جايگاه اخلاق در اسلام
کلّيات اخلاق اسلامی
اخلاق جمع خُلق و در لغت به معنای خويهاست [1]و در اصطلاح، عبارت است از حالت نفسانی راسخ در نفس که با پيدايش آن حالت، اعمال اخلاقی بدون زحمت و نياز به تأنّی و تأمّل سر میزند.[2]
علمی که پيرامون صفات نفسانی بحث میکند، نيک و بد و خير و شر را به انسان تعليم داده، راه چگونه زيستن را به او میآموزد، «علم اخلاق» نام دارد. موضوع آن، نفس و روح انسان و هدف آن پيراستن نفس از پستيها، آراستن آن به فضايل و خصلتهای اخلاقی، توجه دادن به خود شناسی و در نتيجه، رساندن انسان به کمال و سعادت است.
از اين رو، علم اخلاق يکی از ضروریترين علوم برای انسان است.
امام کاظم عليهالسلام فرمود:
«الْزَمُ الْعِلْمِ لَک مادَلَّک عَلی صَلاحِ قَلْبِک وَاظْهَرَلَک فَسادَهُ»[3]
لازمترين علم برای تو آن است که تو را به پاکسازی دل (وتهذيب نفس) راهنمايی کرده، فساد آن را برای تو آشکار کند.
جايگاه اخلاق در اسلام
مسأله اخلاق و تهذيب نفس، در اسلام، از اهميت بسيار بالايی برخوردار است، بطوری که از اهداف نزول قرآن کريم تربيت اخلاقی، تهذيب انسان و رشد و هدايت جامعه است و خصلتهای اخلاقی را ملاک ارزش انسان میداند؛ زيرا در مقام ستايش وتمجيد پيامبران الهی، آنان را به جهت دارا بودن صفات اخلاقی نيکو میستايد. برای مثال، حضرت ابراهيم عليهالسلام را به خاطر برخورداری از سه صفت عالی اخلاقی ستوده، میفرمايد:
«إِنَّ ابْراهيمَ لَحَليمٌ اوَّاهٌ مُنيبٌ»[4]
همانا ابراهيم بردبار، بسيار مهربان و بازگشت کننده (به سوی خدا) بود.
درباره پيامبر اکرم (ص) میفرمايد:
«وَإِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظيمٍ»[5]
همانا تو صاحب اخلاق عظيم و برجستهای هستی.
در اهميت اخلاق و تزکيه نفس همين بس که قرآن کريم رمز موفقيت رسول خدا (ص) را در ايفای رسالت خويش و گسترش توحيد، اخلاق نيکوی آن حضرت میداند و میفرمايد:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کنْتَ فَظّاً غَليظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»[6]
در پرتو رحمت الهی، تو بامردم مهربان شدی، در حالی که اگر خشن، تندخو وسنگدل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند.
با دقت در روايات اسلامی و زندگانی معصومين عليهمالسلام به خوبی در میيابيم که تمام شؤون زندگی آن بزرگواران، مظهر تجلّی صفات اخلاقی و خصلتهای ارزنده انسانی بوده و به تمام معنا اخلاق الهی را در وجودشان به کمال رساندند و پرچمدار تقوا، فضايل و اخلاق پسنديده انسانی شدند.
با توجه به اينکه انسان موجودی با اراده و مختار است، بايد آگاهانه و آزادانه در پی اجرای دستورات الهی قيام کند و اين گونه حرکت، با وضع قوانين خشک و اعمال قدرت تحقق نمیيابد، بلکه بايد انگيزه لازم در انسان پديد آيد تا انسان بدون احساس فشار وتنگنا در اين راستا قيام کند و اين انگيزه را ايمان و اخلاق پديد میآورد و قوّت میبخشد و قوانين الهی در کنار ارزشهای اخلاقی قابل اجراء میگردد. بنابراين ارزشهای اخلاقی نگهبان دين و ضامن اجرای قوانين خواهند بود.
بعلاوه، رشد وتکامل دينی بشر نبايد در حدّ اجرای قوانين الهی متبلور در واجب و حرام متوقف شود، از اين رو، تکامل دينی بيشتر، نيازمند ارزشهايی فراتر از حد ضرورت شريعت است و آن ارزشها در اخلاق نمودار می گردد.
رسول خدا صلی الله عليهوآله فرمود:
«الْأَخْلاقُ وِعاءُالدّينِ»[7]
اخلاق ظرف دين است.
(يعنی دين در ظرف اخلاق پديد میآيد، رشد میکند و باقی میماند) و حتی بعضی از احاديث، داشتن فضايل انسانی و اخلاق نيکو را، مساوی با تمام دين يا نصف دين دانسته و از ريشه دار بودن آن در دين وتعاليم دينی پرده بر میدارد، بگونهای که آن را از بخششهای الهی میشمارد. پيامبر اکرم (ص) فرمود:
«الْأَخْلاقُ مَنايِحُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ...»[8]
اخلاق، بخششهايی از خداوند بزرگ است ....
ارزشهای اخلاقی، صرف نظر از جنبه مذهبی از ضروريات زندگی يک جامعه سعادتمند است.
امير مؤمنان علی عليه السلام در اين باره میفرمايد:
«لَوْکنَّا لانَرْجُوا جَنَّةً وَلا نَخْشی ناراً وَلا ثَواباً وَلا عِقاباً لَکانَ يَنْبَغی لَنا انْ نُطالِبَ بِمَکارِمِ الْأَخْلاقِ فَإِنَّها مِمَّا تَدُلُّ عَلی سَبيلِ النَّجاحِ»[9]
اگر به بهشت و ثواب (آخرت) اميدوار نباشيم و از آتش و عذاب (جهنم) نهراسيم، باز هم شايسته است که فضيلتهای اخلاقی را طلب کنيم؛ زيرا فضايل اخلاقی، از چيزهايی است که مارا به راه رستگاری هدايت میکند.
[1] . لغت نامه دهخدا، ج 5، ص 1525، دانشگاه تهران
[2] . محجّة البيضا، ج 5، ص 95، صدوق.
[3] . بحارالانوار، ج 78، ص 333، اسلاميه.
[4] . هود، آيه 75.
[5] . قلم، آيه 4.
[6] . آل عمران، آيه 159.
[7] . آل عمران، آيه 159.
[8] . بحارالانوار، ج 71، ص 394.
[9] . كودك، فلسفى، ج 1، ص 218 به نقل از آداب النفس، ج 1، ص 26.
- وبلاگ میکائیل حیدری
- بازدید: 755
- 1