بدگمانی، عوامل و پی آمدها/بخش دوم

تاریخ ارسال:د, 01/07/1396 - 22:55
بدگمانی
حميد رحمانی

ریشه های بدگمانی

1. وسوسه شیطان
شیطان، دشمن قسم خورده و آشکار انسان است که خداوند در قرآن بارها به دوری از آن و گفته های او تأکید کرده و از انسان ها خواسته است، فریب شیطان را نخورند. همو که بندگان خدا را از بندگی باز می دارد و گناهان آنان را زینت می دهد تا متوجه زشتی آن نگردند. یکی از کارهای شیطان، بدگمان ساختن مردم به یکدیگر است. شخص بدگمان بر اثر زینت دهی های شیطان گاهی فریب می خورد، از بدگمانی خود حمایت می کند و خود را زرنگ تر و باهوش تر از دیگران می شمارد. این گونه افراد، به دلیل و برهان های باطل خود یقین می یابند و ارشادگران خود را حسود و بدخواه می پندارند. بی گمان بدگمانی هایی که ریشه در وسوسه شیطان دارد، جز پیامدهای منفی و زیان های آشکار، چیز دیگری در پی نخواهد داشت.
پیام متن:
شیطان از وجود اعتماد میان افراد جامعه سود نمی برد. در نتیجه، همواره به ایجاد بدگمانی در میان مردم، دامن می زند.
2. شایعه
یکی از ریشه های بدگمانی به افراد، شایعه پراکنی بر ضد آنهاست.
یکی از نمونه های این کار ناپسند، در قرآن کریم در داستان «اِفْک» آمده است:
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکم مَا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیناً وَهُوَ عِندَ اللّه ِ عَظِیمٌ (نور: 15)
آن گاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر می گرفتید و با زبان های خود چیزی را که به آن علم نداشتید، (از روی بدگمانی) می گفتید و این کار را ساده می پنداشتید. حال آنکه نزد خدا بس بزرگ بوده است.
داستان از این قرار است که:
منافقان به یکی از همسران پیامبراعظم صلی الله علیه و آله تهمت بی عفتی زدند و شایعه ای ساختند و در مدینه پخش کردند. در نتیجه، عده ای از مسلمانان از این شایعه تأثیر گرفتند و به همسر پیامبر بدگمان شدند. این امر بر پیامبر گران آمد تا اینکه آیه ای نازل شد و منافقان و توطئه گران را رسوا و آنان را که این شایعه را پذیرفته بودند، سرزنش کرد.[1]
پیام متن:
تنها افراد زودباور و شتاب زده، با پذیرفتن شایعه، به دیگران بدگمان می شوند.
3. هم نشینی با بدان
انسان، خواه ناخواه از هم نشین خود اثر می پذیرد. از این رهگذر، در آموزه های دینی دستورهای فراوانی درباره هم نشینی با خوبان و پرهیز از هم نشینی با بدان آمده است. برای نمونه، از حضرت علی علیه السلام درباره یکی از زیان های هم نشینی با اهل شر آمده است:
مُجالَسَةُ الاَْشْرارِ تُوْرِثُ سوءَ الظَّنِّ بِالاَخْیار.[2]
هم نشینی با بدان، سبب بدگمانی به خوبان می شود.
از امام صادق علیه السلام نیز نقل است که فرمود:
مَنْ جالسَ اهلَ الرَّیبِ فَهُوَ مُریبٌ.[3]
کسی که با اهل شک و گمان بد هم نشینی کند، از آنها می شود.
پیام متن:
انسان، از نفس انسان های نااهل اثر می پذیرد. در نتیجه، از خوبان فاصله می گیرد و به آنان بدبین می شود.
4. خود را در معرض تهمت قرار دادن
گاهی رفتارهای انسان در جامعه، به گونه ای است که بدگمانی دیگران را درباره او به دنبال دارد. از این رو، اهل بیت علیهم السلام ما را از انجام دادن چنین رفتارهایی نهی کرده اند. برای نمونه، گاهی رفت وآمد با برخی افراد که چهره پذیرفته و شایسته ای میان جامعه ندارند، سبب می شود دیگران درباره شخص، بدگمان شوند و او را نیز مانند آنان بدانند. همچنین خلوت کردن با نامحرم که بدون شک، بدگمانی دیگران را به همراه خواهد داشت.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
