تعبد یا تعقل

تاریخ ارسال:پ, 07/01/1395 - 23:01
فلسفه و حکمت احکام
فلسفه و حکمت احکام؛

با توجه به تعبدی بودن احكام، آیا سوال از چرایی احكام و فلسفه آن امر صحیحی است؟
بدون تردید عمل براساس احکام الهی و ملتزم شدن به فتاوی مراجع تقلید، امری است تعبدی و باید هر مسلمانی بدان عمل نماید و هیچ کسی نمی تواند التزام و عمل به احکام الهی را وابسته به دانستن فلسفه و چرایی آن بنماید زیرا با روحیه تعبد و بندگی منافات دارد. اما بحث از آثار، فواید، فلسفه و حکمت¬های احكام و قوانین و مقررات اسلامی، و این که هـر كـس از خـود مـی پرسد ما چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا ، به زیارت خانه خدا برویم؟ چرا رباخواری در اسـلام حـرام است؟ تحریم خوردن گوشت خوك چه فلسفه ای دارد؟ و...؛ امری است عقلانی و علمی و نه تنها منافاتی با تعبدی بودن احکام ندارد، که عقل و روح انسان را قانع نموده و انسان احکام را به عنوان یك واقعیت شناخته و از آن استقبال نماید. همانگونه که حضرت ابراهیم(ع) گفت پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏ كنى؟
خداوند فرمود مگر ایمان به این مطلب ندارى؟
او پاسخ داد: ایمان دارم لكن مى‏ خواهم آرامش قلبى پیدا كنم، در اینجا به ابراهیم دستور داده مى‏ شود كه براى رسیدن به مطلوبش دست به اقدام عجیبى بزند، آن گونه كه قرآن در ادامه این آیه، بیان كرده، خداوند فرمود:
«حال كه چنین است چهار نوع از مرغان را انتخاب كن و آن ها را (پس از ذبح كردن) قطعه قطعه كن (و در هم بیامیز) سپس بر هر كوهى قسمتى از آن را قرار بده، بعد آن ها را بخوان به سرعت به سوى تو مى‏ آیند.». افزون بر آن چه ذکر شد، می توان به امور ذیل استناد نمود
یک- جایگاه فلسفه احکام در قران کریم
در قرآن کریم آیات فراوانى مسلمانان را به تعمّق و تفکّر فراخوانده است و با بیـان اصلى کلى، همـه را به پیـروى از «علـم قطعـى» دعـوت کـرده و از ترتیب اثـر دادن به حدس ها و گمـان ها بـه شـدّت نهى نموده است و ریشه ى بسیارى از تباهى ها را، پیروى از ظن و گمان مى داند دعوت قران به تفکر واستدلال اختصاص به اصول دین ندارد بلکه شامل فروع دین نیز می شود: اگر تصور كنیم روش قرآن تنها استدلال در اصول دین و مسائل عقیدتی است نه فروع دین و مسائل علمی، اشتباه كرده ایم؛ زیـرا می بینیم قرآن مثلا پس از تشریع روزه ماه مبارك رمضان می گوید: «لعلكم تتقون؛ تا شاید شما تقوا پیشه كنید» و به این ترتیب فلسفه آن را پرهیز از گناه ذكر می كند كه در پرتو این ریاضت مخصوص اسلامی، تسلط بر نفس و هوس های سركش حاصل می گردد. در مـورد مسافران و بیماران كه از حكم روزه مستثنا هستند، می گوید: «یرید اللّه بكم الیسر و لا یرید بكم العسر»؛ «خداوند راحتی شما را می خواهد، نه زحمت شما را». و فلسفه آن را نفی عسر و حرج و مشقت ذكر می كند. در مـورد تـحریم قمار و شراب می گوید: «انما یرید الشیطان ان یوقع بینكم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدكم عن ذكر اللّه و عن الصلوه فهل انتم منتهون»؛ «شیطان می خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و كینه ایجاد كند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. آیا (با این همه زیان و فساد و با این نهی اكید) خودداری خواهید كرد؟» در مورد خودداری از نگاه به زنان بیگانه می گوید: «ذلك ازكی لهم»؛ «این برای آنان پاكیزه تر است». در مـورد عـدم ورود مشركان به مسجد الحرام می گوید: «یا ایها الذین آمنوا انماالمشركون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا»؛‌ «ای كسانی كه ایمان آورده اید مشركان ناپاك اند، پـس نـبـایـد بـعد از امسال، نزدیك مسجد الحرام شوند» در مورد فیء (قسمتی از اموال بیت المال) و علت اختصاص آن به بیت المال و صرف آن در مصارف مورد نیاز عمومی، می فرماید: «كـی لا یـكـون دولـه بین الاغنیاء منكم»؛ «تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد». . این موارد نمونه های از موقعییت فلسفه احکام در قران کریم است و قهرا مصادیق فراوانی وجود دارد كه ذكر آن ها به طول می انجامد.
دو- فلسفه احکام در سنت پیامبر(ص) و ائمه(ع)
با توجه به این که قران در موارد فراوانی به بیان فلسفه احکام و ذکر فواید و آثار آن پرداخته است؛ گفتگو و سوال در باره فلسفه و چرایی احکام در زمان پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین (ع) نیز یک امر رایجی بوده است. یکی از اندیشمندان در این مورد فرموده اند: مطالعه متون اسلامی ـ قرآن و احادیث پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و ائمه (علیهم السلام) و گفتگوهای اصحاب و یاران آن ها نشان می دهد كه همواره بحث از فلسفه احكام در مـیـان آن هـا رایج بـوده اسـت و باید هم چنین باشد، زیرا روش قرآن را یك روش استدلالی و منطقی آزاد می دیدند و به خود حق می دادند در مباحث مربوط به احكام نیز از این روش استفاده كرده و سوال از فلسفه حكم كنند. اصـولا اسلام خدا را چنین معرفی می كند : وجودی است بی نهایت از نظر علم و قدرت وبی نیاز از همه چیز و همه كس و همه كارهای او روی حكمت خاصی است ـ چه بدانیم و چه ندانیم ـ عبث و لـغـو و لـهـو در كـار او راه نـدارد. پیامبران را برای تعلیم و تربیت و دعوت به سوی حق و عدالت فرستاده است. چـنـین تعریفی از خدا ما را به سوال از فلسفه احكام تشویق می كند.
در احـادیث پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ نیز موارد بسیار زیادی دیـده مـی شـود كـه پـیـشـوایـان اسلام، به ذكر اسرار و فلسفه احكام پرداخته اند. كتاب معروف علل الشرایع تألیف محدث بزرگوار مرحوم شیخ صدوق ـ همان طوری كه از نامش پیداست ـ مجموعه ای از این گونه اخبار و مانند آن می باشد.
بـنـابـرایـن، هنگامی كه می بینیم قرآن مجید و پیشوایان اسلام در موارد زیادی به بیان فلسفه و اسـرار احكام می پردازند و راه استدلال و چرایی در خصوص اسرار احكام باز است، دلیل بر این است كه چنین حقی را به ما داده اند كه در این باره به بحث بـپـردازیـم، در غـیـر این صورت می بایست مردم را از بررسی و دقت در این باره ممنوع سازند.

 

منبع:  اداره مشاوره نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط