عدم ثبات دنیا / دنیا متحول است و ثبات و قرار ندارد

تاریخ ارسال:ش, 10/16/1396 - 00:50
آیت الله مجتبی تهرانی
آيت الله مجتبی تهرانی،

روِی عَن رسولِ الله صلّی الله علیه و آله و سلّم:
الدُّنْیا دُوَلٌ فَمَا کانَ لَک أَتَاک عَلَى ضَعْفِک وَ مَا کانَ مِنْهَا عَلَیک لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِک وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ وَ مَنْ رَضِی بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَینُهُ.[1]
ترجمه حدیث: 
از رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) منقول است که فرمود: دنیا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آنچه كه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسید، گرچه در نهایت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زیان تو باشد باز هم به تو خواهد رسید، گرچه در كمال قدرت و نیرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر كس كه امید خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسایش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد.
شرح حدیث: «الدُّنْیا دُوَلٌ». حضرت در ابتدا وضع دنیا را بیان می­فرمایند. دنیا در گردش است. یعنی دنیا هیچ­گاه برای هیچ‏كس ثابت نیست. دنیا هیچ ثبوت و قراری برای هیچ‏كس ندارد. این وضع دنیا است.
«فَمَا کانَ لَک أَتَاک عَلَى ضَعْفِک». آنچه كه خدا تقدیر كرده به تو خواهد رسید گرچه در نهایت ضعف و ناتوانى باشى. چه بسا انسان فكر می­کند كه از نظر امور دنیایی توان به دست آوردن فلان منفعت را ندارد، ولی چون مقدّر شده است به او خواهد رسید.
«وَ مَا کانَ مِنْهَا عَلَیک لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِک» در جایی هم كه مواردی به ضرر و زیان تو باشد باز به تو خواهد رسید هر چند تو در كمال قدرت و نیرومندى باشى؛ هرگز نمی­توانی آنها را از خودت دفع کنی. بنابر این، تو نه می‏توانی برای خودت ‌جلب منفعت كنی و نه می­توانی از خودت دفع ضرر كنی.
«وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ». اگر انسان از چیزهایی كه دلش می­خواسته به دست بیاورد امّا ‌به دست نیاورده قطع امید كند، بدنش راحت می­شود. به عبارت ساده ‌ضعف اعصاب نمی‏گیرد! یعنی در فكر این نباش که ای كاش به دست می­آوردم! ‌ای وای که فلان چیز از دستم رفت!... این افکار و خیالات، باعث فشار عصبی و ‌روحی برای تو می‏شود. این به نفع تو است که به چیزهایی كه به آن دست پیدا نكردی امید نبندی. به دست نیامده كه نیامده! نشد كه نشد!
«وَ مَنْ رَضِی بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَینُهُ». اگر كسی به آنچه كه خدا داده است ‌خشنود باشد، چشمش روشن می‏شود. چون خدا داده است خوشحال هم می­شود.
هسته مركزی این جملات چیست؟ این است كه خیال نكن که تو می‏توانی كاری انجام بدهی. نافع خدا است، ‌ضارّ‌ هم خدا است. او است که امور را برای تو تقدیر می­كند. بی­جهت خودت نقشه نكش. اگر نقشه بكشی،‌ خدا به نقشه ات ضربه می­زند. بنابر این، ‌تو ‌برو به وظیفه‏ات عمل كن. این چیزها را به او واگذار كن. برو سراغ خودش كه سرنخ منافع و مضارّ به دست او است. این را بدان که تو هیچ كاره‏ای. او گفته در محدوده شرع بلند شو و به دنبال روزی برو، تو هم بگو چشم! بقیه‏اش را به او واگذار كن. نفع مال او است، دفع ضرر هم از او است. منافع را از او بخواه، ‌از او این را هم بخواه كه ضررها را از تو دفع كند.
روی خودت، ‌توانت و‌ فكرت هیچ‏وقت تكیه نكن. هنگامی هم که ‌او برای تو تدبیر كرد و ‌به دستت رسید، آن را که به تو داده قبول کن، ‌خوشحال شو و راضی شو. اگر این رضایت باشد، آن‏وقت یك زندگی شیرین پیدا می‏كنی؛ نه ضعف اعصاب می­گیری،‌ نه بی­جهت دنبال دنیا می­دوی، بی­جهت خودت را، فکرت را و بدنت را هم ناراحت نمی­كنی. هم روحت راحت است هم بدنت. در آخر هم خوشحال و راضی هستی و چشمت روشن می­شود.
اینها همه در صورتی است که به او اتكا كرده باشی. از او خواستی، ‌او هم به تو عطا کرده است. و ‌آنچه را هم كه به تو نداده صلاحت نبوده است. اگر این حالت در تو باشد زندگی تو در همین نشئه دنیایت،‌ همراه با خوشی درونی و حتی خوشی بیرونی خواهد بود و ناخوشی بیرونی هم به سراغ تو نمی ­آید.
************************************
منبع: 
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مجتبی تهرانی
************************************
پی نوشت ها:
[1]. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 145.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط