تحقیر و سرزنش گناهکار عملی دو سر سوخت!
سرزنش را می توان به چاقوی دولبه ای تشبیه نمود که هم دارای جنبه های مثبت است و هم دارای اثرات منفی؛ از این رو ضروری است در مرحله ی نخست، سرزنش های سازنده و بجا، از سرزنش های ویران گر و نابجا شناخته شده و متمایز شود، تا راه استفاده صحیح از این ابزار مشخص گردد.
تحقیر افراد بی ایمان و اهل معصیت بستگی به شرایط آنان دارد؛ برای نمونه، اگر آنان به دلیل ناآگاهی و ضعف فرهنگی، ایمانشان ضعیف بوده و دست به گناه می زنند نباید به تحقیر آنان پرداخت، بلکه باید در راه هدایت آنان کوشید و روایاتی که در نکوهش سرزنش و تحقیر افراد، وارد شده است ناظر به این دسته از انسان ها است، که در این جا به ذکر چند روایت بسنده می شود.
1. امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «آخرین سفارشى كه حضرت خضر نبی به موسى بن عمران(علیه السلام) كرد این بود كه؛ حتماً هیچ كس را به گناهى سرزنش مكن...».[1]
2. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: هر كه كار زشتى را فاش كند مانند كسى است كه آن را انجام داده، و هر كه مۆمنى را به چیزى سرزنش كند نمیرد تا مرتكب آن شود».[2]
3. همچنین آن حضرت به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اى اشخاصى كه به زبان ایمان آورده اید، نه در قلب و درون! در جستجوى اسرار و عیب هاى مۆمنان نباشید، و لغزش و خطاهاى ایشان را دنبال نكنید. پس كسى كه در جستجوى عیب و لغزش دوست و برادر خود باشد، خداوند متعال نیز لغزش ها و خطاهاى او را دنبال می نماید؛ و كسى كه خداوند دنبال لغزش هایش باشد در نهایت رسوا می گردد، اگر چه در جمع خانواده اش باشد».[3]
امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «آخرین سفارشى كه حضرت خضر نبی به موسى بن عمران(علیه السلام) كرد این بود كه؛ حتماً هیچ كس را به گناهى سرزنش مكن...»
اما اگر گنه کاران از روی لجاجت، افراد با ایمان را مورد تمسخر قرار داده و تحقیرشان کنند، باید از همین حربه علیه آنان بهره جست که پاداش کلوخ انداز سنگ است و در قرآن و روایات نمونه هایی از این قبیل بیان شده است؛ چنان که در قرآن می خوانیم: «...فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْكُمْ...»؛[4] پس هر كس بر شما ستم روا داشت همان گونه كه با شما ستم روا داشته است با وى ستم روا دارید.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر گاه پس از من، شكّاكان و بدعت گذاران را دیدید، از آنان بیزارى بجویید و تا می توانید، به آنان ناسزا بگویید و از آنها، بدگویى كنید و محكومشان نمایید، تا دیگر در تباه كردن اسلام، طمع نكنند و مردم از آنها بر حذر باشند و از بدعت هایشان، چیزى نیاموزند. بدین سان، خداوند، در عوضِ آن، براى شما پاداش هایى را می نویسد و به سبب آن، درجات شما را در آخرت، بالا می برد».[5]
ابتلا به عاقبت طلحه و زبیر در اثر ملامت و سرزنش دیگران
در محضر حضرت آقای بهاء الدینی (رضوان الله تعالی علیه) اگر حرف از طلحه و زبیر و عملکردشان و بدعاقبتی شان به میان می آمد ایشان دهان فرو می کشیدند تا مبادا جنبه ملامت و سرزنش پیدا کند. چون در اثر ملامت خود انسان هم مبتلا می شود.
پی نوشت :
[1]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 111، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 59، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق
[3]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 9، ص 109، قم، مۆسسه آل البیت(علیه السلام)، چاپ اول، 1408ق
[4]. بقره، 194
.[5] کافی، ج 2، ص 375
-------------------
فرآوری: محمدی، تبیان
منبع : اسلام کوئست
سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
- وبلاگ ziaossalehin.ir
- بازدید: 539
- 1