رفتار ما با دنیا تکلیف ما را با آن مشخص می کند!

تاریخ ارسال:س, 04/15/1395 - 05:34
آیت الله مصباح یزدی
آیت الله مصباح یزدی

برخی تصور می کنند که مذمت حب دنیا یک مساله ارشادی و اخلاقی است در حالی که در روایات بیان شده است که چیزی بدتر از  حب دنیا نزد خدا نیست.
به گزارش خبرگزاری ضیاءالصالحین ، استاد اخلاق حوزه اظهار کرد : یکی از مسایل دیگر که نظیر همین مساله است؛ اهمیت به پاداشتن نماز است که منظور تنها نماز واجب نیست، بلکه نمازهای مستحب را نیز شامل می شود زیرا نماز ذکر خداست.
حب الدنیا یک طبیعت محمله است که مراتب مختلفی دارد که امور وجوب و مکروه و حرام و کبیره  و.... دلایل مختلفی دارد که مذمت دنیا این امور را اثبات نمی کند بلکه بیان می کند حب دنیا چنین اقتضایی در خود دارد.
در روایات بیان شده است که دنیا ملعون است و هرچه در دنیا وجود دارد ملعون است که این مساله یک تعبیر متشابه است ازطرفی دیگر روایات در این زمینه بیان شده است که دنیا مرکب خوبی است که مومن می تواند بر آن سوار شود و به مراتب عالی برسد؛ در روایت دیگر بیان شده است که به دنیا فحش ندهید، زیرا دنیا گناهی نکرده است؛ حال باید دید که جمع این روایات چگونه است.
وقتی آیات و روایات در کنار هم قرار می گیرد به دست می آید که وقتی بیان می شود که دنیا ملعون است یا بد است به این معنی است که رفتار ما با دنیا ملاک است نه خود دنیا.
این مساله متعلقات را در بر می گیرد، زیرا رفتار ما با دنیا تکلیف ما را با آن مشخص می کند، یعنی مذمت هایی که برای دنیا است برگشت و اصل آن است که رفتار ما و شیفتگی ما نسبت به دنیا بد است.
دنیا مسایل خوب و بد خود را بیان کرد و دو روی خود را مطرح کرد ولی انسان است که در مقابل این دنیا فریب می خورد و نمی تواند حالت درستی داشته باشد و به همین دلیل دنیا گناهی ندارد و این ما هستیم که زیانکار می شویم.
ایشان گفت: دنیا مزرعه آخرت است و اگر مزرعه نباشد میوه ای هم نخواهد داشت و به همین دلیل است که بیان می کنیم که رفتار ما باعث می شود که دنیا خوب یا بد باشد.
مساله دیگر آن است که در این روایات مخاطب ملعون ها در اینجا گناهکاران است؛ اگر دنیا انسان را از وظایف درست خود باز بدارد و نتیجه اش غفلت از یاد خدا و حتی قتل پیامبران باشد و کارش به جایی برسد که خدا را قبول نداشته باشد باعث می شود که کسی ملعون شود.
کسانی که از هفت سهم دین یک سهم را دارند، نباید توقع داشت که باید مراتب عالی را با خود داشته باشد؛ اگر کسی بداند  که امام علی(ع) چه معارفی به حضرت سلمان بیان کردند، باور نمی کند که چنین مراتبی است که انسان می تواند به این جایگاه برسد.
خداوند به اولیا الله و به مراتب معرفت آنها ظرفیتی داده است و وظایفی نیز از آنها خواسته اند که خداوند هم به همین اندازه از آنها توقع دارد؛ امام علی(ع) فرمودند، شما نمی توانید مثل من شوید، زیرا اگر کسی بدون اینکه درصدی از ظرفیت های امام را داشته باشد بخواد رفتار حضرت را الگوبرداری کند قطعا در همان ابتدای راه خواهد ماند؛ مهمترین مساله ایجاد ظرفیت است.
سوال دیگری مطرح می شود که چرا خداوند متعال دنیا را با این همه جاذبه خلق کرده است و به ما می گوید که نباید حب داشته باشیم؛ یعنی تکوین با تشریع خلقت دنیا هماهنگ نیست؛ نکته اصلی اینجاست که بقای انسان در زندگی آن است که باید خواسته های غریزی پاسخ داده شود؛ یعنی اگر انسان در هنگام مریضی اگر حس درد نداشته باشد به سراغ دکتر نمی رود.
از دیگر سوی اگر انسان گرسنه نشود نیازی به غذا خوردن نمی بیند و به همین دلیل مرگ انسان حتمی است؛ پس نیازهای طبیعی باید وجود داشته باشد که انسان بفهمد که چرا به این دنیا آمده است و تکلیف او با این عالم چیست.
نکته دیگر آن است که حکمت اصلی آن است خدا ما را برای چاق شدن در این دنیا نیافریده، بلکه خداوند ما را آفریده است که با انتخاب خود راه خیر و شر را تشخیص دهیم؛ یعنی همیشه در مقابل دو راهی قرار می گیریم ؛اگر جاذبه ها فقط برای کارهای خوب باشد انسان به سان فرشته ها خواهد شد و دیگر دوراهی وجود نخواهد داشت که بخواهد انتخاب کند و به مقام انسانیت برسد.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
منبــــــــــع : پایگاه اندیشوران حوزه

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.