عاشورا گنجینه الگوها
اشاره
یکی از عوامل پویایی و حیات معنوی در شیعه، وجود الگوهای والا و جامع است. در مسیر تربیت به الگو نیاز است و بدون الگو، طی مسیر سخت می شود؛ چرا که علاوه بر خط دهی فکری و عملی، الگو است که کشش ایجاد می کند و راه را برای حرکت هموار می کند. در قرآن کریم[1] و روایات اهل بیت علیهم السلام بر این امر تأکید شده است.
راه الگوگیری
یک جوان یا نوجوان برای فعالیت در یک رشته ورزشی، در ابتدای راه به الگوهای جهانی نیاز ندارد. در این مرحله چه بسا یکی از ورزشکاران محله و شهر، برای او الگو باشد و او را یک قدم به کمال نزدیک کند و در مراحل بعد است که به الگوهای بالاتری نیاز پیدا می کند.
در مسائل معنوی نیز همین موضوع مطرح است. بدیهی است که سرمشق های نهایی کمال و انسانیت، اهل بیت علیهم السلام هستند؛ ولی چون توان ما به حدی نیست که بتوانیم دائم در محضر ائمه علیهم السلام باشیم و مستقیم از آنها بهره ببریم، با الگوهای واسطه ای ارتباط برقرار می کنیم.
قرآن کریم می فرماید:
قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ؛[2]
قرآن کریم، علاوه بر حضرت ابراهیم علیه السلام، پیروان او را نیز الگو معرفی می کند.
بدین ترتیب ما یک هرم الگوها داریم که در رأس این هرم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اهل بیت علیهم السلام و انبیای عظام هستند و در مراتب بعد، عالمان ربانی و اولیای الهی و مؤمنان هستند. برای رشد معنوی لازم است به این شبکه وصل شویم، تا اینکه قدم به قدم به کمال برسیم و محضر اهل بیت علیهم السلام را درک کنیم.
البته تذکر این نکته ضروری است که الگو دانستن اولیای خدا و انسان های شریف که ما دون اهل بیت علیهم السلام هستند به معنای قطع ارتباط -هر چند موقت- با آن خاندان عصمت و طهارت نیست. یک مؤمن خداجو همیشه و در همه حال، دست توسل به دامان آن خاندان مطهر می زند و آن بزرگواران را در قله انسانیت و تابلوی نهایی راه سلوک می داند.
اکنون به تناسب ایام، یادآوری می کنیم که کاروان کربلا و اصحاب امام حسین علیه السلام[3] بهترین و جامعترین الگوها را در بر دارد؛ پروانگانی که گرد شمع وجود مقدس امام حسین علیه السلام گرد آمدند و و ما آنها را چنین زیارت می کنیم:
السلام علیکم أیها الشهداء أنتم لنا فَرْطٌ و نحن لکم تَبَعٌ؛
سلام بر شما ای شهدا! شما پیشگام ما هستید و ما پیرو شماییم.[4]
از کودکان و زنان و جوان نوباوه گرفته که رجز می خواند و می گوید: «امیری حسین و نعم الامیر»؛ تا آن غلام سیه چرده و همچنین از حر بن یزید ریاحی تا امثال حبیب بن مظاهر، هر یک با عملکرد خود، الگویی ماندگار در طول تاریخ شدند.
هر کس با توجه به موقعیت خود می تواند با این الگوها ارتباط برقرار کند تا به کمال نزدیک شود و بتواند محضر اهل بیت علیهم السلام را درک کند.البته برای موفقیت در این الگوگیری، فعالیت علمی و نظری صِرف کافی نیست؛ بلکه به تلاش مضاعف در محورهای گوناگون نیاز است که اکنون به برخی از این موارد اشاره میکنیم:
۱. اگر بخواهیم راهی به عاشورا بیابیم و با این الگوها پیوند برقرار کنیم، به مطالعه مستمر درباره جریان عاشورا نیاز داریم؛ یعنی باید به طور مستمر با این الگوها ارتباط فکری داشته باشیم و ایامی نباشد که ذهن ما از توجه به این گوهرهای والا خالی باشد.
۲. توسل به سیدالشهداء علیه السلام و استمداد از حضرت را باید از برنامه های جدی خود بدانیم و به کم هم قانع نشویم؛ برای مثال در زیارت عاشورا ملاقات با حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقام محمود، عاقبت به خیری، همراهی با امام حسین علیه السلام و آبرومندی و… می خواهیم که نشان می دهد در توسل به آن حضرت چه موارد مهمی را می توان باید درخواست کرد.
از آیت الله سید علی آقا قاضی رحمه الله نقل شده است:
اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده و توانسته اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفا کنند و بالاخره سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است، در یکی از این دو حال بوده اند:
اول در حین تلاوت قرآن مجید و التفات به خواننده آن، که چه کسی در حقیقت قاری قرآن است. در آن وقت بر آنان منکشف می شده که قاری قرآن، خدا است. دوم از راه توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام؛ زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا، عنایتی عظیم است.[5]
توسّل به سالار شهیدان علیه السلام به ویژه در دهه اول ماه محرم از اهمیت بسیاری برخوردار است. مرحوم آیت الله کشمیری در این باره می فرمود:
سزاوار است انسان از اول محرم تا سیزدهم محرم در ساعت و مکان مشخص، زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و دعای علقمه بخواند و آن را ترک نکند. اگر کسی در طول سال، بیش از این ایام را موفق به خواندن زیارت عاشورا شد، هنیئاً له [گوارایش باد] وگرنه حداقل این است که در هر سال، خواندن زیارت عاشورا در این ایام را از دست ندهد.
۳. چنانکه به طور مکرر توصیه شده است، باید از ارتباط با عاشورا و امام حسین علیه السلام با اشک غافل نشویم؛ از این رو لازم است در مجالس امام حسین علیه السلام حاضر شویم و برای مصائب آن حضرت اشک بریزیم. این اشک، آثار معنوی فوق العاده ای دارد. آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمه الله می فرمود:
چشم بصیرت انسان بر اثر چند عمل باز میشود؛ یکی از آن اعمال، گریه بر امام حسین علیه السلام است. گریه بر حضرت، قدرتی می دهد که انسان می تواند حقایق ملک و ملکوت را ببیند.
گریه بر امام حسین علیه السلام گوهر وجود انسان را صیقل می دهد، از آلودگی ها و غبارها پاک می کند و وجود انسان را طلایی می کند؛ چرا که این گریه مانند دیگر گریه ها نیست که احیاناً برای امور مادی هستند؛ بلکه گریه ای است با پشتوانه ای ویژه و معادلات دقیق و حساب شده.این گریه، صرفاً یک اتفاق عاطفی و عصبی نیست؛ بلکه پشتوانه های بسیاری دارد که برای این اشک، زمینه سازی کرده است؛ از جمله محبتی که سبب احساس یگانگی و پیوند عاطفی می شود و پیش از آن، معرفت و شناختی که باعث این محبت است. همچنین امور اعتقادی متعدد از توحید و نبوت گرفته تا امامت و حقانیت اهل بیت علیهم السلام و حتی تقبیح ظلم و ظالم و… و پذیرش این امور، ورای این اشک و آه، نهفته است؛ لذا ممکن نیست کسی برای حضرت سیدالشهدا علیه السلام بی دلیل و بیهوده گریه کند.
از این رو اگر کسی منقلب شد و توفیق گریه یافت، حیف است که آن را از دست بدهد و باید بکوشد تا این مقام ارزشمند را حفظ کند؛ چرا که هیچ عبادتی مانند گریه بر سیدالشهدا علیه السلام و پیوند قلبی با آن حضرت سبب پاکی از رذائل و تکامل و رشد نمی شود.
به امید آنکه با انس فکری، عاطفی و عملی با سیدالهشدا علیه السلام و عاشورائیان بتوانیم به این شجره طیبه نزدیک شویم و قلوبمان به قلوب این اولیای الهی متصل شود و در شعاع مغناطیس کهربای سیدالشهدا علیه السلام قرار گیریم و به کمال برسیم.[6]
------------------
پی نوشت :
۱. سوره احزاب: ۲۱.
۲. سوره ممتحنه: ۴.
۳. قال الحسین علیه السلام: «و لکم فیّ اسوه» موسوعه کلمات الامام حسین، ص ۳۶۱.
۴. کامل الزیارات، ص ۳۶۰.
۵. رساله لب اللباب.
۶. در این نوشتار از برخی سخنان استاد گرانقدر حجت الاسلام والمسلمین جعفر ناصری درباره حضرت سیدالشهدا علیه السلام و جریان عاشورا بسیار بهره گرفتهایم.
-------------------
منبع : چشمه زلال
- وبلاگ جاهدکاظمی
- بازدید: 773
- 1