باب چهل و هشتم در باره مشورت و پذیرش آن، و کسی که سزد با او مشورت کرد، و خیرخواهی مشورتخواه و نهی از خود رای بودن

تاریخ ارسال:ش, 09/25/1396 - 12:09

قرآن مجید

(5) 1- آل عمران (آیه 159) و مشورت کن با آنها در کار و چون عزم کردی بر خدا توکل کن که خدا دوست دارد اهل توکل را.
(6) 2- حمعسق (آیه 36) و آنچه نزد خداست بهتر و پاینده‌تر است برای آنان که گرویدند و بر پروردگارشان توکل کردند- تا فرماید- و کارشان در میانشان بمشورت باشد.

اخبار باب‌

(7) 1- عیون: بسندش تا امیر مؤمنان (ع) که خود را در خطر اندازد کسی که برأی خود بی‌نیازی کند.
(8) 2- خصال: بسندش از امام صادق (ع) فرمود هرگز کم تجربه و خود رأی طمع در ریاست نکند.
(9) 3- معانی الاخبار: بسندش تا امام صادق (ع) که سه چیز پشت شکنند: آنکه کارش را بیش شمارد و گناهانش را فراموش دارد و خود رأی باشد.
(10) 4- امالی صدوق: بسندش تا امیر المؤمنین (ع) فرمود: در حدیث خود مشورت کن با کسانی که می‌ترسند از خدا، و برادران را باندازه تقواشان دوست دار، و پرهیز کنید از زنان بدو بر حذر باشید از نیکان آنها، و اگر شما را بکار خیر هم وادارند با آنها مخالفت کنید تا در کار بد در شما طمع نبرند.
(1) 5- خصال: امام صادق (ع) به سفیان ثوری سفارش کرد، در کار خود با کسانی مشورت کن که از خدا عز و جل میترسند.
(2) 6- همان: در سفارشهای پیغمبر (ص) بعلی (ع) است که بر زنان جمعه و جماعت نباشد- تا فرمود- و با آنان مشورت نشود و در باب احکام مخصوص زنان بسند دیگر از امام باقر (ع) بیاید.
(3) 7- عیون: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود مردمی را انجمن مشورتی نباشد و در آن شریک گردد کسی که نامش محمد یا حامد یا محمود یا احمد است خبر خوبی داشته باشند.
صحیفه الرضا: بسندی مانندش را آورده.
(4) 8- عیون: بسندش تا امیر المؤمنین (ع) که هر کس دغلی کند با مسلمانان در مشورتی البته که من از او بیزارم.
(5) 9- علل: بسندش تا عمار ساباطی که امام ششم (ع) بمن فرمود: ای عمار اگر خواهی نعمت بتو تمام باشد و مردانگی تو بکمال رسد، و زندگی تو به گردد با بنده و رذل در کارت مشورت مکن زیرا اگر امینشان کنی بتو خیانت ورزند، و اگر حدیثت گویند دروغ باشد، و اگر دچار نکبت شوی بتو کمک نکنند و اگر یک وعده‌ای بتو دهند بتو راستی نکنند.
(6) 10- همان: بسندش تا امام ششم (ع) که میفرمود: بحق قیام کن و بدان چه از دستت رفته رو مکن، و از آنچه سودت ندارد کناره کن، و از دشمنت دور شو و از دوستت از هر مردمی باشد در حذر باش جز که امین باشد و امین آنکه از خدا بترسد، با بدکار یار مشو و او را به رازت آگاه مکن، و امانت باو مسپار، و در کارهایت با کسانی که از پروردگارشان میترسند مشورت کن.
(7) 11- همان: بسندش تا گوید رسول خدا (ص) فرمود: ای علی با ترسو مشورت مکن که راه کار را بر تو تنگ سازد با بخیل مشورت مکن که تو را از هدفت کوتاه دارد، با آزمند مشورت مکن که بدتر دو اقدام را برایت جلوه دهد ای علی ترس و بخل و آز یک نوع غریزه‌اند که جامع آنها بدگمانی است.
(8) 12- امالی طوسی: در آنچه در نامه امیر المؤمنین به محمد بن ابی بکر بود اینکه خیرخواه کسی باش که با تو مشورت کند.
(1) 13- همان: بسندش تا امیر مؤمنان (ع) که رسول خدا (ص) مرا به یمن فرستاد بمن سفارش میکرد ای علی کسی که خبر جوید حیران نشود، و آنکه مشورت کند پشیمان نگردد، ای علی شب رو باش که زمین در شب کوتاه گردد نه در روز ای علی بامداد را بنام خدا بگشا که خدای تعالی برکت داده بامتم در بامداد آنها.
(2) 14- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که از خردمند راه حق جوئید و او را نافرمانی نکنید که پشیمان شوید.
(3) 15- در حدیث اربعماه علی (ع) فرمود: سقوط نکند کسی که مشورت کند.
(4) 16- محاسن: با سندی گوید برسول خدا گفته شد: دوراندیشی چیست؟ فرمود: مشورت با صاحب‌نظران و پیروی آنان.
(5) 17- همان: بسندش تا امام ششم که در وصیت رسول خدا (ص) بعلی بود که پشتیبانی محکمتر از مشورت و نه عقلی چون تدبیر.
(6) 18- همان: بسندش تا امام باقر (ع) که در تورات چهار سطر است: هر که مشورت نکند پشیمان شود، فقر بزرگترین مرگ است، و چنان که جزا دهی جزا بینی، و هر که پادشاه شود خودخواه گردد.
(7) 19- همان: بسندش تا امام ششم که مشورت کن در کارت با کسانی که از پروردگارشان میترسند.
(8) 20- بسندش تا امام ششم (ع) که کسی از مشورت کردن هلاک نشود.
(9) 21- همان: بسندش تا علی (ع) که در سخن خود فرمود: در گفتار خود با کسانی مشورت کن که از خدا میترسند.
(10) 22- همان: بسندش تا امام ششم (ع) که مردی آمد نزد امیر المؤمنین (ع) و گفت:
آمدم با تو مشورت کنم، راستش حسن و حسین و عبد الله بن جعفر آمدند و دخترم را خواستگاری کردند، امیر مؤمنان فرمود مستشار باید امین باشد اما حسن بسیار طلاق میدهد ولی او را بحسین بده که برای دخترت بهتر است.
(11) 23- همان: بسندی از معمر بن خلاد که یک بنده از امام رضا (ع) مرد بنام سعد، و بمن فرمود نظر بده در باره کسی که فضیلت و امانتی دارد، گفتم: من بشما نظر بدهم؟ و خشمگینانه بمن فرمود: رسول خدا (ص) هم با اصحاب خود مشورت میکرد و سپس به آنچه خدا میخواست تصمیم میگرفت.
(12) 24- همان: بسندش از فضیل که یک بار امام ششم (ع) در امری با من مشورت کرد و گفتم اصلحک الله مانند منی به تو رأی و نظر بدهم؟ فرمود: آری چون با تو مشورت کنم.
(1) 25- همان: بسندش تا حسن بن جهم که ما در حضور امام رضا (ع) بودیم و نام پدرش را بردیم فرمود عقلش را با عقل دیگران چگونه نتوان شمرد ولی با این حال بسا که با یکی از برده‌های سیاه خود مشورت میکرد و بآن حضرت گفته شد: تو با مانند این سیاه مشورت کنی؟ فرمود: اگر خدا تبارک و تعالی خواهد زبانش بصلاح گشاید، فرمود: بسا که بآن حضرت نظری میدادند و آن را بکار می‌بست در باره مزرعه و بستان.
(2) 26- همان: بسندش تا امام ششم (ع) که میفرمود: با مرد خردمند پارسا مشورت کن که او جز به خیر نظر ندهد، و مبادا خلاف آن کنی زیرا مخالفت با پارسای خردمند تباهی در دین و دنیا است.
(3) 27- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) که فرمود: مشورت با خردمند خیرخواه رشد و میمنت و توفیق از خداست و بپرهیز از اینکه با گفته خردمند خیرخواه مخالفت کنی که هلاکت در آنست.
(4) 28- همان: بسندش تا امام ششم که فرمود: چه مانع است برای شما که چون گرفتاری طاقت فرسا بشما رو آورد که مشورت کند با خردمند دیندار و پارسا مشورت کند، سپس آن حضرت فرمود: آگاه باش که چون این کار کند خدایش واننهد بلکه بالا برد و بکارهای خوب و خدا پسند رساند.
(5) 29- همان: بسندش تا امام ششم (ع) هر که مشورت کند با برادرش و وی با رأی پاک خیرخواهش نگردد خدا عز و جل رأی او را ببرد (یعنی خردش را کور کند مترجم).
(6) 30- همان: بسندش از امام ششم (ع) که مشورت نشاید مگر با شرائط آن و هر که آنها را بداند خوب است و گر نه زیانش بر مشورتخواه بیش از سودش باشد، یکم اینکه طرف مشورت خردمند باشد دوم اینکه آزاد و دیندار باشد. سوم اینکه یار و برادر باشد، چهارم اینکه رازت را باو بگوئی که چون خودت آن را بداند و آن را نهان دارد، زیرا چون خردمند باشد از مشورتش سود بری و چون آزاد و دیندار باشد در خیرخواهی تو بکوشد، و چون یار و برادر راز تو را که بر آن آگاه شده نهان دارد، و اگر چون خودت برازت آگاه شود مشورت بکمال انجام گیرد.
(7) 31- همان: بسندش تا امام باقر (ع) بدنبال کسی باش که تو را بگریاند و خیرخواهت باشد نه کسی که تو را بخنداند و با تو دغلی کند و البته که همه نزد خدا بروید و بدانید.
(8) 32- همان: بسندش تا امام ششم (ع) که مؤمن از یک خصلت بی‌نیاز نباشد که سه شرط دارد: توفیق از خدا عز و جل، و پند دهی از خودش، و پذیرش از ناصحش.
(1) 33- مصباح الشریعه: امام صادق (ع) فرمود: در امور خود که لازمه دینداریست با کسی مشورت کن که پنج خصلت دارد عقل و بردباری و تجربه و خیرخواهی و تقوی، و اگر نیابی او را این پنج را بکار گیرد تصمیم بگیر و بخدا توکل کن که تو را به راه درست بکشاند، و اگر در باره کار دنیا است که بدین مربوط نیست آن را انجام بده و فکرش نباش که به زندگی مبارک و طاعت خوشمزه برسی، و با مشورت دانش بدست آید، و خردمند آنکه از آن دانش تازه‌ای بدست آرد، و از آن مراد طلبد، و نمونه مشورت با اهلش مانند اندیشه در خلق آسمانها و زمین و نابود شدن آنهاست با اینکه از نظر آدمی نهان باشند زیرا هر چه در باره آنها بیشتر اندیشد در دریای شناخت غوطه‌ور شود، و مایه اعتبار و یقین باشد، و مشورت مکن با کسی که عقلت او را باور ندارد و گرچه به عقل و ورع شهرت دارد، و چون با کسی که او را عاقل دانی مشورت کردی با نظر او مخالفت مکن و گرچه دلخواه تو نباشد، زیرا نفس از قبول حق چموشی کند و خیرخواهان بخلاف آن باشند.
(2) 34- تفسیر عیاشی: بسندش از علی بن مهزیار که امام دهم (ع) بمن نوشت از فلانی بخواه که نظری بمن بدهد، و پیش خود خیرخواهی کند، چون میداند در شهر او چه توان کرد، و با سلاطین چه معامله توان داشت. زیرا مشورت مبارک است و خدا به پیغمبرش در قرآن مجید فرمود: گذشت کن از آنها و آمرزش خواه براشان و در کار با آنها مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن که خدا دوست دارد اهل توکل را" و اگر آنچه او نظر دهد جائز است من نظر او را تصویب کنم و اگر نه امید دارم او را براه روشنی وادارم ان شاء الله و مشورت کن با آنها در امر یعنی خیرخواهی کن.
(3) 35- همان: بسندی از امیر مؤمنان (ع) که هر که مشورت نکند پشیمان شود.
(4) 36- بخط شیخ محمد بن علی جباعی یافتم که بسندی تا رسول خدا آورده که فرمود:
هر که با برادر مؤمنش مشورت کند و وی رای درست باو ندهد خدا عقلش را بگیرد.
(5) 37- الدره الباهره: امام صادق (ع) فرمود: نخست مشورت ده نباش، و از رای نسنجیده پرهیز کن، و از سخن گوئی بی‌فکر دوری کن و بخود رای نظر نده و نه بمردم زبون و دون و کم خرد و نه بر دمدمی، و نه به لجباز، و از خدا بترس که با دلخواه مشورتخواه موافقت کنی که آن نامردیست، و بد شنویدن از او خیانت است.
(6) و امام هفتم (ع) فرمود: هر که در کار خود مشورت کند اگر درست درآید ستایشگری دارد و اگر نادرست درآید عذر پذیری دارد.
(1) 38- نهج البلاغه: امیر مؤمنان (ع) فرمود: پشتیبانی چون مشورت کردن نباشد، (2) و فرمود: همیاری کردنی چون هم شوری نیست، (3) و فرمود: هر که خود رای باشد نابود است و هر که با مردان مشورت کند شریک عقل آنها گردد، (4) و فرمود (ع): هر کس آراء گونه گونه را شناخت جای خطا را شناسد، (5) و فرمود: لجبازی رای برانداز است، (6) و فرمود (ع): مشورت خواهی خود هدایت است و در خطر است کسی که خود رای باشد، (7) و فرمود (ع) مخالفت کردن رای را ویران کند، (8) و فرمود (ع): چون پاسخها رو در رو شوند، راه درست نهان گردد، (9) و فرمود (ع): هر که بچند راه گونه گونه اشاره کند راه چاره را از دست بدهد.
(10) 39- کنز کراچکی: امیر مؤمنان فرمود: کسی که خود رای باشد رای ندارد، (11) و فرمود هر کس با خردمندان مشورت کند براه درست رهنمون شود، (12) و باندرز رسد از هر که پذیرا باشد، (13) و فرمود: رای پیر را دوستتر دارم از چاره‌جوئی و تلاش جوانان، (14) و فرمود (ع): بسا با اطمینانی که شرمنده شود، (15) و فرمود (ع): لجبازی رای برانداز است.
(16) 40- عده الداعی: از پیغمبر (ص) که فرمود: صدقه دهید به برادرتان دانشی که او را رهنما باشد و نظری که او را تقویت کند.
(17) 41- اعلام الدین: پیغمبر (ص) فرمود: دوراندیشی آنست که با صاحب نظری مشورت کنی و از او فرمانبری (18) و فرمود (ص): چون خردمند خیرخواه بتو نظری داد بپذیر و بپرهیز از مخالفت آنها که هلاکت دارد، (19) و امام (ع) فرمود: خودرای بر لغزشگاه ایستاده (20) فرمود (ع): نظر بخود رای نده.