مَنْ وَضَعَ نَفْسَه مَواضِعَ التُهَمَةِ فَلا یلُومَنَّ مَنْ اَساءَ به الظَّنَّ.[4]
کسی که خویش را در جایگاه تهمت قرار می دهد، نباید کسانی را که به او بدگمان شدند، سرزنش کند.
پیام متن:
هرگاه خود را در معرض بدگمانی دیگران قرار دادیم، خود را در این بدگمانی دیگران سرزنش کنیم، نه دیگران را.
5. ترس و ضعف نفس
افکار و خیال های باطل، در افراد ترسو بیش از دیگران پرورش می یابد. از نگاه این گونه افراد، برخی امور سطحی و بی اهمیت؛ بزرگ و خطرناک جلوه می کند و عامل بدگمانی در آنان می شود. برای نمونه، شخص ترسو گاه گمان می کند، دیگران برای نابودی یا به ضرر او نقشه می کشند؛ می خواهند او را فریب دهند، اموالش را ببرند، از او بدگویی کنند. در واقع، عامل همه این گمان های ناروا و بی دلیل، چیزی نیست، جز ضعف نفس و ترس که او برای دفاع از خویشتن، به این بدگمانی های موهوم دست می آویزد. در نتیجه، به کارهای ناشایست اقدام می کند. چه زیبا فرموده است امیر مؤمنان علی علیه السلام که:
مَن لَمْ یحْسُنْ ظَنُّهُ اِسْتَوْحَشَ مِنْ کلِّ اَحَدٍ.[5]
کسی که گمانش نیکو نباشد (بدگمان باشد)، از هر کسی وحشت می کند. از این رو، یکی از ریشه های بدگمانی، ترس و وحشت از دیگران است.
پیام متن:
از پی آمدهای ضعف نفس و ترس، بدگمانی به همه کس و همه چیز است.
6. بخل ورزیدن
بخل، پی آمدهای منفی بسیاری دارد. یکی از آنها بدگمانی به خداوند است که از بدترین نوع بدگمانی ها به شمار می آید. بخیل، می پندارد که با احسان و کمک به نیازمندان، روزی اش قطع می شود. این کار او، بدگمانی به خدای رزاق و روزی دهنده جهانیان است. علی علیه السلام می فرماید: «البُخلُ بِالموجودِ سوءُ الظَّنِ بالمعبود؛ بخل ورزیدن به آنچه [و در دست انسان است ]بدگمانی به خداوند است».[6]
پیام متن:
برای زشتی بخل، همین دلیل بس که بینش درست به خداوند را از انسان می گیرد و او را به پروردگار، بد گمان می سازد.
7. دو رویی و نفاق
دو رویی و نفاق، یکی دیگر از عوامل بد گمانی انسان ها به یکدیگر است. فرد دورو دیگران را نیز مثل خود می پندارد. در نتیجه، همیشه در شک و تردید به سر می بردو به دیگران بد گمان است. افزون بر این، نفاق نه تنها سبب بدگمانی منافق به دیگران می شود، مردم را نیز به یکدیگر بدگمان می سازد. برخی از مردم سخنان منافقان را به راحتی باور می کنند و به اشخاص پاک و بی گناه بدگمان می شوند. علی علیه السلام می فرماید: «کلُّ الْمُنافِقِ مُریبٌ؛ هر منافقی بدگمان است».[7]
پیام متن:
مرا شیخ دانای مرشد شهاب
دو اندرز فرمود بر روی آب
یکی اینکه بر نفس، خوش بین مباش
دگر اینکه بر غیر، بدبین مباش(سعدی)

 

پی نوشت:
[1] سید محمد حسین طباطبایى، تفسیر المیزان، ج 15، ص 96.
[2] محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 71، ص 197.
[3] همان.
[4] نهج البلاغه، حكمت 159.
[5] ابن تمیمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، ص 259.
[6] همان، ص 459.
[7] همان، ص 459.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط