوانى امشب را براى ما مهلت بگير و نبرد را به فردا بينداز به اين منظور كه ما بتوانيم امشب را به نماز و دعا و استغفار به‌ سر بريم زيرا خدا مي‌ داند من دوست مي‌ دارم نماز بخوانم و قرآن مجيد را تلاوت نمايم و همواره به دعا و استغفار بپردازم‏.

برای حضرت سیدالشهداء«علیه‌ السلام» مسلّم شده بود آنچه به ایشان وعده داده شده خیلی نزدیک است، در عصر تاسوعا امام در بیرون خیمه به شمشیرشان تکیه داده بودند و خواب خفیفی بر چشمانشان مستولی شد، فرمودند: «إِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ «صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله» فِي الْمَنَامِ فَقَالَ لِي إِنَّكَ تَرُوحُ إِلَيْنَا»[5] من حضرت رسول«صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله» را در خواب ديدم فرمودند: اى حسين به همين زودى نزد ما خواهى بود. و لذا حضرت و یارانشان که مطمئن شدند فردا روز شهیدشدن است و باید با آن شهادت غوغایی به‌ پا کنند تا بهترین مردن را رقم بزنند، به راز و نیاز پرداختند، به‌ طوری‌ که راوی می‌ گوید: «وَ بَاتَ‏ الْحُسَيْنُ«علیه‌ السلام» وَ أَصْحَابُهُ تِلْكَ اللَّيْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِيٌّ كَدَوِيِّ النَّحْلِ مَا بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِد»[6] امام حسين«علیه‌ السلام» و اصحابش آن شب را صبح كردند در حالی که مانند صداى زنبور عسل تا صبح در حال نیایش و دعا بودند! بعضى از آنان در حال ركوع، برخى در حال سجود، عده‏اى در حال قيام و گروهى در حال قعود بودند.

4- پس راز پیروزی امام حسین«علیه‌ السلام» در به نتیجه‌ رسیدن برنامه‌ های حضرت را باید در نیایش‌ های شب عاشورا جستجو کرد و چون در روز عاشورا حضرت احساس پیروزی می‌ کنند و متوجه‌ اند برنامه‌ ها به‌ خوبی پیش می‌ رود خطاب به لشکر عمر سعد می‌ گویند: «اَيْمُ اللَّهِ لَا تَلْبَثُونَ بَعْدَهَا إِلَّا كَرَيْثِ مَا يُرْكَبُ الْفَرَسُ حَتَّى تَدُورَ بِكُمْ دَوْرَ الرَّحَى وَ تَقْلَقُ بِكُمْ قَلَقَ الْمِحْوَرِ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ أَبِي عَنْ جَدِّي‏»[7]به خدا كه به شما مهلتى به اندازه‌ ی زمان يك سوارشدن بر اسب بيش‌ تر ندهند تا آن‌ كه آسياب زمان شما را در زير چرخش خرد و ريز كند. آرى اين عهدى است از پدرم و از جدّم‏.

در راستای آن‌ که احساس کردند خدا همه‌ ی مددهای خود را به حضرت«علیه‌ السلام» مرحمت فرموده‌ اند، حضرت در آخرین ساعات عمر به‌ شدت خوشحال‌ اند و وقتی دیگر توان بلندشدن نداشتند سر مبارک را بر روی خاک می‌ گذارند و ندا سر می‌ د‌ هند: «بسم‌ اللّهِ و باللّهِ وَ عَلی ملةِ رسولِ اللّه» به نام خدا و به مدد الهی و در راه خدا و بر دین رسول خدا«صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله» و این دنیا را ترک کردند و رسالت خود را به‌ خوبی به انتها رساندند، رسالتی که رسول خدا«صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله» در خواب به ایشان فرمودند: «يَا حُسَيْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلا»[8] ای حسین«علیه‌ السلام» قیام کن خداوند می‌ خواهد تو را شهید ببیند. همچنان‌ که به او فرمود: «إِنَّ لَكَ فِي الْجَنَّةِ دَرَجَاتٍ لَا تَنَالُهَا إِلَّا بِالشَّهَادَة»[9] برای تو درجاتی از بهشت هست که به‌ دست نمی‌ آوری مگر به شهادت.

5- وقتی می‌ توانیم راز شادمانی و احساس پیروزی آن حضرت را بشناسیم که متوجه حضور فرهنگ نفاقی باشیم که درآن زمان سراسر جهان اسلام را فرا گرفته بود، به طوری که پست‌ ترین افراد جزیرة‌ العرب بدون هیچ ارادتی به اسلام با شعارهای اسلامی شخصیت‌ های خبیث خود را به مردم تحمیل کردند و امام حسین«علیه‌ السلام» این پرده‌ ی نفاق را پاره کرد. و هر اندازه عمیق‌ تر متوجه عمق نفاق آن زمان شویم، به همان اندازه متوجه پیروزی و رازخوشحالی حضرت«علیه‌ السلام» می‌ گردیم.

مشکل نفاق آن است که در باطن تمام گرایش‌ های پست کافران را دارد ولی مدعی اسلامیت است و نه‌ تنها به مسلمانان واقعی وقعی نمی‌ گذارد، بلکه آن‌ ها را از دایره‌ ی مسلمانی بیرون می‌ داند.

مثل وقتی در تظاهرات، دختران و پسران نامحرم قاطی‌ اند و شعار صهیونیستی «نه غزه، نه لبنان» و «جمهوری ایرانی» سر می‌ دهند و شب عید غدیر با آب و تاب تمام ادعا می‌ کنند ما می‌ خواهیم انقلاب اسلامی را که از مسیر منحرف‌ شده، به عدل علوی برگردانیم! و با انواع تهمت‌ ها دولتی که در جهت احیاء ارزش‌ های انقلاب و عدالت و معنویت قد راست کرده، خارج انقلاب و اسلام می‌ دانند و مخالفتی با آن دارند که با اسرائیل و آمریکا ندارند.

آیا اگر عده‌ ای به تأسی به مولایشان امام حسین«علیه‌ السلام» برای نجات انقلاب اسلامی از چنین نفاقی جان بدهند تا انقلاب را از چنین مهلکه نجات دهند خوشحال نخواهند بود؟

6- حضرت سیدالشهداء«علیه‌ السلام» در آن شرایط عمق فاجعه‌ ای که بر سر اسلام آمده بود را به خوبی درک می‌ کردند و متوجه شدند به مدد الهی در روز عاشورا کار نفاق تمام شد و دیگر فرصتی بیشتر از فرصتی که یک نفر اسب خود را سوار شود و پیاده گردد، امکان ادامه‌ ی حیات ندارد.

7- اگر مسیری که بنی‌ امیه طراحی کرده بودند، تغییر نکرده بود پس از یک نسل که صحابه‌ ی پیامبر همه رحلت می‌ کردند، از اسلام چیزی نمی‌ ماند، حتی بنی‌ العباس با شعار خون‌ خواهی امام حسین«علیه‌ السلام» از جهان اسلام یارگیری کردند و بنی‌ امیه را حذف نمودند و به خاطر دشمنی بنی‌ امیه هم که بود، بسیاری از سنت‌ های پیامبر که از طریق نفاق فراموش یا بی‌ ارزش شده بود، احیاء شد.

8- حضرت سیدالشهداء«علیه‌ السلام»؛ روحِ زمانه را که جریان نفاق با غفلت خلفاء عوض کرده بود به خود برگرداند و بن‌ بستی را که امویان برای حرکت اسلام به سوی اهداف الهی‌ اش پدید آورده بودند، شکافتند، بن‌ بستی که در آن بن‌ بست آن‌ قدر ارزش‌ ها ضد ارزش شد که تا سَبّ و توهین به علی«علیه‌ السلام» پیش رفت، در نهضت امام حسین«علیه‌ السلام» روشن شد چگونه اگر نفاق زیر پوست نظام اسلامی خانه کند دشمنان اسلام بیشتر تأثیرگذار خواهند بود تا یاران اسلام. و لذا دیروز «سرجون‌ منصورالرومی» مشاور یزید می‌ شود و برنامه‌ ی قتل امام حسین«علیه‌ السلام» را می‌ ریزد و امروز باز همان غرب است که جریان نفاق را رهبری می‌ کند و پیچیده‌ ترین جبهه‌ ی مقابله با انظام اسلامی را به میان می‌ آورد و امروز نیز امام حسین«علیه‌ السلام» و فرهنگ شهادت است که نظام اسلامی را از دام دشمن منافق می‌ رهاند.
9- وقتی متوجه شدیم خداوند با مدد کامل خود تقاضای حضرت سیدالشهداء«علیه‌ السلام» را برآورده کرد تا حضرت به بهترین نحو مأموریت خود را انجام دهند و به زیباترین شکل کربلا بروز کرد، امام باقر«علیه‌ السلام» در سجده‌ ی خود در زیارت عاشورا ندا سر می‌ دهند:

«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ، الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي». بار الها! حمد تو را از این‌ همه زیبایی که حسین را مسرور نمود، آن‌ هم حمد شاکرین برای تو بر مصیبت خود، حمد خدا را به جهت مصیبت بزرگ من که در آن لطف خدا نمایان شد و امام حسین«علیه‌ السلام» به نتیجه‌ ای که باید برسند، رسیدند.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

 

پی نوشتها:
[1] - اللهوف على قتلى الطفوف، ص:۱۲۸
[2] - خوارزمي مقتل الحسين ص:۳۹
[3] - ارشاد شيخ مفيد.جلد۲.ص:۱۱۱
[4] - ارشاد شيخ مفيد.جلد۲.ص:۹۰
[5] - شيخ طبرسى‏، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص: 237
[6] - اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 94
[7] - اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 99
[8] - بحار الأنوار، ج‏44، ص: 364
[9] - أمالي الصدوق، ص: 152
..............................................................................
منبع: لب المیزان.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.