اخلاق و نحله نجف

تاریخ ارسال:ش, 04/24/1396 - 23:45
زوجیت اساس خلقت
حجت الاسلام والمسلمین جعفر ناصری

بسم  الله الرحمن الرحیم
اشاره : با توجه به اینکه در دهه های اخیر ، بخش عمده تهاجم فرهنگی غرب، تشویق و ترغیب و تشکیل گروه هایی تحت عنوان عرفان و معنویت و حتی مهدویت می باشد. و گروه گروه جوانان ما را که تشنه معارف دینی هستند و می خواهند از حقایق وجودی خود چیزی بدانند جذب عرفان های نوظهور کرده اند به این امید که از اعتقادات خویش دست بردارند و افکار خود را در ذهن آنان جایگزین کنند. و از آنجا که قرن ها مسئله اخلاق و معنویت حتی در حوزه ها به خاطر مصالحی مکتوم و سر به مهر بوده، در دسترس همگان نبوده و فقط خواص در جستجوی این مقوله ها بوده اند. به عنوان مثال کتاب اربعین سید بحرالعلوم را خواص دست به دست می برده، استنساخ می کردند و عهد می گرفتند که به دست غیر نیفتد.
اما اکنون که عصر انفجار اطلاعات است و حرف از دهکده جهانی است، از طرفی مردم می خواهند معارف اهل بیت علیهم السلام را در مورد جسم، روح و روان خویش بدانند و امکان صعود در معرفت نفس و امکان تجرد نفس را تجربه کنند. و از طرفی گروه های مختلف مطالب انحرافی و کاذب خود را به بازار عرضه کرده اند، بر ماست که معارف زلال خدا شناسی و خود شناسی را که قرآن کریم و روایات ما سرشار از این مباحث است به تشنگان این وادی معرفی کنیم. و از آنجایی که طی این مسیر بدون الگوهای راستین میسور نمی باشد، در صدد برآمدیم تا نحله نجف را به عنوان الگوی برتر معرفی کنیم و امتیازات آن را برشماریم.
منظور از علم اخلاق، علم تهذیب اخلاق است و اصطلاحاً اخلاق عبارت است از صفت و ملکه ای که در نفس راسخ شده باشد. اهمیت علم اخلاق بر کسی پوشیده نیست و همه می خواهند به قله های کمال انسانی برسند و از افراط و تفریط و رذایل اخلاقی پاک و منزه شوند و به انواع فضایل آراسته گردند.
اما انسان ترکیب فوق العاده پیچیده ای دارد: جسم، روان، روح، حواس پنج گانه ظاهری، حواس پنج گانه باطنی، قوا و ارکان اربعه، که همان طبایع چهارگانه در آدمی است، جایگاه و ارتباط آنها با یکدیگر و کیفیت تأثیر و تأثر هر کدام با دیگری، از اموری است که قضاوت و شناخت انسان را از خودش، بسیار دشوار می کند و اهمیت علم خودشناسی -که در بعضی عبارات مساوی با خداشناسی شمرده شده[۱]– اگر از علوم دیگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
این علم در طول تاریخ نشیب و فراز بسیاری را پشت سر گذاشته و همانند دفتر یادبود، پر از خاطراتی رنگارنگ است. اگر صفحاتی از تاریخ سیر و تطور این علم فقط در ایران و عراق بازگو شود، خود کتاب ها خواهد شد و فقط در همین سده های اخیر از حوزه علمیه اصفهان گرفته تا مراکز علمی دیگر، عالمانی بزرگ حضور داشته اند که علاوه بر فقه و اصول، در اخلاق و تهذیب نفس ید طولایی داشته اند.
دو عالم بزرگ مرحوم ملا مهدی و ملا احمد نراقی پدر و پسر و دو اثر گران سنگ شان: «جامع السعادات» و «معراج السعاده»، افتخاری برای علمای اخلاق و حوزه های علمیه هستند، و حتی قبل از این بزرگواران، عالمان پر آوازه ای مانند میرفندرسکی، میرداماد و مجلسی اول در این عرصه حضور چشمگیری داشته اند و هر کدام ستاره ای درخشان در اخلاق و سیره عملی عرفان و معنویت به شمار می رفته اند. در همان زمان، حوزه نجف اشرف نیز از وجود بزرگانی همانند سید بحرالعلوم و علمای دیگر بهره مند بوده است.

دیدار ملامهدی نراقی و سید بحرالعلوم
وقتی کتاب شریف جامع السعادات از مرحوم ملا مهدی نراقی انتشار یافت، آوازه این کتاب زود در سراسر حوزه های علمیه رسید و بعد از آن بود که مرحوم نراقی سفری به عتبات عالیات ائمه عراق داشتند. در آن زمان رسم بر آن بود که وقتی عالمی از ایران وارد نجف می شد، علمای نجف برای دیدن و خوش آمدگویی به دیدار او می رفتند و طبیعتاً بعد از مدتی هم آن عالم ایرانی برای بازدید و قدردانی و تشکر، خدمت علمای نجف می رسید.
معروف است که مرحوم نراقی وقتی به نجف مشرف شد علمای مطرح به دیدن ایشان رفتند، به جز سید بحرالعلوم! بعد از مدتی مرحوم نراقی برای دیدن سید بحرالعلوم به مجلس درس ایشان می رود، اما سید عنایتی به او نمی کند. و باز بعد از آن جناب نراقی به منزل سید بحرالعلوم رفت؛ در حالی که فروتنی و اغماض بیش از حدّ وی برای اطرافیان او سنگین بود. در آغاز این جلسه نیز با اینکه مرحوم نراقی میهمان سید بحرالعلوم بود، سید عنایت و توجهی به او نمی کند، اما وقتی بزرگواری مرحوم نراقی را می بیند و اینکه شخصیتی چون او در دیدار بر وی پیشی جسته، ناگهان سید از جای برمی خیزد و مرحوم نراقی را در آغوش می کشد و نزدیک خود می نشاند و می گوید: بنده کتاب جامع السعادات شما را مطالعه کرده ام و از جایگاه والای این اثر باخبرم، ولی می خواستم ببینم که صاحب این اثر آیا در میدان عمل هم توفیق چشمگیری دارد و به این مطالب عامل است و یا فقط مطالب را جمع آوری نموده است؟ و از این رو هنگامی که شما به نجف آمدید. من به دیدن شما نیامدم و هنگامی که در درس من شرکت کردید، باز من از اکرام و محبت به شما روی برتافتم و می خواستم بدانم که در قبال این بی مهری ها چه عکس العملی از خود نشان می دهید؟ و امروز هم در کمال ناباوری دیدم که چگونه با کرامت نفس و بزرگواری، چیزی از من به دل نگرفته اید و متوجه این واقعیت شدم که شما در مرحله اول، خودتان به رهنمودهای اخلاقی عمل کرده اید و بعد برای هدایت دیگران به تألیف این کتاب اخلاقی ارزشمند پرداخته اید. بحمدالله من شما را عالمی عامل، مهذّب و خودساخته یافتم.

امتیازات نحله اخلاقی نجف
به شهادت تاریخ گروه های بسیاری ادعای معنویت و اخلاق و عرفان داشته اند و دارند که برخی حق و برخی باطل می باشند که لازم است از همدیگر بازشناخته شوند و از بین گروه های حق بعضی امتیازاتی دارند که بعد از آگاهی از آن، مسیر برای الگوگیری آنها هموارتر می شود. از بین این گروه ها نحله اخلاقی نجف درخشش بیشتری دارد که در اینجا به بیان برخی از امتیازات این نحله می پردازیم:
۱. عرفان عملی: سیره بزرگان این نحله و مطالب باقی مانده از آنها در عرفان عملی است. زیرا برخی نحله های دیگر بوده اند، ولی در عرصه عرفان نظری و محدود به چند شاگرد می شده است. و این اولین تفاوتی است که بسیار ارزشمند می باشد.
۲.سلوک عالمانه: از دیگر ویژگی های این نحله این است که علاوه بر موفقیت در مسائل اخلاقی و معنوی، فقیه و عالم نیز بوده اند. به عنوان مثال: مرحوم ملا حسینقلی همدانی از نظر علمی کسی بود که بعد از شیخ اعظم انصاری با همان شاگردان ادامه همان موضوع درسی را تدریس می کردند. در زمان میرزای بزرگ، حوزه های علمیه نشاط علمی و معنوی فراوانی داشته، و ایشان علاوه بر مراتب علمی فوق العاده، دارای مقامات معنوی والایی نیز بوده اند.
و در همان زمان سید علی شوشتری در حوزه نجف به درس جناب شیخ انصاری می رفته و شب های چهارشنبه در منزل خود برای تعداد محدودی درس اخلاق داشته است. که شاگردان شیخ اعظم انصاری متوجه می شوند که ایشان شب های چهارشنبه بعد از درس مستقیم به منزل نمی روند، سرانجام در می یابند که جناب شیخ به منزل سید شوشتری می رود و در درس اخلاق او حاضر می شود.
و مرحوم ملا فتح الله شوشتری مشهور به وفایی شوشتری در «رساله شهاب ثاقب» که در آن به نکوهش و مذمت عارف نمایان پرداخته می نویسد: … کسی را که در این مسیر دیدم طیّب رفته و طاهر برگشته حاج سید علی شوشتری قدس سره بود که هرگز خلل و خطری در راه به او نرسیده است.
آری وقتی سلوک عالمانه و فقیهانه شد از بسیاری از آفت ها و آسیب ها در این مسیر مصون می ماند.
۳.تألیفات: علاوه بر اینکه بزرگان این نحله عالم و فقیه بوده اند از آنها آثار مکتوب گرانبهایی باقی مانده که نظرات آنها را به طور شفاف منعکس می کند. تألیفات ارزشمند مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی. مانند اسرار الصلاه و المراقبات و… گواه این مطلب می باشد.
۴. تعداد فراوان: نحله اخلاقی نجف به هفت یا هشت عالم مهذب کامل منحصر نیست. فقط ملا حسینقلی همدانی که وصف آن گذشت، بعضی شاگردان اخلاقی وی را تا سیصد نفر نقل کرده اند که از جمله آنها مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و جناب سید احمد کربلایی است، که مرحوم میرزای دوم (شیخ محمد تقی) احتیاطاتشان را به ایشان ارجاع می دادند؛ و از شاگردان دیگر ایشان جناب شیخ محمد بهاری همدانی است که خود در علوم حوزه فحلی بوده است.
۵. علمای معاصر: از امتیازات دیگر این نحله آن است که برخی از علمای معاصر از تربیت یافتگان این نحله می باشند که افتخار حوزه های علمیه بوده و هستند. مانند علامه طباطبایی قدس سره صاحب تفسیر گران سنگ المیزان و حضرت آیت الله العظمی بهجت که می توان از نزدیک از این عزیزان و آثارشان بهره برد.
۶. جامعیت: از دیگر امتیازات این نحله علاوه بر توفیقات معنوی و اخلاقی می توان مشی اجتماعی و عالم به زمان بودن را نام برد و اینکه نسبت به مسائل اجتماعی و روز بی خبر و بی تفاوت نبودند. مثل مرحوم آیت الله میرزای بزرگ صاحب فتوای تنباکو یا حضرت امام خمینی قدس سره و همچنین وقتی می بینیم حضرت آیت الله العظمی بهجت در سن نود و اندی بحمد الله هم به درس فقه و اصول اهتمام و اشتغال دارند و هم نماز جماعت و هم خدمات دیگری که یک مرجع تقلید طبعاً به عهده دارد، «جامعیت» این نحله را یادآور می شود.

رمز موفقیت
همه طالبان معنویت مشتاقند تا از رمز موفقیت بزرگانی که در این مسیر توفیقاتی داشته اند باخبر شوند تا چراغی باشد فرا راه آنها در این مسیر. در اینجا به برخی از آن امور اشاره می کنیم:
۱. ساده زیستی و دوری از زرق و برق: حوزه نجف از زرق و برق امور مادی خالی بود و غالباً طلاب به سختی روزگار می گذراندند. به فرمایش آیت الله العظمی بهجت حفظه الله گاهی یک هفته بر طلبه می گذشت و در این مدت غذای پختنی نصیب او نمی شد و حتی غذاهای پختنی ساده و کم هزینه مانند سیب زمینی و تخم مرغ هم در دسترس بسیاری از آنان نبود. و شاید یکی از عواملی که حوزه نجف را در زمینه اخلاق و تهذیب نفس ممتاز می کرد همین ریاضت ها بود که زمینه رشد و تعالی روحی و اخلاقی را در آنان فراهم می ساخت؛ که این خود در تهذیب و جلب توجهات باطنی بی اثر نیست.
۲.ارتباط عمیق با اهل بیت به ویژه حضرت امیرالمؤمنین علی السلام: برخی در توصیف نجف اشرف برای تحصیل و تدریس و کسب معنویت می گفته اند: «نجف: خبز الشعیر، ماء البئر و زیاره الامیر» است؛ یعنی نجف (خلاصه می شود در:) نان جو، آب چاه و زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام.
۳. نیت خالص و یک دله شدن: نیت خالص در همه امور به ویژه در توفیق طالبان علوم دینی تأثیر به سزایی دارد و به عقیده حقیر نقش پدران و مادران در شکل گیری نیت خالص فرزندان یک نقش اساسی است و از آنها شروع می شود.
قرآن کریم در سوره آل عمران نکته جالبی را از «حُُنّه» همسر عمران و مادر مریم مقدس نقل می کند: «ربّ إنّی نذرت لک ما فی بطنی محرراً»[۲]
علامه مجلسی قدس سره می نویسد: محرر یعنی «خالصاً لطاعتک لا استعمله فی منافعی و لا اصرفه فی الحوائج»[3][۴] پدر و مادر وقتی نذر و عهد می کنند که فرزند خود را در خدمت دین خدا و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام قرار دهند، باید او را به صاحب دین به حضرت بقیه  الله علیه السلام بسپارند؛ و در اولین گام او را به آموختن معارف اسلامی تشویق نمایند، ولی در ادامه، این مسیر الهی را خود طلبه باید طی کند و ورود به حوزه را خالصاً لوجه الله برای کسب کمال و علم و عمل و ارائه خدمت خالصانه به ایتام آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و شیعیان قرار دهد، که در این صورت توفیق او حتمی است.
----------------
پی نوشت ها:
۱. مراد جمله مشهور «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» است.
۲. سوره آل عمران: ۳۵.
۳. بحارالانوار، ج۱۴، باب۱۶، ص۱۹۳. (برخی محرر را خادم معبد معنا کرده  اند).
۴. ترجمه: من او را محرر نذر کردم یعنی خالص برای طاعت و عبادت تو قرار دادم، و او را در منافع خود به کارنمی گیرم و همچنین در نیازهای خود صرف نمی کنم.

---------------
منبع : چشمه زلال

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط