راه های مبارزه با نفس / 2. مراحل مبارزه با نفس
چه فایده که هشیاری پس از مرگ موجب ندامت و حسرت است و خداوند انسان ها را از چنین روزی بیم می دهد، که فرمود: «و انذرهم یوم الحسرة اذا قضی الامر و هم فی غفلة؛ بیم ده آنان را از روز حسرت؛ آن هنگام که کار از کار گذشته و آن ها در غفلت فرو رفته اند» (مریم / 39).
عارفان و صاحب نظران سیر و سلوک برای مبارزه با نفس مراحلی را ذکر کرده اند که آن مراحل باید یکی پس ازدیگری طی شود. امام راحل در کتاب «اربعین» خود برای مبارزه با نفس مراحل هشت گانه را مطرح فرمودند که عبارت است از:
1ـ یقضه: یقظه یعنی بیداری و تنبه و خروج از غفلت و خود فراموشی که بدون آن آدمی هیچ گاه به فکر تزکیه و خود سازی نخواهد افتاد. یقضه یعنی بیداری از خواب غفلت و احساس مسئولیت به این که جهان و انسان بیهوده آفریده نشده است، که فرمود: «افحسبتم انما خلقناکم عبثاً و انّکم الینا لا ترجعون؛ آیا گمان می کنید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و شما به ما باز نمی گردید؟» (مومنون / 115).
نیز فرمود: «ربنا ما خلقت هذا باطلاً؛ .... پروردگارا! این همه آسمان و زمین و این دستگاه باعظمت را بیهوده و باطل نیافریدی» (آل عمران / 191)
علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «اما من دائک بلول ام لیس من نومک یقظة... و کیف ما یوقظک؛ خوف بیات نقمة و قد تورطت بمعاصیه مدارج سطواته فتدا و من دائ الفترة فی قلبک بعزیمة و من کری الغفلة فی ناظرک بیقظة...؛ آیا درد تو را بهبودی و خواب تو را بیداری نیست؟!... پس چگونه ترس شبیخون خشم الهی تو را بیدار نمی کند و حال آن که بر اثر نافرمانی از دستورهای او به مدارج قهر و غضب او درافتاده ای! پس سستی خود را به تصمیم و قاطعیت، و خواب و غفلت را به بیداری و حرکت درمان کن....» (صبحی صالح، 1395، خطبه 223).
آن حضرت در جای دیگر فرمود: «الیقظة نور، الیقظة استبصار، الیقظة فی الدین نعمة علی من رزقه؛ بیداری نور است، بیداری بینایی و بصیرت است، بیداری و آگاهی در دین نعمتی است بر کسی که (این بیداری) به او روزی شده است». (محدث، 1361، ص431).
نیز فرمود: «ایاک و الغفلة ففیها تکون قساوة القلب؛ زنهار از غفلت که قساوت قلب تنها در بستر غفلت نشو و نما می کند!» (مهدوی کنی، 1371، ص 63).
امام سجاد ـ علیه السلام ـ از غفلت به خدا پناه می برد و می فرماید: «اللهم انّی اعوذ بک من الکسل و الفشل و الهم و الجبن و البخل و الغفلة» (جمله ای از دعای ابو حمزه ثمالی)؛ ولی بسیاری از مردم تا هنگام مرگ از خواب غفلت بیدار نمی شوند:
«الناس نیام، اذا ماتوا انبتهوا؛ مردم در خوابند وقتی مردند بیدار می شوند».
چه فایده که هشیاری پس از مرگ موجب ندامت و حسرت است و خداوند انسان ها را از چنین روزی بیم می دهد، که فرمود: «و انذرهم یوم الحسرة اذا قضی الامر و هم فی غفلة؛ بیم ده آنان را از روز حسرت؛ آن هنگام که کار از کار گذشته و آن ها در غفلت فرو رفته اند» (مریم / 39).
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ می فرماید: «... منزل اول انسانیت یقظه است و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هشیار شدن از سکر طبیعت است و فهمیدن این که انسان مسافر است و هر مسافر زاد و راحله می طلبد و راحله انسان خصال خود انسان است» (خمینی، 1368، ص 86).
2 تفکر و تدبر: دومین مرحله تهذیب و مبارزه با نفس تفکر است. نقطه آغازین اندیشه عبارت است از دقت و تدبر و نظر در آفاق و انفس. تفکر در آثار خدا و نعمت های او که توجه به آن ها نفس را خاضع و به سپاس وا می دارد و نیز اندیشیدن انسان به سرنوشت خویش و وظیفه ای که در برابر خدا دارد و این که هدف از زندگی دنیوی چیست، مقصد نهائی حیات کجاست؛ و برای وصول به آن چه باید کرد.
در روایات از تفکر بهترین عبادت و طریق علم و عمل و نیل به سعادت و درجات عالی یاد شده است.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «لا عمل کالتفکر؛ هیچ عملی هم چون تفکر و اندیشیدن نیست» (صبحی صالح، 1395، قصار 113).
نیز در مقام نصیحت به فرزندش امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «لا عبادة کالتفکر فی صنعة الله ؛ هیچ عبادتی مانند تفکر در مصنوعات و آثار خدا نیست».
نیز آن حضرت می فرماید: «نبّه بالتفکر قلبک؛ به وسیله تفکر قلب و دل خود را بیدار کن».
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «و الفکرة مراة الحسنات و کفارة السیئات و ضیاء القلوب و فسحة الخلق و اصابة فی صلاح المعاد و اطلاع علی العواقب و استزادة فی العلم و هی خصلة لا یعبد الله بمثلها قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فکرة ساعة خیر من عبادة سنة و لا ینال منزلة التفکر الا من قد خصه الله بنور معرفة و التوحید» ؛ فکر و اندیشه، آینه خوبی ها و پوشاننده بدی ها و روشنی بخش دل ها و موجب خوش خویی و سعه صدر می شود. به وسیله تفکر انسان به صلاح روز رستاخیز و پایان کارش آگاه می شود و بر علم و دانشش افزوده می گردد و هیچ عبادتی بالاتر از تفکر نیست. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است و تنها کسانی به این مقام می رسند که خداوند آنان را به نور معرفت و توحید ویژگی داده باشد». نیز فرمود: «التفکر یدعوا الی البر و العمل به؛ تفکر انسان را به نیکی و نیکو کاری دعوت می کند».
امام هشتم ـ علیه السلام ـ فرمود: «لیس العبادة بکثرة الصلوة و الصوم، انما العبادة التفکر فی امر الله عزّوجلّ؛ عبادت آن نیست که انسان زیاد نماز گزارد و فراوان روزه بگیرد، بلکه عبادت تفکر در امر خداوند عزوجل است» (مهدوی کنی، 1371، ص 73).
3ـ عزم: مرحله سوم تهذیب و مبارزه با نفس عزم است، یعنی تصمیم و اراده بر انجام دادن واجبات و ترک محرمات و جبران مافات و پایداری و استقامت در راه حق و حقیقت، انسان بدون عزم و اراده و تصمیم به هیچ یک از مقامات نخواهد رسید. خداوند پیامبران برگزیده خود را به عنوان اولوالعزم نام برده و پیامبرش را به صبر و پایداری چون آنان فرا خوانده است: فاصبر کما صبروا اولو العزم من الرسل» (احقاف / 35)
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ درباره عزم چنین می فرماید: «عزم جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است و عزمی که مناسب با این مقام است عبارت است از عزم بر ترک گناه و معاصی و فعل واجبات و جبران آن چه از او فوت شده در ایام حیات و بالاخره عزم بر این که ظاهر و صورت خود را انسان عقلی و شرعی نماید و انسان شرعی عبارت از آن است که موافق مطلوبات شرع رفتار کند و ظاهرش ظاهر رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باشد و تأسی به آن بزرگوار بکند در جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال و تروک» (خمینی، 1368، ص 7).
4ـ مشارطه: یکی از مراحل حساس خود سازی و مبارزه با نفس در مسیر سالکان الی الله «مرابطه» است که بدون عبور از آن نقطه راه تکامل به نتیجه نمی رسد.
مرابطه در لغت به معنای «به یکدیگر پیوستن» و در اصطلاح اهل سلوک به معنای «به خود پیوستن»، «مراقب خود بودن» و «پیوسته نگران احوال خویشتن» است.
مرابطه دارای چهار مرحله است که یکی از آن ها «مشارطه» است. مشارطه که آن را «معاهده» نیز می گویند، عبارت است از: شرط و تعهد انسان بر ترک معصیت و انجام دادن تکالیف و ادای وظایف و ایفای مسئوولیت ها و پای بند به عهد پیمانی که بسته است. در قرآن بر التزام به تعهدات که بالاترین آن ها تعهد به خداست، تاکید فراوان شده است. از جمله: «اوفوا بعهد الله اذا عاهدتم»(اسراء / 34).
«اوفوا بعهد الله ان العهد کان مسوولا» (اسراء / 34).
حضرت امام درباره مشارطه چنین می فرماید: «مشارطه آن است که در اول روز مثلاً با خود شرط کند که امروز بر خلاف فرموده حق تبارک و تعالی رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد و معلوم است که یک روز خلاف نکردن امری خیلی سهل و آسان است و انسان به راحتی می تواند از عهده آن بر آید.» (خمینی، 1368، ص 8).
5ـ مراقبه: مرحله دوم از مراحل مرابطه (مراقبه) است یعنی انسان پس از آن که با خود عهد و پیمان بست که خلاف نکند، باید در تمام اوضاع و احوال مراقب خود باشد.
مبادا بر اثر غفلت و سهل انگاری عهد و پیمانی که بسته است، بشکند و به وسوسه های شیطان و نفس اماره دل بسپارد.
حقیقت مراقبت آن است که هیچ گاه خدای را فراموش نکنیم و به اعمال و اذکاری که ما را به یاد خدا وا می دارد مداومت داشته باشیم و به هر کاری رنگ خدایی بزنیم.
گویند: هنگامی که زلیخا با یوسف خلوت کرد و او را به خود می خواند، ناگهان چشمش به بتی افتاد که در آن حجره قرار داشت. بی درنگ برخاست و پرده ای روی آن افکند. یوسف به او گفت: تو از مراقبت جمادی شرم داری، پس چگونه من از مراقبت خداوند جبار شرمنده نباشم؟! (مهدوی کنی، 1371، ص 352).
علی ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «اجعل نفسک علی نفسک رقیبا» (آمدی، 1360، ص 235).
یا می فرماید: «ینبغی ان یکون الرجل مهیمناً علی نفسه، مراقبا قلبه، حافظاً لسانه؛ سزاوار است که انسان بر خویش اشراف داشته و همیشه مراقب قلب خود و نگهدار زبان خویشتن باشد» (همان، ص 393).
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ می فرماید: «انسان باید مثل طبیب و پرستار مهربان از حال خود مواظبت نماید و مهار نفس سرکش را از دست ندهد که به مجرد غفلت مهار بگسلد و انسان را به خاک مذلت و هلاکت کشاند و در هر حال به خدای پناه برد از شر شیطان و نفس اماره» (خمینی، 1368، ص 238).
6ـ محاسبه: «محاسبه» یعنی حسابرسی و بازنگری نسبت به گذشته و تعهد نسبت به آینده.
محاسبه آن است که انسان هر روز از خود حساب رسی کند که چه طاعتی یا معصیتی مرتکب شده است. اگر طاعتی داشته بر آن بیفزاید و اگر گناهی مرتکب شده در جبران آن بکوشد. همان طور که در صبحگاهان با خویش عهد و پیمان می بندد، ساعتی را نیز برای محاسبه و بازنگری در اعمال روزانه در نظر بگیرد. مرحوم نراقی می نویسد:
«قد ورد فی الاخبار ان العاقل ینبغی ان یکون له اربع ساعات؛ ساعة یناجی فیها ربه و ساعة یحاسب فیها نفسه و ساعة یتفکر فی صنع الله و ساعة یخلوا فیها للمطعم و المشرب؛ سزاوار است که انسان خردمند برای خود چهار ساعت معین کند که یکی از آن ساعات حسابرسی و بازنگری در اعمال روزانه است، مناسب است که ساعت محاسبه شامگاهان پیش از خواب باشد تا انسان کاملاً از سود و زیان و دخل و خرج روزانه آگاه گردد» (نراقی، 1383، ص 99).
بسیاری از مردم بر اثر غفلت ماه ها و سال ها به حساب خود نمی رسند؛ گویی اصلاً کاری نکرده اند، غافل از این که خداوند برای هر فردی پرونده ای ترتیب داده و روز قیامت این پرونده مورد بررسی قرار می گیرد: «اقرأ کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً؛ (این همان نامه اعمال اوست؛ به او می گوییم:) کتابت را بخوان! کافی است که امروز خود حسابگر خود باشی» (اسراء / 14).
موضوع محاسبه به قدری دقیق است که حتی از تصمیمات و نیت های قلبی انسان نیز پرسش می شود.
«... ان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله؛ ... اگر آن چه را در دل های تان هست آشکار یا پنهان کنید خداوند طبق آن شما را مورد محاسبه قرار خواهد داد ...» (بقره / 284).
امیر المؤمنین، علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «عباد الله احذروا یوماً تفحص فیه الاعمال و یکثر فیه الزلزال و تشیب فیه الاطفال، اعلموا عباد الله ان علیکم رصداً من انفسکم و عیوناً من جوار حکم و حفاظ صدق یحفظون اعمالکم، و عدد انفسکم، لا بسترکم منهم ظلمة لیل داج و لا یکنّکم منهم ذورتاج و انّ غدا من الیوم قریب؛ ... بندگان خدا، بر حذر باشید از روزی که اعمال مورد بررسی قرار می گیرند و لرزش ها و تنش ها فراوان است و کودکان (از ناراحتی) پیر می شوند: (یوماً یجعل الولدان شیباً)» ای بندگان خدا! بدانید که مراقب هایی از خودتان بر شما گماشته شده و دیده بانانی از اعضای پیکرتان ناظر شما هستند: (یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون) و نیز بدانید که حسابگران راستگو اعمال شما را ثبت می کنند و حتی نفس هایتان را نگه می دارند، نه ظلمت شب تاریک شما را از آن ها پنهان می دارد نه در های محکم و بسته (هر کجا باشید به همراه شما هستند) و براستی فردا به امروز نزدیک است ....» (آمدی، 1360، خطبه 10)
روز قیامت پنجاه موقف دارد که هر موقفی هزار سال طول می کشد و در هر موقفی از چیزی پرسش می کنند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«الا فحاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا فان فی القیامة خمسین موقفاً کل موقف مثل الف سنة ممّا تعدون ثم تلا هذه الآیة «... فی یوم کان مقداره خمسین الف سنة ...؛ ای انسان! پیش از آن که شما را مورد محاسبه قرار دهند، خودتان به حساب تان رسیدگی کنید، زیرا در قیامت پنجاه موقف است که هر موقفی هزار سال طول می کشد سپس این آیه را تلاوت فرمود: ... روزی که مقدار آن پنجاه سال است ...» (مهدوی کنی، 1371، ص 360).
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در یکی از وصایای خود به ابوذر فرمود:
«ای اباذر! پیش از آن که مورد محاسبه قرار گیری به حساب خود رسیدگی کن، زیرا این کار حساب قیامت تو را آسان می کند و قبل از آن که تو را ارزیابی کنند خود را ارزیابی کن و خویش را برای روز قیامت که در آن روز هیچ چیز پنهان نمی ماند، آماده کن ... ای اباذر! هیچ کس از پرهیزکاران محسوب نمی شود، جز این که نفس خود را محاسبه کند، سخت تر از حساب رسی شریک از شریک خود، تا در نتیجه این محاسبه بداند که خوردنی ها و نوشیدنی ها و پوشیدنی هایش از کجاست. آیا از حلال به دست آورده است یا از حرام. ای اباذر! کسی که به قوانین و مقررات الهی اعتنا نکند و پروا نداشته باشد که از چه راهی مال کسب می کند، خدا هم باک ندارد که از چه راهی او را وارد جهنم کند» (همان، ص 362).
در حدیث دیگر فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و زنوا قبل ان توزنوا تجهزوا للعرض الاکبر؛ پیش از آن که به حساب شما برسند، خود حسابگر خویش باشید و قبل از این که اعمال شما را بسنجند، اعمال خود را وزن کنید و برای روز قیامت خویش را آماده سازید» (ژاله فر، 1379، ص 13).
امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر، می فرماید: «از ما نیست کسی که هر روز نفس خود را به محاسبه نکشد. اگر عمل نیک انجام داده بر آن بیفزاید و اگر کار زشتی مرتکب شده از خدا آمرزش بخواهد و به سوی او باز گردد؛ یا هشام! لیس منّا من لم یحاسب نفسه فی کلّ یوم فان عمل حسناً استزاد منه و ان عمل سیئا استغفر الله منه و تاب الیه» (حرانی، 1363، ص 292).
7ـ تذکر: یعنی به یاد عظمت پروردگار بودن و نعمت های او را متذکر شدن و توجه داشتن به این که انسان در محضر خداست و باید از گناه بپرهیزد، و بداند در هر حال خدا با اوست، که قرآن می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکراً کثیراً ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را زیاد یاد کنید» (احزاب / 41).
در جای دیگر می فرماید: «الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم؛ آنان که خدا را در همه حال یاد می کنند؛ چه در حال قیام و چه در حال نشستن و چه در حال خوابیدن و استراحت ....» (آل عمران / 191).
چنین بنده ای مسؤولیت و بندگی خویش را در برابر پروردگار فراموش نمی کند، زیرا هر کس خدا را فراموش کند، خود را فراموش کرده و از خود بیگانه شده و در وادی غفلت سرگردان خواهد شد. نقطه مقابل تذکر، غفلت و فراموشی است که مورد نکوهش قرار گرفته است.
قرآن می فرماید: «و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسهم انفسهم؛ کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند خودشان را از یادشان برد» (حشر / 19).
در روایات به مسأله ذکر تاکید فراوان شده است که در این مورد به برخی از سخنان حضرت علی ـ علیه السلام ـ اشاره می شود: «افیضوا فی ذکر الله فانّه احسن الذکر؛ دائماً به یاد خدا باشید که بهترین ذکرهاست» (صبحی صالح، 1395، خطبه 110).
در جای دیگر می فرماید: «ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب؛ خداوند یاد خویش را وسیله پاکی و صفای دل ها قرار داده است» (همان، خطبه 222) نیز می فرماید: «و ان للذکر لاهلاً اخذوه من الدنیا بدلاً فلم تشغلهم تجارة و لا بیع عنه ....؛ بدرستی که یاد خدا اهلی دارد که آن را به جای زرق و برق دنیا برگزیده اند و هیچ تجارت و داد و ستدی آن ها را از یاد او باز نمی دارد» (همان).
در خطبه همام درباره یکی از ویژگی های پرهیزکاران می فرماید: «... یصبح و همّه الذکر؛ ... از نشانه های پرهیزکاران این است که شب را به روز می آورند و تمام فکرشان یاد خدا است» (همان، خطبه 193).
8ـ معاتبه یعنی انتقاد از خویشتن: پس از فراغت از محاسبه و بازنگری در اعمال روزانه و داد خواهی انسان از خود در محکمه وجدان و مقصر شناختن خود، نوبت به «معاتبه» یعنی انتقاد از خود می رسد.
در این مرحله انسان باید شخصاً خود را مورد عتاب و خطاب و سرزنش قرار بدهد و بدین وسیله خویشتن را برای جبران نواقص و رفع رذایل آماده سازد.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «من ذمّ نفسه اصلحها و من مدح نفسه ذبحهها» هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید خویش را تباه کرده است.
نیز آن حضرت می فرماید: «... طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس ...؛ خوشا به حال آن که عیب هایش او را از عیوب دیگران (مردم) باز دارد» (همان، خطبه 176).
یعنی آن قدر گرفتار عیوب خود باشد که فرصت پرداختن به عیب های مردم را نداشته باشد.
نیز می فرماید: «من لم یسن اضاعها؛ کسی که نفس خود را به سیاست و تأدیب نکند آن را تباه کرده است» (محدث، 1361، ص 389).
نتیجه گیری
حاصل و خلاصه مقاله این است که، پس از طرح موضوع و تبیین اقسام نفس و این که در رسیدن به کمالات شناخت نفس با همه مراتبی که دارد، لازم است و مبارزه تنها با نفس اماره مورد نظر می باشد. در مبحث نخست راه های مبارزه با نفس بررسی شد و با استناد به آیات و روایات روشن و مبرهن گردید. در مبحث بعدی به تشریح مراحل مبارزه که در این مقاله به مراحل هشت گانه ای که امام راحل در کتاب اربعین خود آورده بود اشاره گردید. بدیهی است که این راه ها با پیگیری و استدامت، مفید خواهد بود؛ و الاّ با مبارزه ای مقطعی و موقت نمی توان به نتیجه رسید، و چه بسا نفس در صدد تلافی ایام ریاضت و مبارزه بر آید و انسان را بیش از پیش ساقط کند.
ادامه دارد...
مطالب تکمیلی :
راه های مبارزه با نفس (بخش اول)
منابع :
1ـ قرآن کریم.
2ـ آمدی، عبدالواحد، شرح غرر آمدی، ج 2، تهران، موسسه انتشارا ت و چاپ دانشگاه تهران، 1360 ش.
3ـ امینی، ابراهیم، خود سازی یا تزکیه و تهذیب نفس، قم، انتشارات شفق، 1368 ش.
4ـ حرّانی، حسن بن علی، تحف العقول، تهران، انتشارات عملیه اسلامیه، 1363 ش.
5ـ خمینی، روح الله، چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، نشر فرهنگی رجاء، 1368 ش.
6ـ ژاله فر، تقی، معرفه النفس، زنجان، نشر رزنگار، 1397 ش.
7ـ صبحی صالح، نهج البلاغه، بیروت، انتشارات هجرت، 1395 ق.
8ـ محدث، جلال الدین، فهرست موضوعی شرح غرر، ج 7، تهران، دانشگاه تهران، 1361 ش.
9ـ مهدوی کنی، محمد رضا، نقطه های آغاز در اخلاق اسلامی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1371 ش.
10ـ نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 3، النجف الاشرف، مطبعه النجف، 1383 ـ 1963م.
- وبلاگ وحیدسلیمانیان
- بازدید: 1475
- 1