رحمت بی انتها (بخش دوم)

تاریخ ارسال:د, 01/14/1396 - 22:10
خداشناسی
سخنرانی حضرت آیت الله ناصری حفظه الله

مروری بر زندگانی امام سجاد (علیه السلام)
در تاریخ شهادت حضرت سجاد (علیه السلام) مثل برخی از اجداد بزرگوارشان اختلاف است. طبق نقل های مختلف، ممکن است شهادت حضرت، هشتم یا دوازدهم یا هجدهم یا بیست و پنجم ماه محرم باشد.(1)البته مسلماً وجود مقدس حضرت سجاد (علیه السلام) در ماه محرم و صفر به درجه شهادت رسیدند. سن مبارکشان موقع شهادت، 75 سال بود. حضرت سجاد (علیه السلام) از سوی مروان یا هشام بن مروان با زهر شهید شدند. آن حضرت دو سال در خدمت جد بزرگوارشان امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ده سال هم در محضر عمویشان، امام حسن مجتبی (علیه السلام) بودند. از موقعی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به درجه شهادت رسیدند، تا شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) ده سال طول کشید و این ده سال هم در خدمت پدر و عمویشان بودند. (2) بعد از اینکه حضرت امام حسن (علیه السلام) به درجه شهادت رسیدند. ده سال هم خدمت پدر بزرگوارشان، حضرت اباعبدالله (علیه السلام) بودند. چون ده سال بعد از شهادت امام مجتبی (علیه السلام) واقعه کربلا اتفاق افتاد. پس در واقعه کربلا ۲۲سال از عمر شریف حضرت سجاد (علیه السلام) گذشته بود.
این بزرگوار، یک همسر دائمی به نام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) داشتند که دختر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بود. پنج یا شش کنیز هم داشتند که در آن زمان مرسوم بود. حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) هاشِمیٌّ بَیْنَ الهاشِمِیَّیْنِ هستند. حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) دوتا پدربزرگ دارند؛ یک پدربزرگ پدری که حضرت امام حسین (علیه السلام) هستند و یک پدربزرگ مادری که حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می باشند؛ پس ائمه اطهار از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)به بعد، هم از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه السلام) هستند به اعتبار مادر امام باقر (علیه السلام) و  هم به اعتبار پدرشان از فرزندان امام حسین (علیه السلام) هستند؛ هاشِمیٌّ بَیْنَ الهاشِمِیَّیْنِ می باشند.

صفات و ویژگی های حضرت سجاد (علیه السلام)
علم این بزرگوار، همانند علم امیرالمؤمنین (علیه السلام) است؛ زیرا این ها یک نور هستند. همه این بزرگواران، مخزن اسرار حق و نماینده حق در عالم وجود هستند. قدرت و نیرو و علم و احاطه ای که اهل بیت عصمت و طهارت: دارند به واسطه روح القدسی است که در همه چهارده  معصوم هست. از امام صادق  (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
در انبیا و اوصیا پنج روح است؛ روح بدن، روح القدس، روح قوّت، روح شهوت و روح الایمان. در مؤمنان، چهار روح است و روح القدس ندارند؛ ولى داراى روح بدن‏ و روح قوّت و روح شهوت و روح ایمانند. در کفار، سه روح است؛ روح بدن و روح قوت و روح شهوت.
سپس فرمودند:
 روح ایمان، با بدن هست، تا وقتى که مرتکب گناه کبیره‏اى نشده. وقتى کبیره‏اى انجام داد، این روح از او جدا مى‏شود؛ ولى روح القدس در هر کس بود، هرگز گناه کبیره انجام نمی دهد.(3)
همچنین حضرت باقر (علیه السلام) در مورد روح القدسی، که در اهل بیت: هست به جابر می فرمایند:
در انبیا و اوصیا، پنج روح است؛ روح القدس، روح ایمان، روح حیات، روح قوّت و روح شهوت. به وسیله روح القدس  آنچه زیر عرش تا زیر زمین است را می دانند.
سپس فرمودند:
 جابر! این ارواح، دستخوش تغییر قرار می گیرند؛ ولى روح القدس اهل تغییر و غفلت و سرگرم شدن نیست.(4)
پس همه اهل بیت(علیه السلام) به واسطه داشتن روح القدس، از جهت علمیت و احاطه و قدرت و صفات دیگر، در جمیع ابعاد، همگی مساوی هستند.

عبادات حضرت سجاد (علیه السلام)
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) دربارۀ امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند:
پدر بزرگوارم، در سال بر اثر کثرت عبادت، دو مرتبه پیشانی و زانوها و سرانگشتانشان پینه می کرد که آن ها را می بریدند.(5)
در روایت متعدد دارد که حضرت، شبانه روز هزار رکعت نماز می خواندند.(6)علاوه بر آن، دعاهای متعدد و مفصلی هم داشتند که اغلب در دست ما است و چه دعاهای ارزشمندی است!
اگر حضرت سجاد (علیه السلام) نبودند، کسی از ما نحوه دعا کردن را بلد نبود. نحوه دعا و تضرع و زاری و التماس از حق را حضرت سجاد (علیه السلام) به بنده های خدا تعلیم کردند.
البته صحیفه های متعددی داریم؛ صحیفه علویه هست؛ صحیفه فاطمیه و صحیفه حضرت بقیه الله: هست؛ اما هیچ یک از صحیفه ها مثل صحیفه سجادیه نیست. حدود هفتاد شرح برایش نوشته شده است. این صحیفه سجادیه، عجیب کتابی است و دوش به دوش قرآن حرکت می کند. ظاهر این کتاب، کتاب دعاست و در هر بعدی از ابعاد، دعاهای بسیار عالی دارد؛ اما در واقع، کتاب معرفت و حکمت و شناخت است که علوم مختلفی در آن وجود دارد.
البته به این نکته هم باید توجه داشت که اهل بیت: این گونه نیستند که شأنی و وظیفه ای، آنان را از شئون و وظایف دیگر بازدارد؛ بلکه آن بزرگواران در جمیع جهات، کاملند. بر همین اساس، عبادت حضرت سجاد (علیه السلام) و سایر ائمه: ، مانع و مزاحم سایر وظایفشان نیست؛ لذا همین حضرت سجاد (علیه السلام) با این عبادات، به فکر فقرای جامعه هم هستند و برای آن ها غذا و مایحتاج می برند و در مجلس ابن زیاد، آن خطبۀ آتشین را ایراد می فرمایند.
مشابه همین رویه را هم در زندگی شیعیان و پیروان واقعی ایشان می توان دید؛ از جمله آیت الله امینی; (مؤلف کتاب الغدیر) که با همه تلاش و پرکاری روزانه، برای اثبات عبادات امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای مدتی، هر شب هزار رکعت نماز در حرم امام رضا (علیه السلام)  خواند.

مروری بر معجزات امام سجاد (علیه السلام)
من شمارش کردم و دیدم متجاوز از یکصد و سیزده معجزه محیّرالعقول از وجود مقدسشان صادر شده است؛(7)
از جمله مرده زنده کردند؛ با حیوانات صحبت کردند؛ از آینده و گذشته خبر دادند و… . این بزرگوار، ولایت را به نحوه های مختلف تزریق بنده های خدا کرده اند و به آن ها شناسانده اند؛ از جمله در روایت آمده است:
حضرت سجاد (علیه السلام) سوار شتر، در راه مسافرت بودند. وسط راه، یک دزد جلو حضرت سجاد را گرفت و گفت: «پیاده شو و لباس هایت را درآور». حضرت فرمودند: «می خواهی چه کنی؟» گفت: «می خواهم تو را بکشم و اثاث تو را هم ببرم». حضرت فرمودند: «بیا برادر، هر چه داریم قسمت می کنیم؛ نصف، مال من و نصف، مال تو. تو برو دنبال کارت به زندگی ات برس. من هم بروم به زندگی ام برسم». گفت: «نمی شود. آنچه داری، می برم و تو را هم می کشم». حضرت فرمودند: «بیا هر چه من دارم، بردار و برو. من هم می روم». گفت: «نه؛ مالت را می برم، تو را هم باید بکشم». حضرت فرمودند: «پس خدا کجاست؟» گفت: «خدا خواب است». وقتی این  را گفت: حضرت فرمودند: «بگیرید دشمن خدا را»؛ بلافاصله دو تا شیر ایجاد شدند؛ یکی سر او را و دیگری پای اورا گرفت و خوردند و نگذاشتند یک قطره خون او به زمین برسد.(8)
اما با وجود همه این صفات برجسته، حضرت سجاد (علیه السلام) مظلوم بوده اند. اگر چه همه اهل بیت (علیه السلام) در دوران حیاتشان مظلوم بودند. اقامه جلسات برای این بزرگوران، مرضی رضای حق است. ذکر فضائل و مناقب این ها را بیان کردن، کلماتشان را مطالعه کردن، قرآن خواندن و هدیه کردن به محضرشان، زیارات و نمازهایشان را خواندن، از وظایف شیعه است.
-------------------------
پی نوشت ها:
1.بحار الأنوار،ج‏۴۶، ص ۱۴۷.
2.همان، ص ۱۵۱.
3.بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار‏، قم‏، کتابخانه آیت‌ الله مرعشی، چاپ دوم،‏ ۱۴۰۴ق‏، ج‏۱، ص ۴۴۷.

4.همان. ص۴۴۷.
5.علل الشرائع، ابن بابویه‏، قم‏، کتاب‌ فروشى داورى‏، چاپ اول،‏ ۱۳۸۵ش‏، ج‏۱، ص۲۳۳.
6.الخرائج و الجرائح، ج‏۲، ص۸۹۰.
7.ر.ک: مدینه المعاجز، سید هاشم بحرانى‏، قم‏، مؤسسه المعارف الإسلامیه، چاپ اول،‏ ۱۴۱۳ق‏، ج‏۴، ص ۲۲۹.
8.بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ۴۱.
-------------------------
منبع : محو دلدار

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط