توصیه های سلوکی علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی متولد 1307، روحانی مجتهد، عارف، فیلسوف متأله و مدرس دروس حوزوی است، وی که تاکنون 85 بهار را پشت سر گذاشته، یکی از اساتید مطرح اخلاق است که در فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات، ریاضیات، علم فیزیک و شیمی و بسیار علوم دیگر نیز تخصص دارد. بازخوانی سخنان اخلاقی این عارف بالله که در کتاب «صراط سلوک» جمع آوری شده، خالی از لطف نیست.
علامه حسن زاده آملی می گوید: عزیزان! خودتان را حساب کنید، از بدی ها استغفار کنید و از خوبی ها حمد کنید که محاسبه، مراقبه می آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح، به دنبال دارد!
ادامه مباحث آداب سلوک از منظر علامه حسن زاده آملی تقدیم شما می شود:
*ضرورت محاسبه و معنای آن
امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: کسی که در هر شبانه روز اعمالش را محاسبه نکند از ما نیست، به این صورت که حساب کند طی روز، اگر کار نیکی انجام داده بود از خدا فزونی آن را به طلبد و اگر گناهی مرتکب شده بود، استغفار و از آن توبه کند.
مرحوم حسن بن فضل طبرسی در ضمن وصایای پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به ابوذر نقل می کند، پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: ای ابوذر، انسان جزو متقین نخواهد بود، مگر اینکه هر روز، خودش را با دقتی بیشتر، از محاسبه شریک مالی اش محاسبه کند و بداند این غذا از کجا آمده است؟ این مایع نوشیدنی از چه راهی تهیه شده است؟ و این لباس که پوشیده چگونه به دست آمده است؟ آیا از مال حلال است یا حرام؟
*از محاسبه تا فتوح!
حضرت استاد حسن زاده به محاسبه خیلی عنایت داشتند و بر آن تأکید می ورزیدند، روزی در محفل درس فرمودند: عزیزان! خودتان را حساب کنید تا مصداق «یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ» باشید، از بدی ها استغفار کنید و از خوبی ها حمد کنید که محاسبه، مراقبه می آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح، به دنبال دارد!
*آخرین سفارش علامه طباطبایی
آیت الله حاج سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی فرزند مرحوم آیه الله حاج سید مرتضی مرتضوی لنگرودی که در درس اسفار و شفای بوعلی و جلسات تفسیری علامه طباطبائی(قدس سره) شرکت می کرد و در جلسات خصوصی که به صورت سیار در شب های پنجشنبه و جمعه در منزل یکی از حاضرین در بحث منعقد می شد، از محضر استاد علامه استفاده می کرد، در بخشی از بیانات خود اظهار داشت:
علامه طباطبایی اهل مراقبه بود، یک وقت خدمت آن بزرگوار رسیدم که دستورالعملی به ما بدهد فرمود: مراقبه و محاسبه این دو حالت را ، شخص سالک باید از ابتدای سیر و سلوک تا انتها ملتزم باشد، فرمود: آخر شب،قبل از خواب، اعمالی را که در روز انجام داده اید بررسی کنید، هر یک از اعمالتان که خوب بود خدا را برای آن حمد و سپاس گویید و توفیق انجام بهتر آن را در روز بعد از خداوند مسئلت کنید و اگر خدای ناکرده تقصیر و یا خطایی مرتکب شده بودید فوراً توبه کنید و تصمیم بگیرید که دیگر آن را انجام ندهید، اگر دیدید خلاف های شما متعدد است تصمیم بگیرید، فردا آن را کم کنید، خلاصه فرمود: مراقبه و محاسبه باید همیشه باشد.
حتی در این اواخر که نمی توانست درست حرف بزند یکی از رفقا از ایشان خواسته بود، توصیه هایی بفرمایید، باز فرموده بود: «مراقبه، محاسبه».
*غرق در ملکوت
استاد معظم حضرت علامه حسن زاده آملی خود به حق این رهنمود پای بند و مستلزم بودند، گرچه عمق مراقبه و حضور دینی و وصف کردنی نیست، اما آنچه می توان گفت این است که:
در همان چند دقیقه ای که قبل از شروع درس به محل تدریس (مسجد حضرت معصومه(سلام الله علیها) ) تشریف می آورند و تعدادی از طلاب پروانه وار گرد شمس وجودشان حلقه می زدند، آن چنان غرق در ملکوت و حالت مراقبه بودند که گویا کسی را نمی دیدند و در عالمی دیگر سیر می کردند، سر به جیب تفکر و حضور فرو می بردند که باید گفت:
هرگز حدیث حاضر غایب شنیده ای من در میان جمع و دلم جای دیگر است
و آن قدر غرق در ملکوت بودند که دوستان درس حیفشان می آمد که این سکوت و حضور پر معنی استاد را با سۆالی در هم بشکنند او در حضور حضرت حق بود و یاران در حضور حضرتش!
*بذر سعادت!
یکی از نکاتی که حضرت استاد(دام عزه) در جلسات درس روی آن خیلی تأکید داشتند مراقبت بود و مکرر می فرمودند: مراقبت بذر سعادت است، حاصل نمی شود جز با توجه و مراقبت تام و آنچه شرط آن است، دوام مراقبه است که « إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا و َأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ»، نفس انسانی خو پذیر است، انسان به هر چه رو کند آن می شود، چطور یک قطعه زغال در اثر مجاورت با آتش برافروخته می شود، انسان هم بر اثر مراقبه و همنشینی با ملکوت، الهی می شود، و می فرمودند: استادم مرحوم علامه طباطبایی در خلوتی به من فرمودند: آقا! هر روز که مراقبتم قوی تر است، شب تمثلاتم صافتر است.
*جدا شدن روح از بدن
حضرت استاد(دام عزه) خود واقعه ای زیبا از مراقبه اش را این چنین می فرمایند: در اواسط ماه ذی القعده 1389 هجری قمری در وقت سحر به حال توجه نشسته بودم، انتقالی روی آورد و به تعبیری روح از بدن حرکت کرد و اموری را مشاهده کردم ولکن این امور تیره و آمیخته با الوان و احوال و تعلقات و خار و خاشاک عالم ناسوت و طبیعت بود.
انتقال و حرکت روح هم بسیار کند و سنگین بود و مدتش نیز کم بود، فهمیدم که مراقبت کامل و تام نیست و به طور کلّی قطع علاقه از کدورات دنیا وی دست نداد.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
ای عزیز! مهم ترین ذکر مراقبت است که مقام عندیت است و مصاحبت با حق تعالی است، همنشین از همنشین خود می گیرد و بدان شناخته می شود و به قول فصیح لبید بن ربیعه صحابی: «والمرء یصلحه القرین الصالح»
*تأثیر محضر استاد
حضرت استاد(دام عزه) می فرمودند: مراقبه و حضور اثرات خاصی دارد و می فرمودند یکی از اساتید ما می گفت: تا زمانی که در محضر بعضی اساتیدمان بودیم، حالات خوشی داشتیم، اما پس از ارتحال آن بزرگ این حالات هم از دست رفت، فهمیدیم به برکت ایشان بوده است.
- وبلاگ سردبیر ضیاءالصالحین
- بازدید: 2646
- 2