پاسخ به شبهات وهابیت در زمینه سیاه پوشی در عزاداری اهل بیت علیهم السلام
یکى از اشکالاتى که وهابیون بر شیعه وارد کرده اند، پوشیدن لباس سیاه است. آنها مدعىاند که در منابع شیعه، روایات متعدد در مذمت لباس سیاه وارد شده که آن را لباس دوزخیان، فرعونیان و عباسیان (دشمنان اهل بیت) شمرده است. از طرفی، طبق روایات، رسول خدا صلى الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام از لباس سفید استفاده مى کردهاند و پیروانشان را به استفاده از این رنگ دستور داده اند.
امروز در جامعه شیعى دیده مى شود که آنان برخلاف دستور پیامبر و ائمه، از رنگ سیاه به خصوص در ایام عزادارى امام حسین علیه السلام استفاده مىکنند واین کار در میان شیعیان به عنوان یک فرهنگ در آمده است.
شبهه ى فوق در سایت هاى مختلف وهابیت به صورت گسترده مطرح شده است گرچه شبهه اصلى آنها همان مدعاى فوق است ولى با تأمل در سخنان آنها، مىتوان جزئیات دیگرى را نیز استخراج کرد و به این صورت دسته بندى نمود:
1. نافرمانی شیعیان در سیاه پوشی از دستور ائمه (علیهم السلام)
شیعیان بر خلاف سیره رسول خدا صلى الله علیه وآله در پوشش رنگ سفید و توصیه و تأکید بر آن، در مراسم مذهبى از جمله در ایام محرم و عاشورا از لباس سیاه استفاده مىکنند.
از طرف دیگر طبق روایاتى که در منابع شیعه در مذمت و منع پوشش سیاه آمده است؛ مىبایست شیعیان از نواهى ائمه برحذر و اوامر آنها را انجام دهند؛ در حالیکه آنها با این کار(پوشش سیاه) نواهى را مرتکب و از دستورات نا فرمانى مى کنند.
2. حرمت پوشیدن لباس سیاه
در روایات شیعه، لباس مشکی، لباس اهل نار، فرعونیان و عباسیان قلمداد شده و صریحاً دستور داده شده که آن را نپوشید. با در نظر گرفتن این نهی، استفاده از این رنگ حرام و جایز نیست.
3. تعارض روایات با عمل ائمه (علیهم السلام):
از طرفى روایات متعدد در مذمت و منع لباس سیاه از طرف ائمه وارد شده است و از طرف دیگر، به گزارش برخى روایات، خود ائمه در بعضى موارد عملاً لباس مشکى پوشیدهاند. بنا براین، بین روایات و عمل ائمه تعارض وجود دارد.
اگر عمل ائمه را ملاک قرار بدهیم تکلیف روایات چه مىشود و اگر جانب روایات را بگیریم، چگونه مىتوان عمل ائمه را توجیه کرد.
نقد و بررسی
پاسخ را در چند بخش پی می گیریم:
پاسخ اول: اقتدا به سیره اهل بیت(علیهم السلام)
الف ) سیاه پوشی در عزای اصحاب و رسول خدا (صلی الله و علیه وآله)
1- در میان جنگهاى صدر اسلام غمبار ترین جنگ، نبرد «احد» است که در آن حدود 70 نفر از سپاه اسلام به شهادت رسید و از جمله کشته شدگان این واقعه، حضرت حمزه عموى بزرگوار پیامبر اسلام است.
بعد از این که پیامبر که خود در این جنگ مجروح شده بود با کوله بارى از اندوه به مدینه برگشت، در فضاى آکنده از غم، زنان در مصیبت شهدایشان اشک مىریختند و نوحه سرایى مىکردند. زنان مدینه به دستور رسول خدا صلى الله علیه وآله در شهادت حمزه، این سردار فداکار اسلام نیز گریه کرده و جامه سیاه پوشیدند.
ازهرى از لغت شناسان معروف سیاهپوشى دختر ام سلمه را گزارش کرده است:
وفی الحدیث: (أنَّ بنت أبی سَلَمة تَسَلَّبتْ على حمزة ثلاثةَ أیام، فدعاها رسولُ الله صلى الله علیه وسلم وأمَرَها أن تَنصَّى وتَکتَحِل.)
[ زینب] دختر ابى سلمه [ربیبه پیامبر] بر حمزه ـ که رضوان خدا بر آنها باد ـ سه روز گریست و لباس سیاه که ویژه عزادارى است، پوشید. سپس رسول خدا (صلى الله علیه وآله) وى را فرا خواند و به وى فرمان داد که بر موى خویش شانه زند و سرمه در چشم کشد. (تهذیب اللغة ، ج 12، ص171)
2- جعفر طیار یکى دیگر از یاران مخلص پیامبر و بازوى پرتوان سپاه اسلام بود که در جنگ موته به شهادت رسید و این ضایعه بزرگ، رسول خدا را در سوگ نشاند. از این رو، با حضور در خانه جعفر، ضمن دلدارى از خانواده و فرزندان او به اسماء بنت عمیس دستور داد تا در عزاى شهادت آن عزیز جامه سیاه بپوشد.
این قطعه تاریخى نیز در منابع مهم اهل سنت با دو مضمون نقل شده است.
مضمون اول : «البسی ثوب الحداد»
1- عن أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ قالت لَمَّا اصیب جَعْفَرٌ أَتَانَا النبی صلى الله علیه وسلم فقال أمى البسی ثَوْبَ الْحِدَادِ ثَلاَثاً ثُمَّ اصنعی ما شِئْتِ.
اسماء بنت عمیس مىگوید: هنگا مىکه جعفر به شهاد رسید، رسول خدا صلى الله علیه وآله به من فرمود: مادر من! سه روز جامه عزا در بر کند پس از آن هرچه خواستى انجام بده. (مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص438 ح 27508)
معنی حداد :
از نظر لغت واژه (حداد) به معناى ترک زینت و آرایش و بوى خوش و در بر نمودن لباس سیاه است. حدت المرأة على زوجها؛ یعنى زن پس از مرگ شوهر زینت و آرایش را ترک کند و در اندوه او لباس حزن که همان لباس سیاه است برتن کند.
مضمون دوم : «تسلبی ثلاثا ثم أصنعی ما شئت»
ابن جعد از علماى بنام اهل سنت در مسند خویش که جزو اولین کتب روایى اهل سنت است مىنویسد:
حدثنا محمد بن بکار بن الریان نا محمد بن طلحة عن الحکم بن عتیبة عن عبد الله بن شداد بن الهاد عن أسماء بنت عمیس أنها قالت لما أصیب جعفر أمرنی رسول الله صلى الله علیه وسلم قال تسلبی ثلاثا ثم أصنعی ما شئت
اسماء بنت عمیس مىگوید: هنگامىکه جعفر طیار به شهادت رسید؛ پیامبر به من فرمود: سه روز جامه سیاه برتن کن بعد از آن هرچه خواستى انجام بده. (مسند ابن الجعد ج 1،، ص398 ش 2714)
ب) سیاه پوشی در عزای اهل بیت (علیهم السلام)
1- امام على علیه السلام در سال چهلم هجرى در سحرگاه نوزده هم ماه مبارک رمضان در محراب عبادت در حال اقامه نماز صبح، توسط شمشیر زهر آلود ابن ملجم مرادى ضربت خورد و در شب بیست و سوم ماه رمضان به شهادت رسید و فرزندان و شیعیانش در غم او به سوگ نشستند.
امام حسن(علیه السلام) در سوگ پدر، در حالیکه جامه سیاه برتن داشت براى مردم خطبه خواند.
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه، سیاهپوشى امام حسن علیه السلام را به نقل از ابو الحسن على بن محمّد مدائنى تاریخ نگار مشهور قرن 2 و 3 هجرى، (که در مدائن و بغداد مى زیسته و عصر امام صادق تا امام هادى (علیهما السلام) را درک کرده) آورده است:
قال المدائنی ولما توفی علی علیه السلام- خرج عبد الله بن العباس بن عبد المطلب إلى الناس- فقال إن أمیر المؤمنین علیه السلام توفی وقد ترک خلفا- فإن أحببتم خرج إلیکم- وإن کرهتم فلا أحد على أحد- فبکى الناس وقالوا بل یخرج إلینا- فخرج الحسن علیه السلام فخطبهم- فقال أیها الناس اتقوا الله فإنا أمراؤکم وأولیاؤکم- وإنا أهل البیت الذین قال الله تعالى فینا- إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ- وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً- فبایعه الناس- . وکان خرج إلیهم وعلیه ثیاب سود.
زمانى که امیرالمؤمنین(علیه السلام) درگذشت، عبدالله بن عباس به سوى مردم بیرون آمد و گفت: امیرمؤمنان از جهان در گذشته و جانشینى از خود برجاى نهاده است. اگر دوست مى دارید، به سوى شما بیرون آید و اگر نه، کسى را بر کسى [اجبارى] نیست. مردم به گریه افتادند و گفتند (خیر) بلکه بیرون آید. پس امام حسن به سوى مردم بیرون آمد و براى آنان خطبه خواند و فرمود: اى مردم! از خدا بترسید و تقوا پیش گیرید که ما امیران و اولیاى [امور] شما هستیم و ما همان خاندانى هستیم که خداوند در حق ما آیه تطهیر را نازل فرموده است... پس مردم با امام بیعت کردند.
امام به سوى مردم بیرون آمد؛ در حالى که جامه هاى سیاه پوشیده بود.(شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص22)
2- موضوع سیاه پوشى خاندان عترت در عزاى شهادت امام حسین علیه السلام، در تاریخ اسلام از برجستگى خاصى برخوردار است. که تاریخ نگاران و سیره نویسان موارد ذیل را ذکر کرده اند:
الف: سیاهپوشى زنان و امام سجاد(علیه السلام) در شام
پس از پایان خطبه تاریخى و افشاگرانه امام سجاد(علیه السلام) در مسجد دمشق منهال برخاست و عرض کرد: اى فرزند رسول خدا! چگونه صبح کردى؟ امام زین العابدین سلام الله علیه فرمود:
کیف حال من اصبح وقد قتل ابوه وقلّ ناصره وینظر الى حرم من حوله اسارى فقد فقدوا الستر والغطاء وقد اعدموا الکافل والحمى، فما ترانى الاّ اسیراً ذلیلا قدعدمت الناصر والکفیل قد کسیت انا واهل بیتى ثیاب الأسى وقد حرمت علینا جدید العرى.
چگونه است حال کسى که پدرش به قتل رسیده و یارانش اندکاند و اهل و عیالش اسیر و بى پوشش و حجاب و بى سرپرست و حامى هستند. پس مرا جز (به هیئت) اسیرى خوار (و گرفتار در چنگ دشمن) که یار و سرپرست خویش را از دست داده نمى بینى. همانا من و اهل بیتم لباس عزا پوشیدهایم و (پوشیدن) لباس نو بر ما روانیست ..(بلاغة الإمام علی بن الحسین(ع)، ص93)
واژه «الاسی» در لغت به معناى حزن و اندوه بر چیزى است. بنا براین، تعبیر «ثیاب الاسی» در روایت به معناى لباس حزن است. وهمانطور که گذشت، حداد یا همان لباس سیاه، لباس مرسوم در زمان عزادارى بوده است. این روایت نشان مىدهد که امام سجاد علیه السلام و بقیه اهل بیت در شام لباس سیاه پوشیدند.
ب: سیاه پوشی زنان هاشمى در مدینه
بعد از این که اهل بیت امام حسین علیه السلام از کوفه و شام به مدینه رسول خدا صلى الله علیه وآله بر گشتند، تمام زنان بنى هاشم با پوشیدن لباس سیاه به عزادارى پرداختند.
روایت ذیل بیانگر این ماجرا است:
عن الحسن بن ظریف بن ناصح، عن أبیه، عن الحسین بن زید، عن عمر بن علی بن الحسین، قال: لما قتل الحسین بن علی علیهما السلام لبسن نساء بنی هاشم السواد والمسوح وکن لا یشتکین من حر ولا برد وکان علی بن الحسین علیهما السلام یعمل لهن الطعام للمأتم.
ابوحفص عمر، فرزند امام سجاد و برادر ناتنى امام باقر مىگوید: زمانى که حسین بن على(علیهما السلام) به شهادت رسید، زنان بنىهاشم لباسهاى سیاه و جامههاى خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمىکردند و پدرم، على بن الحسین(علیهما السلام) به علت (اشتغال آنان به) مراسم عزادارى، برایشان غذا آماده مىکرد.(المحاسن، ج2 ص420)
ج: سیاه پوشی ام سلمه در مصیبت امام حسین (علیه السلام):
ام سلمه از زنان مورد احترام رسول خدا و شاهد نزول آیه تطهیر در شأن پنج تن آل عبا بود. این زن با وفا، علاقه خاصى به فرزندان رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) و به خصوص امام حسین علیه السلام داشت وحضرت سید الشهداء او را مادر صدا مىزد.
این بانو، بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) در مسجد پیامبر خیمه سیاه برپا کرد و خود جامه سیاه پوشید.
عن ابى نعیم باسناده عن ام سلمه رضوان الله علیها انّها لمّا بلغها مقتل الامام الحسین بن على(علیهما السلام) اضربت قبة سوداء فى مسجد رسول الله(صلى الله علیه وآله) ولبست السواد.
به روایت ابو نعیم اصفهانی، بعد از این که ام سلمه خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) را شنید؛ در مسجد پیامبر خیمه سیاه برپا کرد و خود جامه سیاه پوشید.(عیون الاخبار و فنون الآثار،، ص109)
پاسخ دوم: در روایات نهی ، معلل است ؛ و هر جا علت نبود ، نهی در کار نیست!
هدف روایات از مذمت لباس سیاه و منع آن توسط نبى مکرم اسلام صلى الله علیه وآله ، امام على و امام صادق (علیهما السلام) تشبه به جباران تاریخ همانند فراعنه مصر و حاکمان عباسى است؛ به ویژه عباسیان که در اوائل، براى تثبیت حکومتشان به نشانه طرفدارى از اهل بیت و سوگوار بودنشان در شهداى خاندان پیامبر سیاه پوشیدند؛ اما بعد از تثبیت قدرت براى ارعاب مردم و اظهار شکوه و هیبت، پوشیدن این رنگ را براى کار گزاران حکومت و مردم الزام مىکردند؛ تا آن جایى که پرچم حکومت نیز از رنگ سیاه انتخاب شد. آنان از این رنگ به عنوان نماد حکومتشان استفاده کردند.
از طرف دیگر با تغییر سیاست (طرفدارى اهل بیت)، با اهل بیت رسول خدا صلى الله علیه وآله بیشتر از بنى امیه بدرفتارى کردند و امامان معصوم را در بند کشیده و در سیاهچالها به شهادت رساندند.
به این جهت امام صادق علیه السلام در ضمن روایات، پیروانش را از پوشیدن رنگ مشکى که در آن مقطع خاص، نماد جباران تاریخ بود برحذر داشتند و از آن به لباس «اهل نار، لباس فرعون و لباس اعداء الله» تعبیر کردند و الا فى نفسه این رنگ هیچ گونه حرمتى نداشته است.
پاسخ سوم: تناسب پوشش سیاه با عزاداری
رنگ سیاه گذشته از اینکه داراى خواص و آثارى همانند خاصیت حجاب کامل و هیبت و صلابت است، متناسب ایام عزادارى در ابراز غم و اندوه است؛ زیرا شخص عزادار در مصیبت از دست دادن عزیزش داغدار و اندوهناک است و هیچ خوشى و شادمانى نمىتواند جاى آن را بگیرد.
به همین جهت مىبینیم که در نقاط مختلف عالم، مصیبت دیدگان از همین رنگ استفاده مىکنند و حتى دوستان نزدیک نیز براى ابراز همدردى با صاحب مصیبت سیاه مىپوشند و هرچه زمان مىگذرد این رسم منطقى پر رونقتر مىگردد و علت اصلىاش این است که رنگ سیاه ذاتاً حزن آور است.
در سفارش امام صادق علیه السلام به حنان بن سدیر، یکى از خصایص رنگ سیاه (حزن آورى یا وارث حزن) شمرده شده است:
عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَفِی رِجْلِی نَعْلٌ سَوْدَاءُ فَقَالَ یَا حَنَانُ مَا لَکَ وَلِلسَّوْدَاءِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فِیهَا ثَلَاثَ خِصَالٍ تُضْعِفُ الْبَصَرَ وَتُرْخِی الذَّکَرَ وَتُورِثُ الْهَمَّ وَمَعَ ذَلِکَ مِنْ لِبَاسِ الْجَبَّارِینَ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا أَلْبَسُ مِنَ النِّعَالِ قَالَ عَلَیْکَ بِالصَّفْرَاءِ فَإِنَّ فِیهَا ثَلَاثَ خِصَالٍ تَجْلُو الْبَصَرَ وَتَشُدُّ الذَّکَرَ وَتَدْرَأُ الْهَمَّ وَهِیَ مَعَ ذَلِکَ مِنْ لِبَاسِ النَّبِیِّینَ.
حنّان بن سُدَیر، مىگوید خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم در حالى که نعلین سیاه در پایم بود فرمود: اى حنان ترا چه شده که نعلین سیاه پوشیدهای، آیا نمى دانى که رنگ سیاه مایه ضعف بینایى و تقلیل شهوت و مورث غم و اندوه است؟ و علاوه بر این، از لباس جباران است. از امام پرسیدم چه نوع نعلینى به پا کنم؟ پاسخ داد: بر تو باد به پوشیدن نعلین زرد که در آن سه خاصیت است: چشم را جلا مىبخشد، قوّه شهوت را تقویت مىکند، و غم و اندوه را زایل مى سازد.(الکافی، ج 6، ص466)
در روایت دیگر امام صادق علیه السلام به زراره فرمود: زمین و خورشید چهل صبح در ماتم سیدالشهداء علیه السلام به (سیاهى و تیرگی) گریه کرد:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَا زُرَارَةُ إِنَّ السَّمَاءَ بَکَتْ عَلَى الْحُسَیْنِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالدَّمِ وَإِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَإِنَّ الشَّمْسَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْکُسُوفِ وَالْحُمْرَةِ وَإِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَانْتَثَرَتْ وَإِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَإِنَّ الْمَلَائِکَةَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً عَلَى الْحُسَیْنِ وَمَا اخْتَضَبَتْ مِنَّا امْرَأَةٌ وَلَا ادَّهَنَتْ وَلَا اکْتَحَلَتْ وَلَا رَجَّلَتْ حَتَّى أَتَانَا رَأْسُ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ.
امام صادق علیه السلام به زراره فرمود: همانا آسمان در سوگ حسین (علیه السلام) چهل صبح خون و زمین چهل صبح به سیاهى و خورشید چهل صبح به کسوف [تیرگى و گرفتگى] و سرخى گریه کرد و کوه ها از هم جدا و پراکنده شد و دریاها شکافته شد و فرشتگاه چهل صبح بر امام حسین علیه السلام گریه کرد و هیچ زنى از ما (اهل بیت) بر چهره خویش خضاب نبست و روغن نمالید و سرمه نکشید و شانه بر موى نزد تا آنکه سر ابن زیاد ملعون براى ما آورده شد. (بحار الأنوار ج: 45، ص207)
در روایت سوم امام صادق علیه السلام به زنانى که شوهر از دست دادهاند دستور مىدهد که لباس سیاه بپوشند و از پوشیدن لباسهاى رنگى خوددارى کنند:
وَعَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ وَلَا تَلْبَسُ الْحَادُّ ثِیَاباً مُصَبَّغَةً وَلَا تَکْتَحِلُ وَلَا تَطَیَّبُ وَلَا تَتَزَیَّنُ حَتَّى تَنْقَضِیَ عِدَّتُهَا وَلَا بَأْسَ أَنْ تَلْبَسَ ثَوْباً مَصْبُوغاً بِسَوَادٍ.
امام صادق علیه السلام فرمود: زن شوهر مرده جامه رنگى نپوشد وتا سپرى شدن ایام عده از پوشیدن لباسهاى رنگین، سرمه زدن، بوى خوش به کار بردن و زینت کردن بپرهیزد؛ اما پوشیدن لباس به رنگ سیاه اشکال ندارد.(مستدرک الوسائل ، ج 15،، ص361)
پاسخ چهارم:فتاوای فقها
فقهاء شیعه (اعلى الله مقامهم) با استناد به روایات، پوشیدن لباس سیاه را در ایام عزادارى سیدالشهداء علیه السلام جایز و مستحب مىدانند. این مطلب را گاه در فتوا و گاهى در وصیت نامه هایشان بیان کرده و اغلب در عمل نیز از خود نشان دادهاند.
قبل از ارائه دیدگاه فقهاء باید یاد آور شد که نظر آنان براستحباب، پس از بررسى و دقت روایات ناهى از پوشش سیاه و حمل آنها برکراهت است.
4- وصیت نامه آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره)
ایشان در وصیت نامه خود این چنین مىنویسد:
سفارش مى کنم او [پسرم] را به اینکه لباس سیاهى که در ماه محرّم و صفر مى پوشیدم جهت حزن واندوه در مصیبتهاى آل رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) با من دفن شود.
رفیعى، على، «علاء مرودشتى» شهاب شریعت; درنگى در زندگى حضرت آیة الله العظمى مرعشى نجفى(ره)،، ص366 ،
نتیجه:
با در نظر داشت سخنان بزرگان فقهاء، مشروعیت و استحباب امور ذیل در ایام محرم و عاشوراى حسینى اثبات مى شود:
1. استحباب سیاهپوشی
2. استحباب اقامه مجالس عزادارى
3. استحباب اطعام عزاداران
4. استحباب خدمت گذارى در مجالس عزاداری
اما در باب روایات کراهت پوشیدن لباس سیاه
این روایات به دو دسته کلی نقسیم می شود:
1- کراهت پوشیدن لباس سیاه در نماز
2- کراهت پوشیدن لباس سیاه مطلقا
اما با دقت در کلمات بزرکان در مورد این احادیث این نتایج به دست مىآید:
1. دلیل فتوا بر کراهت پوشش سیاه در نماز، اجماع است و گاهى از تعلیل در روایات دسته اول وتقید اطلاق روایات دوم و گاهى از روایاتى که در مورد پوشش رنگ سفید است به همراه این دو دسته، بر مطلب استدلال شدهاست.
2. فتواى فقهاء برکراهت است نه حرمت؛ که آن را مستشکل مىگفت.
3. در فتاواى آنها خصوص کراهت پوشش سیاه در نماز است نه مطلقا در همه جا. چنانچه صاحب جواهر آن را به صراحت بیان کرده: ربما قیل باستفادة الکراهة فی خصوص الصلاة منه. این فتوا بر اساس قانون تقیید و تخصیص است به این بیان که: روایات دسته اول مخصوص بیان حکم نهى از پوشش سیاه در نماز است . اما روایات دوم از پوشش سیاه مطلقا نهى مىکند. دسته اول دسته دوم را تقیید مىکند و کراهت پوشش سیاه در خصوص نماز استفاده مىشود پس در غیر نماز کراهت ندارد.
4. نکته مهم در فتواى فقهاء این است که این کراهت، کراهت اصطلاحى (به معناى رحجان ترک به خاطر نبود مصلحت) نیست؛ بلکه کراهت در این جا به معناى این است که نماز در پوشش سیاه ثوابش کمتر است.
به عبارت دیگر: نهى در این جا ارشادى است، ارشاد به این که نماز در پوشش سیاه ثوابش کمتر از نماز در پوشش سایر رنگها اما مجزى و صحیح است نه این که باطل باشد.
4. از کراهت لباس سیاه در نماز نیز مواردى مانند عبا و عمامه مشکى استثنا شدهاست و اگر این موارد در حال نماز باشد مکروه نیست.
با توجه به این نکات و فتاوا، دیگر محلى براى این شبهه باقى نمىماند که آیا در در ایام عزادارى ائمه علیهم السلام و محرم و عاشورا پوشیدن لباس سیاه، حرام است یا مکروه؟ زیرا نظر علماء بر کراهت در خصوص نماز است و در مورد ایام محرم و سوگواری، سیاهپوشى مستحب است که در بخش سوم به آن پرداخته شدهاست.
استثنائات پوشش لباس سیاه
در مورد کراهت پوشیدن لباس سیاه چند مورد استثناء شده است: عبا، عمامه و کفش.
نتیجه کلی
از مطالبى که در سه بخش ذکر شد نتایج ذیل به دست مىآید :
1- در مصائبى که بر خاندان رسول خدا صلى الله علیه وآله در طول تاریخ وارد شده خود اهل بیت علیهم السلام، علاوه بر عزادارى در ماتم آنها لباس سیاه بر تن نمودند. که نمونه هاى فراوانى بیان شد و بعضى این موارد فعل خود امام معصوم است و این بزرگترین دلیل بر مشروعیت و استحباب عزادارى و اظهار مظاهر آن است. بنا براین، روایاتى که در باب مذمت سیاه پوشى وارد شده با عمل ائمه تخصیص مىخورد.
از این جا به دست مىآید که:
اولاً: پوشش سیاه در فرهنگ شیعه، اقتداء به عمل خود اهل بیت است.
ثانیاً: یک نوع اظهار همدردى و محبت به اهل بیت خصوصاً صاحب عزاى اصلى و آخرین ذخیره الهى در دوره غیبت امام زمان علیه السلام است.
ثالثاً: از نظر روان شناسى نیز پوشش سیاه در هنگام رخداد مصیبت و عزادارى کاهش دهنده آلام ناشى از مصیبت و بر طرف کننده اضطراب است.
رابعاً: این روایاتى که در مذمت و نهى از پوشش سیاه وارد شده نمىگوید که پوشش سیاه فى نفسه مکروه است بلکه حکم کراهت آن معلق است به این بیان که اگر به قصد تشبه به جباران تاریخ مانند فرعون و حاکمان عباسى (که آنان این رنگ را پوشش رسمى خود قرار دادند و از آن سوء استفاده کردند) باشد ممنوع است و اگر به قصد اظهار عزا در مصیبت اهل بیت و پیروانش باشد مستحب است.
2- فقهاء با توجه به روایات ناهی، استفاده از این رنگ را فقط در نماز مکروه مىدانند و مسأله عزادارى امام حسین و ائمه اطهار علیهم السلام را از حکم کراهت استثناء کردهاند و در خصوص عزادارى با تکیه به روایتى که (از نظر سند محکم است) در محاسن برقى آمده قائل به استحباب سیاهپوشى شدهاند؛ زیرا این روایت، سیاه پوشى زنان هاشمى را در سوگ سالار شهیدان حضرت حسین بن على علیه السلام بیان مىکند که در محضر امام سجاد علیه السلام صورت گرفت و حضرت آن ها را از این کار منع نکرد بلکه با سکوت خود و تهیه طعام براى آنها در آن مدت، عملشان را تأیید کردند و این دلیل است که نه تنها پوشش سیاه، بلکه اقامه مجالس عزاداری، اطعام به عزاداران و خدمت گزارى و هر نوع تلاش در خدمت گزارى به این مجالس یک امر راجح است.
و از طرف دیگر روایات زیادى در رابطه با استحباب اظهار عزادارى وارد شده که یکى از مظاهر آن سیاه پوشیدن در ایام عزادارى اهل بیت علیهم السلام است.
3- در مقام تعارض روایات نفى سیاهپوشى و روایات اثبات سیاه پوشى (که نشانگر عمل خود ائمه علیهم السلام است) دو پاسخ داده شده است:
اولا: این دو دسته روایات با هم تعارض ندارند؛ زیرا یکى از شرایط تعارض وحدت در مکان است به این معنا که در یک مورد نفى و اثبات وارد شود در حالیکه در مورد بحث ما روایات نافى پوشش سیاه، در مورد نماز (که فقهاء این روایات را حمل بر کراهت در نماز کردند) و روایات اثبات، موردش غیر نماز است و با فقد شرط تعارضى نیست.
ثانیاً: عمل امام علیه السلام از باب تقیه بوده است که در دین اسلام در صورت احساس خطر و ضرر برنفس خود یا مسلمان دیگر تقیه یک امر واجب و ضرورى است. از آنجائى که امام صادق علیه السلام در عصر حاکمان عباسى مىزیست و آنان از هیچ تلاشى در آزار و اذیت فرزندان رسول خدا صلى الله علیه وآله و پیروان شان فروگذار نمىکردند، حضرت در بعض موارد از باب تقیه لباس سیاه پوشیده و به پیروانشان نیز هشدار دادهاند.
نکته مهم در باب تقیه این است که تقیه موضوع حکم اول را بر مىدارد لذا در این مورد اگر پوشش سیاه حکمش کراهت باشد، تقیه که آمد حکم اولى (کراهت) را بر مىدارد.
مواردى که از پوشش عمامه سیاه توسط رسول خدا و امام على و امام سجاد علیهم السلام در منابع اهل سنت و شیعه ذکر شده؛ جزء استثنائات است و در آن هیچگونه حکم کراهت یا حرمت نیست و این موارد نمىتواند پاسخ ما را در حل تعارض روایات نقض نماید.
منبع: سایت سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)
- وبلاگ ایمان فروزش
- بازدید: 784
- 1