حروف مقطعه یا رمزهای قرآن

تاریخ ارسال:چ, 02/06/1396 - 18:14
قرآن کریم
حجت الاسلام و المسلمین عدالت

اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّه اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاه وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلی آلِهِ الطَيِّبينَ الطَّاهِرِين ألمَعصومين وَ لَعنه اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعينِ مِنَ الان إلی قيامِ يَومِ الدّين».

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّه بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَه وَفي کُلِّ ساعَه وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً، بِرَحْمَتِکَ‏ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو را              کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور          پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من            با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
یا صاحب الزمان...
مرحوم ملای سلماسی محضر بحرالعلوم نشسته بود عربی وارد مجلس شد در میان مجلس سؤالی کرد صدا زد علامه بحرالعلوم آیا می شود محضر امام زمان شرفیاب شد یا نه؟ کسی جواب او را نداد از اهل مجلس سؤال کرد آیا می شود امام زمان رو دید یا نه؟ مرحوم سلماسی می گوید یه وقت دیدم بحرالعلوم داره گریه می کنه آهسته زیر لب می گوید چه بگویم به این مرد عرب و حال آنکه امام زمان رو زیارت کردم آقا سر من رو روی سینه مبارکشون گذاشتن نوازشم فرمودن چه بگویم آقا صبح جمعه است دیگه داره عزای حسینت تمام میشه یه عنایتی به این مجلس و آقا اگر چه لایق آن نیستم تو احسان کن، یابن الحسن...
«الم (1) ذَلِک الْکتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ»؛ «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاه وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ»؛
هدیه به پیشگاه مقدس و منور آقا حجت بن الحسن العسکری و اجداد طاهرینش صلوات جلی ختم کنید.
هدیه به محضر امام، شهداء، مراجع تقلید، علماء، بزرگان، خیرین، اساتید، منسوبین به جمع حاضر، گذشتگان از بانی محترم، و به جهت سلامتی همه شیعیان حضرت مهدی، سلامتی مراجع، رهبر معظم انقلاب، سلامتی خودتون و خانواده شریفتون و شَفایِ مریضاتون یه صلوات حسینی ختم کنید.
رمزهای قرآن
«الم»؛ (بقره: 1) در سوره مبارکه بقره در ابتدای سوره است رمز بین خدا و پیغمبر است که برخی از علما معتقدند حروف مقطعه است برخی معتقدند رمز است برخی معتقدند از جنس این الف و لام و میم در این سوره از همه حروف بیشتر است علما معتقدند این رموز قرآن را امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در وقت ظهورش مبین و معین می فرماید: «ذَلِک الْکتَابُ»؛ (بقره: 2) این قرآن کتابی است «لاَ رَيْبَ فِيهِ»؛ (بقره: 2) شک و تردیدی در آن نیست سیدالمظلومین در روایتی می فرماید: منظور از کتاب منم «ذَلِک الْکتَابُ»؛ یعنی من علی «لاَ رَيْبَ فِيهِ»؛ ولایت من شک و شبهه ای درش نیست «هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ»؛ (بقره: 2) این کتاب کتاب قرآن یا کتاب ولایت علی هدایتگر برای متقین است آدمی که با تقواست آدمی که از خدا می ترسد قرآن هدایتش می کند متقین کیان؟ سه ویژگی دارند انسان متقی ویژگی اول آن «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»؛ (بقره: 3) ایمان به غیب دارد غیب یعنی آنچه که انسان نمی بیند الذی ما غاب عنهم یا ما غاب عنک چیزهایی که تو نمی بینی با چشم دیدنی نیست حقایقی در عالم امکان است که انسان با چشم سرش نمی بیند  دیدن ملائکه ملک جزء مسائل غیب است کسی نباید حضور ملائکه را منکر بشود وجود ملائکه را منکر بشود بگوید ملک نیست ملائکه وجود ندارد شیعه کسی است که به وجود ملائکه ایمان داشته باشد وجود روح وجود باطن عالم آن چیزی که مربوط به غیب است یکی اش مربوط به مسائل قبر است سؤال در قبر فشار قبر این ها از مسائل غیب است اگر کسی منکر بشود بگوید آقا میکروفن گذاشتند تو قبر صدا نشنیدیم دوربین ریز فیلم برداری در قبر گذاشتند ملکی ندیدیم اگر منکر وجود مسائل مربوط به قبر بشود اهل ایمان نیست
مصادیق ایمان به غیب
1- حساب کتاب قیامت

ایمان به غیب یکی از مصادیقش مربوط به حساب و کتاب قیامت است اگر کسی منکر مسائل قیامت بشود اهل ایمان نیست یکی از مسائل و مصادیق مهم غیب حضرت صادق(علیه السلام) در روایتی می فرماید: «الذی يؤمنون بالغيب»؛ یعنی «هو الحجت الغائب» منظور یعنی امام غائب است کسی که شما علی الظاهر نمی بینی اش الان نمی بینی اش این ارتباط فعلاً یک طرفه است او شما را می بیند چون چشم خداست اما تو او را نمی بینی او همه عالم را می بیند می گوید چشم بینای خدا «عین الله الناظره»؛ چشم بینای خدا امام صادق(علیه السلام) در یک روایتی فرمودند: مهدی ما چشم بینای خداست وقتی که نگاه به آسمان می کند حضرت می خواهد بفرماید چیزی از دید حضرت پنهان نیست امام صادق(علیه السلام) این را می خواهد بگوید که هیچی برای امام زمان پنهان نیست همه چیز را می بیند حضرت صادق(علیه السلام) می فرماید: مهدی ما وقتی نگاه به آسمان می کند نگاه به آسمان که می کند تا سدره المنتهی را می بیند سدره المنتهی کجاست آسمان اول نه آسمان دوم نه آسمان سوم نه چهارم نه پنجم نه ششم نه هفتم عرش برو بالاتر بالاتر از عرش مرکز مدیریت عالم امکان است دبیرخانه وحی است امام زمان وقتی به آسمان نگاه می کند آسمان اول رفیع، دوم قیدوم، سوم ماروم، چهارم ارفلون، پنجم هیعون، ششم عروس، هفتم عجماء همه این آسمان ها را با چشم می بیند تو سلامت هم به امام زمان می گویی «السلام علیک یا نظر سوره المنتهی»؛ سلام به کسی که وقتی نگاهت را به آسمان می دوزی سوره المنتهی را می بینی من که روی کره زمینم روی جای محدودی ام ما که چیزی نیستیم مطلبی که در اینجاست این است
2- امام
امام از مصادیق غیب است که باید بهش ایمان داشته باشیم آقا حضرت مهدی در پس پرده است نه ما در پس پرده ایم یک کسی می گفت امام زمان کجایی بیایی ببینمت کسی کنار دستش نشسته بود گفت خودت کجایی امام زمان که همه جاست تو خودت کجایی بنده خدا تو یک جوری زندگی نکردی امام زمان خودش را به تو نشان بدهد تو که نمی توانی او را پیدا کنی باید یکجوری زندگی کنی او سراغت بیاد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: دوازدهمی ما از دیده مردم پنهان می شود اما مردم از او منفعت می برند مثل خورشید در پشت ابر این روایت را امام باقر هم دارد اما سجاد هم دارد امام صادق دارد همه اشون این مثال را زدند (کشمس) مثل خورشید است (و اما وجوه الانتفاء بی) خود امام زمان هم دارد می فرماید: نفع بردن مردم از من مثل نفع بردن از خورشید است (کشمس اذا غاب) وقتی که در پشت ابر پنهان می شود یک کسی می تواند بگوید آقا این خورشید فایده ندارد چون پشت ابراست نه خورشید پشت ابر هم جهان را روشن کرده خورشید پشت ابر هم تمام خواص و منفعت هاش به زمین می رسد تمام گیاهان موجودات ولو خورشید پشت ابر باشد از منافعش استفاده می کنند خورشید پشت ابر همان طوری که محوریت دارد خورشید در منظومه شمسی محوریت دارد دیگر تمام قمرها به دور خورشید می گردند امام زمان هم مثل خورشید است تمام عالم امکان به دور مهدی می چرخد محوریت امام زمان است این دو تا سوم خورشید پشت ابر وقتی قرار می گیرد شما وقتی که می گویی ابر آمد جلوی خورشید درست شما فقط زیر این ابر قرار داری یک قسمتی از زمین مثلاً کرمان یک ابر آمده جلو خورشید را گرفته خب اما کل عالم روشن است تمام آسمان ها به نور این خورشید روشن است همین مقدار کرمان تو فقط زیر این ابراست این ابر هم روی سر ت وست چیکار به خورشید دارد تو ابر روی سرت را کنار بزن تو حجاب را کنار بزن تا خورشید را ببینی خورشید که همه عالم را روشن کرده همه می بینندش نظاره اش می کنند یک ابر سیاهی حجاب گناه روی سرم کشیدم نمی بینم اونایی که باید زیارت کنند امام زمان را زیارت می کنند
منفعت های امام زمان در زمان غیبت
منفعت امام زمان در زمان غیبت مانند منفعت خورشید است حالا چند تاشو بگم برات یکی اش این است شما هر وقت گرفتار می شوی می گویی (المستغاث بک یا صاحب الزمان) هر وقت گرفتار می شوی متوسل می شوی به ساحت مقدس امام زمان می گویی آقا کمکم کن گرفتارم مرحوم آسید حسین لاری از بزرگان وعاظ شیعه بوده می گفت تو یک سفری به مکه می رفتم یک مشکلی براشون پیش آمده بود گریه کرده بودند متوسل شده بودند این ذکر را همه اش می گفتند می گفتند یا صاحب الزمان المستغاث بک یا صاحب الزمان یک مقداری خلاصه یک چند منزل رفته بودند دیدند آقا آروم گرفت گفتند که حضرت آقا چی شد خیلی نگران بودی گریه می کردی بی تابی می کردی برای این مشکلت گفته بودم متوسل شدم به ساحت مقدس ولیعصر آقا مشکلم را حل کردند دعای حضرت دعای حضرت گاهی وقتا بچه دار نمی شود متوسل می شود به آقا شیخ صدوق فرزند دار نمی شد نامه نوشت به امام زمان داد به حسین ابن روح او هم به آقا رساند آقا بشارت بهش دادند فرمودند: خدا فرزند بهت میده من برات دعا می کنم شیخ صدوق از عظام شیعه است صاحب حدود هشتاد نود کتاب مهم شیعه است شیخ صدوق ابن بابویه قمی رئیس المحدثین است رئیس القمیین است دعا می کند حضرت این که شما این دعای فرج را می خوانی می گویی (اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّه بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَه وَفي كُلِّ ساعَه وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً) شما وقتی دعاش می کنی او هم دعایت می کند آن هم دعایت می کند کمک می کند به شیعیانش فریادرسی برای شیعیانش ارتباط قطع نیست امام صادق(علیه السلام) فرمودند: گاهی تو مجالس تون می آید می نشیند تو نمی بینی شما مشاهده نمی کنی این غیبت یک طرفه است گاهی جسم فرد پنهان است گاهی جسم فرد پنهان نیست مردم نمی شناسندش امام زمان قسمت دوم است جسم حضرت پنهان نیست آقا الان روی کره زمین است پنهان نیست مردم او را نمی بینند یا اگر ببینند نمی شناسند مردم نمی شناسد مشکلات را حل می کند خدا رحمت کند مرحوم مقدس اردبیلی ما دو تا اردبیلی داشتیم یک ملا احمد داشتیم ملا احمد آن هم از اوتاد و عرفا بوده ملا احمد اردبیلی آنقدر پاک بوده که در بعد از عروسی اش هم که عروسی هم کرده بود ازدواج هم کرده بود گاهی وقتا امام زمان خانه اش می آمد می آمد خانه اش این عروس و داماد می آمدند از حضرت پذیرایی می کردند چند دقیقه آقا می نشست کیا بودند
گرفتن مقدس اردبیلی جواب سوال  از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یک جوانی ملا احمد اردبیلی یک مقدس اردبیلی داشتیم مقدس اردبیلی از علمای شیعه بوده از فقهای شیعه بوده شاگردش می گوید یک شب مقدس اردبیلی از خانه آمد بیرون نصف شب دیدم حرکت کرد داره با سرعت می رود گفت منم نزدیک نشدم که آقا منو نبیند گفتم کجا می خواهد برود ببینم کجا می رود گفت یک وقت دیدم آمد دم حرم امیرالمؤمنین نزدیک حرم شد در بسته است گفتم مقدس اردبیلی کجا داره می رود با خودم گفتم در بسته است دیدم نزدیک شد نزدیک شد تا نزدیک در حرم علی شد قفل درها باز شد در برای مقدس اردبیلی باز شد در حرم علی گفت مقدس اردبیلی وارد حرم شد وارد صحن شد در ضریح هم براش باز شد دیدم ایستاد یک چند جمله صحبت کرد صدایی هم از درون ضریح بیرون می اومد اما نمی فهمیدم واضح برام نبود کلمات رد و بدل می شد اما من نمی فهمیدم گفت دیدم مقدس اردبیلی دو رکعت نماز خواند از حرم آمد بیرون همینجور آمد بیرون منم پشت سرش عبایش را انداخت رو سرش و با سرعت اومد مسجد کوفه مسجد کوفه آن موقع هم هنوز باز مسجد کوفه بسته بود نزدیک در مسجد کوفه شد یک وقت دیدم در مسجد کوفه هم برایش باز شد قفل در باز شد در باز شد مقدس اردبیلی وارد شد آنجا هم دیدم کلماتی رد و بدل شد صدایی می اومد اما من نمی شنیدم نمی فهمیدم چیه صدا را می شنیدم نمی فهمیدم چیه جواب ها را نمی شنیدم حرف هاشُ زد صحبت هاشُ کرد دو رکعت نماز خواند و آمد بیرون یک وقت آمدم جلو گفتم مقدس اردبیلی سلام علیکم گفت علیک السلام تو اینجا چه می کنی گفتم آقا از حرم امیرالمؤمنین دنبالتم گفت راضی نیستم تا من زنده ام برای کسی نقل کنی حلالت نمی کنم گفتم خب من قول می دهم تا زنده ی برای کسی نگویم اما آقا شما هم برای من بفرمائید حرم علی چه خبر بود به من فرمودند سؤالی برام پیش آمد تا دیر وقت مطالعه می کردم جوابشو پیدا نکردم گفتم بروم حرم امیرالمؤمنین جواب بگیرم آمدم در حرم باز شد آمدم کنار قبر علی آقا به من فرمود مقدس اردبیلی خوش آمدی اما پاسخ این سؤال را برو از فرزندم مهدی بپرس گفتم آقا الان کجا بروم فرمود: برو مسجد مسجد کوفه است دارد نماز می خواند مقدس اردبیلی می گوید آمدم مسجد کوفه وارد شدم در باز شد آقا نشسته بودند یک مقداری تأمّل کردم نماز آقا تمام شد سلام کردم آقا سؤال دارم باباتون علی من رو فرستاده سؤالمو گفتم آقا جواب عنایت کردند
اگر یک لحظه دعای امام زمان نباشد زمین اهل را فرو می گرفت
در زمان غیبت هم نفع آقا به شیعیانش می رسد دعای حضرت اگر نبود (لساخت الأرض بأهلها) اگر یک لحظه دعای حضرت نبود محوریت حضرت نبود زمین اهلش را فرو می گرفت (بِيمنِهِ رُزِقَ الوَرَی) اصلاً سر سفره او نشستی اگر آسمان خراب نمی د روی سر مردم روی این همه گناهی که مردم می کنند این همه معصیتی که مردم می کنند دیگر چه چشم داشتی برای نعمات و باران و اینا اصلاً نباید چشم داشتی باشد هر لحظه باید منتظر بلا، باشی اما این بلا را امام زمان فرمودند به اشعری قمی عبدالله ابن اسحاق اشعری قمی سعد ابن عبدالله اشعری قمی فرمودند: (بی یدفع الله بلا عن اهل الأرض)؛ خدا به خاطر من بلا را از زمین دور کرده سعد ابن عبدالله اگر من نبودم زمین اهلش را در بر می گرفت این همه گناه که دارد می شود زمین تاب نمی آورد آسمان ها تاب نمی آوردند ملائکه و همه موجودات دارند ذکر و تسبیح می گویند حیوانات و وحوش دارند ذکر خدا می گویند بشر تنها دارد معصیت و فساد می کند زمین تاب نمی آورد زمین مال خداست آسمان مال خداست تاب اسنان معصیت کار را نمی آورد همه را فرو می گرفت به خاطر من است که زمین خود داری کرده به دعای من است که مردم حفظ شدند (به یمنه رزق الوراء و بوجوده بسطت الارض و السماء) به خاطر امام زمان است که زمین ثابت شده آسمان ثابت شده بلا نازل نمی شود همه چیز به خاطر اوست آفتاب منفعتش همیشه دائم است یک لحظه قطع نمی شود شب هست شما خورشید را نمی بینید اما آن کار خودش را دارد می کند آسمان را روشن کرده آن طرف عالم این طرف هم برایت ماه را روشن کرده زمین یک لحظه از نعمت خورشید محروم نیست حتی شب اگر خورشید خاموش بشود خراب می شود اوضاع تمام آسمان ها بهم می ریزد نظم عالم بهم می ریزد منفعت خورشید که فقط روز نیست شب هم هست دائماً هست دعای حضرت است نماز حضرت هست دو رکعت نماز پسر فاطمه می خواند زمین آرام می شود دو رکعت نماز مهدی زمین را از بلا آرام می کند آسمان  ها را آرام می کند برای همین شما سلام می دهی تو زیارت آل یاسین می گویی (السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ)؛ سلام به تو وقتی نماز می خوانی سلام به تو وقتی بلند می شوی سلام به نماز مهدی وقتی تکبیره الاحرام می گوید سلام به تو وقتی حمد می خوانی (السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ)؛ سلام به تو وقتی رکوع می روی وقتی سجده می روی این نماز مهدی است که زمین را آرام می کند آسمان ها را آرام می کند خورشید چیه برو از خورشید بالاتر خود خورشید هم از نعمت آقا بهره مند است یک لحظه وجودش نباشد خورشیدها خاموش می شود تمام منظومه ها بهم می ریزد تمام کهکشان ها بهم می ریزد همه چیز از اوست هر چی نعمت می خوری همین الانش همین کمش هم که می خوری همین کمش هم که هست در روایت دارد سر سفره مهدی نشستی متوجه نیستند (بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ اللَّهُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ)؛ باران می آید به خاطر شماست (وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمَاءَ)؛ به خاطر شماست که آسمان به زمین نمی چسبند یعنی چه یعنی اهل نابود نمی شوند دست عنایت حضرت همیشه هست خدا رحمت کند
داستان
در زمان مرحوم آیت الله بروجردی اعلی الله مقامه الشریف آیت الله بروجردی می گفتند می فرمودند یک آقایی کوهپایی بود رفته بود کاظمین و بغداد مشکل دار شده بود مشکلی برایش پیش آمده بود متوسل شده بود به ساحت مقدس ولیعصر گفته بود آقا مشکلم را حل کن اینجا من مسجدی به نام تو بسازم خب آن زمان در بغداد و سامرا کمتر از امام زمان یاد می کردند حکام جور بود ظالم بودند گفت مشکلش را آقا حل کرده بود پول زیادی را آورده بود از معمارهای ایرانی هم برده بود آنجا آیت الله بروجردی می فرمودند که کوهپایی برام تعریف کرد معمار از طبقه دوم سوم مسجد از فاصله هفت هشت ده متری آن بالا ایستاده بود روی چوب بست از آن بالا یکدفعه افتاد یکدفعه از آن بالا فقط صدای این معمار آن بالا از آن بالا که داشت می افتاد شنیدم گفت یا صاحب الزمان آنوقت این پایین هم آهن ریخته بودند زیر پا همه آهن آلات بود مرحوم آیت الله بروجردی فرمودند کوهپایی تعریف کرد گفت از آن بالا که گفت یا صاحب الزمان اغسنی به فریادم برس افتاد روی آهن  ها گفتیم تمام شد مُرد گفت دویدیم دور زدیم از مسجد آمدیم بیرون نگاه کردیم دیدیم بلند شد وایستاده خودشو داره می تکوند از آن هشت ده متری از آن بالا با یک جمله گفت یا صاحب الزمان اغسنی به فریادم برس از آن بالا بیافتی روی آهن هیچی هم نشود معجزات و کرامات حضرت منافع شمسیه است که به شیعیانش می رسد هر جا می بیند ما خالصاً و مخلصاً جلو نیامدیم و إلا جواب می دهد جواب می دهد مشکل ما هستیم مشکل من بیچاره ام که دست توسل به همه می زنم به همه رو می زنم گاهی جوان ها ماه ها می شود که از امام زمان یاد نمی کنیم جوان ها هر روز این دعای فرج را بخوانید بعد هر نمازی بخوانید وقتی دعاش می کنی دعات می کند (و دعوالی) برام دعا کنید (و دعوتُ لکم) و براتون دعا می کنم خودش فرمود شما دعا کنید منم براتون دعا می کنم وقتی که دعای فرج را می خوانی می گویی (اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّه بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَه وَفي كُلِّ ساعَه وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً) بعد تقاضا می کنی که (وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً) اینا را براش  می خواهی از خدا حفظش کن نگهبانش باش اینارو وقتی می گویی او هم برمی گردد بهت دعا می کند می گوید خدا تو را هم حفظ کند خدا تو را هم دلیل باشد خدا تو را هم چشم اینا همه اثر دارد تو زندگی ات مجرب است آقا مشکل داری دعای فرج را با تسبیح شروع کن خواندن چهل تا پنجاه تا صد تا بین خودت و خانواده ات تقسیم کنید بخونید اگر مشکلت حل نشد تو به هر دعایی که می خونی آقا دعات می کند دعای حضرت اثر دارد دعای امام زمان اثر دارد بله چشم دارهای عالم می بیند یک تشرف دیگری هم عرض کنم صبح جمعه است (و ما اهلا اسمائکم)؛ اصلاً شنیدن اسم مهدی شیرین است تو زیارت جامعه نمی خوانید (اهلا) یعنی شیرین است اسم شما (ذکرکم فی ذاکرین) اصلاً یاد کردن شما شیرین است قضایای امام زمان را که می شنوی همچین دلت خنک می شود دلت آرام می گیرد مرحوم علامه بحرالعلوم تو حرم امام عسکری نماز می خواند جمعیت هم پشت سرش این ملای سلماسی از شاگردانش هست همیشه با آقا بوده گفت یکدفعه دیدم علامه بحرالعلوم وقت خواندن نماز وسط حمدش یک توقفی کرد توقفی کرد یک لحظه مکث کرد گفتیم شاید حالش خوب نیست صداش گرفت یک چند لحظه همینجور آروم گرفت بعد ادامه نماز را خواند ادامه داد نمازشُ نماز رو تمام کرد گفت بعد از نماز آمدم کنار سجاده اش گفتم بحرالعلوم کسالتی پیدا کردی آقا گریه کرد فرمود: نه کسالتی پیدا نکرده ام گفتم آقا پس چرا وسط نماز مکث کردی فرمود: سلماسی داشتم نماز می خواندم دیدم از باب قبله امام زمان وارد شدند وارد حرم باباش امام عسکری شد گفت چشمم افتاد به جمال مهدی فاطمه نگاهش می کردم چشم دارهای عالم می بینند هست منفعتش به مردم می رسد نفع او بالاتر از خورشید به مردم می رسد دست و پاتو جمع کن ببینی اش به ورد و ذکر و نمی دانم دعا نوشتن و دعانویسی و این چیزها هم نیست این قلب و اعضا پاک بشود می بینی اش به شیخ بهاء فرمود فرمود شیخ بهاء نمی خواهد متوسل به دعانویسی و ورد و علم جفر و رمل و اسطرلاب و این چیزا بشی طلسم هات اینارو بگذار کنار فرموده مثل این قفل ساز بشوید خودم به دیدنتون بیام شما که نمی تونید منو پیدا کنید مثل این پیرمرد بشید خودم به دیدنتون میام خودم میام بسمه دیگه، یا صاحب الزمان.
صلی الله علیک یا مظلوم یا أبا عبدالله
مرحوم شیخ عبدالزهراء کعبی از خطبای عراق بود گفت یه شب جمعه ای به قصد زیارت ابی عبدالله اومدم کربلا، تو صحن شریف آقا تو حیاط قبل اینکه مشرف بشم داخل حرم برم کنار حیاط یه چند نفر ایستاده بودن به من گفتن شیخ عبدالزهراء روضه بخون شروع کردم شعری رو خوندن مضمون شعر اینه: (اَيُقتلُ ظمانا حسين بکربلا)؛ حسین رو کربلا با لب تشنه کشتن، (وَفی كُل عُضوٍ مِن آنامِلِه بَحر)؛ حسینی که خودش دریای رحمت الهیه، شروع کردم این قصیده رو خوندن گفتم آب مهریه زهرا بود فرزندش حسین رو با لب تشنه کشتن یه وقت دیدم سید عربی ایستاده بود گریه می کرد وقتی اشعارم تمام شد گریه کرد و صدا زد یا جدا حسین وقتی که روضه ام تمام شد دیگه کسی رو ندیدم هر چی تو حرم به دنبال این سید گشتم پیدا نکردم معلوم میشه امام زمان به روضه عطش ابی عبدالله علاقه داره منم یه جمله بگم جبرئیل برای همه أنبیا روضه عطش خوند برا پیغمبر روضه عطش خوند امیرالمؤمنین برای ابن عباس روضه عطش خوند ابی عبدالله روز عاشورا مرحوم محدث قمی می نویسه: چنان شده بود از عطش دیگه چشمان آقا درست نمی دید گرد خاک آنقدر تشنه بود این زبان مثل چوب خشک شده بود وقتی به لب ها می زد مرحوم محدث قمی می نویسه: از زبان حسین خون جاری بود ای وای حسین حسین...
صلی الله علیک یا مظلوم یا أبا عبدالله
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظيمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم
يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحِيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلي دِينِکَ؛

به ابی عبدالله قسم همه مارو ببخش و بیامرز
بحق زینب فَرَجِ مهدی را برسان
به پریشانی زینب مهدی را برسان
خدا باران و برکات و رحمتت رو بر ما نازل فرما
امام، شهدا، امواتمون رحمت فرما.
کشور و ملت و رهبر و جوان ها، نوامیس، حضار محترم مجلس، محافظت بفرما
پروردگارا شر دشمنان به خودشون برگردان
قدم هامون به مدینه و کربلا برسان
سلام خالصانه ما را به محضر امام زمان برسان
دعاهای آن حضرت رو در حق ما مستجاب بفرما
بِرَحْمَتِکَ‏ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
 

منبع: منبرها

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.