سه طریق تهذیب اخلاق

تاریخ ارسال:ش, 10/30/1396 - 20:59
تهذیب نفس
آیة الله شیخ محمدتقی آملی قدس‌ سره

تهذیب اخلاق به یکی از این سه طریق تصور می شود: یکی از آن ها که برای هر کسی میسر و ممکن نیست عبارت است از این که، انسان به یک شخص روحانی پاکیزه و خلق مهذبی برخورد کند تا به برکت قوت نفسانی اش، اخلاق ذمیمه، از او دور گردد و آن نیست مگر نفس نفیس حضرت ولی عصر  عجل الله تعالی فرجه الشریف.
طریق دوم که برای ما میسور است، لکن دشوار می باشد آن است که در شبانه روز یک مرتبه یا در هر هفته یک مرتبه بنشینیم و در اطراف نعمت های الهی مطالعه نماییم تا این که وجداناً ثابت گردد که نعمت های الهی قابل احصا و شمارش نیستند.
این حالت باعث می شود تا فرد سالک در شکر نعمت های الهی کوشش نماید و معلوم می شود که ما هیچ وقت از این نعمت ها بی نیاز نیستیم پس هیچ وقت هم فارغ از شکرش نباید باشیم. در ادامه فرد می فهمد که وظیفه دارد، این نعمت ها را در راه منعم صرف نماید و معنی شکر هم استعمال نعمت منعم است در طریق سلوک به سوی او. سالک الی الله باید بداند که بزرگ ترین نعمت  الهی، خودمان هستیم، هیچ نعمتی برای ما بهتر و ارزشمندتر از وجود خودمان نیست، و لذا برای مطالعه در این مرحله هیچ چیزی بهتر از مطالعه در ذات خودمان نیست که «من عرف نفسه فقد عرف ربّه». باید تفکر کرد در خصوصیاتی که حق جل جلاله در بدن انسان اعمال فرموده که چه عجایب و غرائبی را دارا می باشد که هیچ یک از آن ها را نه خود، به خودمان عطا کرده ایم و نه پدر و مادرمان.
پس روی این مبنا می فهمیم که غیر از خدا، صانع و خالقی در عالم نخواهد بود و مطالعه در کتاب ذات خود کردن، انسان را به مقام معرفت الهی می رساند و چون معرفت و شناسایی حق تمام شدنی نیست، لذا کتاب ذاتی خودمان هم تمامی نخواهد داشت؛ چنان چه حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین  علیه السلام فرمود:
أتزعم انّک جِرمٌ صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر
و انت الکتاب المبین الذی باحرفه یظهر المضمر

طریق سوم آن است که به سبب تشکیل مجالس وعظ و اخلاقیات و به کمک گفت وشنود معارف دینی، گوش دل را آشنا کنیم و این حرف شنیدن از مربی اخلاق دوام لازم دارد وگرنه با یک مرتبه در ماه یا سال به جایی منتهی نخواهد شد. باید نفس را وادار به تکرار این مباحث کرد تا برای ما مرور بشود.
برخی از افراد کارشان در این قسمت بسیار صعب و دشوار است و با این مجالس اخلاقی نه تغییر حال و نه تبدل افکاری برایشان حاصل می شود. راه علاج این مردم این است که آن ها را وادار نماییم در امور دنیا به زیردستان خود نظر کنند تا تدریجاً اخلاقشان تهذیب شود؛ زیرا اگر کسی به زیردست خود نگاه کند طبعاً به نعمت هایی که خدا به او عطا فرموده، مسرور و راضی می گردد.

یک دستورالعمل اخلاقی
اساساً انسان باید در امورات اخروی به مافوق خویش نظر نماید و در امورات دنیوی به مادون خود؛ زیرا اگر در امور اخروی به مافوق خود نظر نماید، طبعاً خود را در مقام عمل قاصر و مقصر می داند و این موجب حرکت به سمت کمال و سعادتمندی او می گردد.
از طرفی،  چون در امور دنیوی به مادون خویش نظر دارد؛ پس به آن چه که خداوند به او عطا فرموده قانع و شاکر می شود و این خود باعث ازدیاد نعمت می شود. حالا اگر برعکس بشود و شخص در امور دنیا به مافوق خود نظر کند، همیشه در غم و اندوه است و پیوسته با خود زمزمه می کند که چرا من دارایی او را ندارم؟ چرا من عمارت و شخصیت او را ندارم؟
لذا هیچ وقت راضی به دارایی خود نمی شود و شکر آن ها را بجا نمی آورد. در مسئله اخروی نیز اگر فرد به مافوق خود نظر نکند چنان چه عبادت قلیلی بجا آورد می پندارد شش دانگ بهشت از آن اوست.

مقایسه بلای دنیوی با بلای اخروی
کم ترین بلای دینی و اشکالات روحی از بزرگ ترین بلای دنیوی به مراتب مهم تر و بدتر است، زیرا بزرگ ترین بلای دنیوی بالاخره به انقطاع و زوال می رسد، اما کم ترین بلای دینی برایش دوام دارد؛ چنان چه حکایتی است که دزدی به خانه کسی رفت و همه اموال او را برد. شخصی به صاحب خانه گفت: برو شکر کن که شیطان نیامد در خانه دل تو که ایمان تو را ببرد!
وقتی انسان به یکی از این سه طریق به مرتبه تهذیب نفس و وصول الی الله برسد، در حقیقت به سعادت ابدی رسیده است و چون به این مرتبه رسید، حالش حال طلا و نقره ای است که او را آب کرده و عیارش را بگیرند و خالص گردانند و این مقام اخلاص است که فرد خالی از شرک و ریا بوده و فقط برای حق است.
------------
منبع: افق حوزه
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط