جلسه سوم محرم/نصرت و پیروزی سیدالشهداء بوسیله ظهور حضرت بقیه الله(عج) / جریان باطل توهم و سرابی بیش نیست/بخش اول
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در سومین شب عزاداری هیات ثارالله قم که در دهه اول محرم الحرام 1435 برگزار شد به بیان جلوه های پیروزی سیدالشهدا علیه السلام و نصرت خدای متعال نسبت به وجود مقدس ایشان پرداختند و با برشمردن عبودیت، شفاعت و هدم شیاطین به عنوان سه نصرت سید الشهدا علیه السلام در حادثه عاشورا، یکی دیگر از وجوه نصرت خداوند متعال نسبت به سیدالشهدا را وجود مقدس امام زمان(عج) دانستند.
بحث ما در جلوه های پیروزی سید الشهدا علیه السلام و نصرت خدای متعال نسبت به وجود مقدس سیدالشهدا بود. عرض کردیم که غیر از جنبه اسم اعظم الهی که در وجود مقدس سید الشهدا وجود دارد و به هیچ وجه مغلوب نمی شوند، به حسب ظاهری هم هرچند دستگاه شیطان با تمام وسعتی که داشته در مقابل حضرت صف آرایی کرده اما به هیچ وجه نتوانسته است راه حضرت را برای رسیدن به هدف مسدود کند. هدف حضرت هم در یک قدم، وفای به عهد خودش با خدای متعال بود.
پیروزی دیگر این بود که سید الشهدا علیه السلام قصد شفاعت و دستگیری و هدایت عالم را داشتند، و این هم به بهترین وجه اتفاق افتاد و شیطان به هیچ وجه نتوانست راه را بر دستگیری سید الشهدا و اصحاب ایشان، اعم از خواصی که دور و برشان بودند و یا آنهایی که دورتر بودند؛ ببندد. حضرت یک صحنه ای از بلا را رقم زدند که اثر این بلا، شفاعت نسبت به همه ی عوالم خلقت و هر موجود و مخلوقی است و به جز آنهایی که نسبت به حضرت دشمنی و عناد دارند باقی افراد به اندازه خودشان از این شفاعت سید الشهدا علیه اسلام بهره مند شده اند.
نصرت سوم هم این است که حضرت به دنبال جمع کردن بساط شیطان و شیطنت بوده اند. اساسا کار دستگاه شیطان و شیاطین خیال انگیزی است، وعده می دهد، تحریک می کند و بعد هم تخلف می کند، کل این دستگاه را که سراسر خیال انگیزی می کند، حضرت خاموش کرده اند؛ لذا حق ظاهر و آشکار شده است.
همه تمدن مادی، سراب عالم خیال و کف روی آب است
کل جبهه باطل از آغاز تا انتها، وسوسه و خیال انگیزی است. آنچه در عالم، حق است، واقعیت دارد و باقی می ماند بندگی خداوند متعال است «کل شیء هالک الا وجهه». در روایات، این وجه، هم به امام تفسیر شده است و هم به بندگی، فرمود بندگی خدای متعال در عالم می ماند، از همه ی کارهایی که انسان انجام می دهد آنچه را که برای خدا است و چهره بندگی دارد، وجه الهی در آن وجود دارد و ماندگار است.
همه ی دستگاه باطل از اول تا آخر شیطنت و استکبار، تزئین، اغوا، اوهام و خیال انگیزی است. شیطان با خیال انگیزی دعوت به دنیا می کند. اگر شما اوهام را کنار بزنید کل این تمدن های مادی، اول و آخرش در عالم خیال است، در عالم واقعیت و ورای خیال، خبری نیست، «کل شیء هالک الا وجهه». همه ی دستگاه شیطان همین طور است، آن چه که واقعیت دارد جبهه ی حق است. حضرت با کار خودشان پرده را کنار زدند. قرآن تعابیری که در این زمینه ها دارد تعابیر لطیفی است. قرآن وقتی دستگاه باطل را توصیف می کند این دستگاه را با همه ی طول و عرضش توصیف می کند، مثلاً در آیه ای که بحث از ظلمات است دستگاه شیطان با تفصیل بیان شده است. دستگاه باطل را این گونه توصیف می کند که یک ظلماتی در ته دریای عمیق مواجی که موجها ی آن بر روی هم می غلطند قرار گرفته و بر فراز موج ابر تیره ای است و ظلماتی که بعضی بر فراز بعضی قرار دارند، ظلماتی متراکم. یک دستگاهی را خداوند متعال توضیح می دهد که تفسیر به سقیفه و بنی امیه شده است. «ظلماتٌ بعضها فوق بعض»، بعد هم خبر می دهد که این ظلمات، ظلماتی است که اگر شما دستتان در این تاریکی ها به نور الهی نرسد و خدای متعال برایتان چراغی روشن نکند تا قیامت در این ظلمات می مانید «و من لم یجعل الله له نوراً فما له من نور».
«یوم یقول المنافقون و المنافقات» منافقین یعنی آنهایی که ظاهر اسلام را دارند و باطنش را ندارند و از ولایت برخوردار نیستند، «للذین آمنوا» به مؤمنین یعنی کسانی که دارای ولایت هستند و به امام رسیده اند و با امام راه خدا را می روند و در پرتو این چراغ روشن حرکت می کنند، منافقین به این ها می گویند، یک مهلتی بدهید تا ما یک شعله از چراغ شما بگیریم.
کل دستگاه کفار، مثل یک سراب در کویر است، آدم تشنه خیال می کند آب است، آدم تشنه محاسبه اش این است، «والذّین کفرُوا اعمالُهُم کسَراب بقیعةٍ یحسَبُهُ ظمانَ ماء» آدم تشنه ای که دنبال حقیقت است، از دور خیالش او را به حرکت در می آورد از دور گمان می کند، آب است ولی نزدیک که می رسد می بیند هیچ نیست، کل دستگاه باطل این طوری است کل دستگاه باطل یک سراب است، حقیقت نیست آن چه که انسان طالبش هست این نیست، این سراب و آب نماست.
مؤمنین اگر به نور امام نرسند، راه نجاتی نیست حضرت فرمودند فتنه های تاریکشان اینقدر ظلمانی است که مومن دست خودش را نمی تواند ببیند. مؤمنین باید حواسشان را جمع کنند و هشیار باشند و این هشیاری برای ما است. کل دستگاه کفر، از روز اول تا وضعیت امروز آن که این تمدن مادی است، همه سراب است. از زاویه ای که قرآن نگاه می کند کل دستگاه باطل و تمام تلاشش، یک بازدم است که تمام می شود، «یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم والله متم نوره ولو كره الكافرون» در کافی شریف از وجود مقدس حضرت موسی بن جعفر(ع) نقل کرده اند فرمودند «یریدون لیطفئوا ولایت علی بن ابی طالب».
قرآن وقتی درگیری حق و باطل را توضیح می دهد، می فرماید «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیةٌ بِقَدَرِهَا» این آب در وادی ها به اندازه ظرفیت این وادی ها جاری شد. سیلاب هایی در وادی ها به راه افتاد. آب از آسمان آمد و به اندازه ظرفیت وادی، این حقیقت درش جاری شد. ولی «فَاحْتَمَلَ السَّیلُ زَبَدًا رَّابِیا» این سیل که حقیقت آبی است که از آسمان نازل شده است بر روی خودش یک زبد و کفی را برداشت که روی آب حرکت می کند، بعد می فرماید، «وَ مِمَّا یوقِدُونَ عَلَیهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ» آن جواهراتی که شما ذوب می کنید برای این که کالایی درست کنید، آن هم یک کفی روی خود بر می داد، در ادامه خداوند می فرماید «كَذلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال» این مثال جریان حق و باطل این است.
اگر از این زاویه نگاه کنید پیروزی وجود مقدس سیدالشهدا خیلی واضح و نصرت الهی حتمی و قطعی است. از اول هم پیروزی قطعی بوده است. یک کف روی آبی وجود دارد و این کف روی آب هم برای آن موجودات زنده ای که در این کف گرفتار شده اند عالمی است. ممکن است برای خودشان خیال کنند که خبری است؛ موجوداتی که عمرشان ثانیه ای است ده ها نسل شان در این کف آب، می آیند، می میرند و می روند در حالی که این کفِ آب است.
- وبلاگ رامین عشقی
- بازدید: 607
- 0